آخرین خبرها

سیاه‌ترین ساعت؛ غوغای گری‌اولدمن در قامت چرچیل

سیاه‌ترین ساعت؛ غوغای گری‌اولدمن در قامت چرچیل

این فیلم به عنوان یک اثر تاریخی و نیمه زندگینامه‌ای و یا حتی حماسی فیلم برجسته‌ای نیست. فیلمنامه و کارگردانی شاخصی ندارد اما به مدد ظرافت کاری درخور توجه در تدوین و طراحی صحنه و لباس و چهره پردازی بسیار روان و خوش ساخت از کار درآمده و مهم‌تر اینکه یک اسطوره بازیگری به نام گری اولدمن چنان غوغایی در ایفای نقشش داشته که عمده کمی و کاستی‌ها را از دید تماشاگر و منتقدان می‌پوشاند. اگرچه این فیلم با یک بودجه معقول ۳۵ میلیون دلاری در گیشه فروش منطقی و مناسب ۱۳۵ میلیون دلار را در پی داشت.

در سینما  ژانر تاریخی بسیار ساده بیان می‌شود. فیلم تاریخی به سینمایی گفته می‌شود که  یا موضوع تاریخی مبتنی بر حقیقت را روایت می‌کند و یا اینکه داستانی دارد با پیشینه‌ی تاریخی اما مبتنی بر تخیل و ذهنیات. براین اساس موضوع می‌تواند حول محور یک شخص حقیقی یا یک منطقه‌ی خاص و یا یک واقعه ثبت شده‌ی تاریخی شکل بگیرد.

از این نظر یک فیلم تاریخی می‌تواند روایتش در مورد یک اتفاق به روز باشد مثل قضیه‌ای که برای کاپیتان ریچارد فیلیپس در سال ۲۰۰۹  روی داد و براساس آن فیلمی از زندگی وی در سال ۲۰۱۳ ساخته شد. و یا اینکه می‌تواند موضوع فیلم در باره یک داستان تاریخی جنگ جهانی دوم باشد مثل فیلم فهرست شیندلر ساخته‌ی استیون اسپیلبرگ محصول ۱۹۹۳ و یا حتی یک داستان تاریخی کلاسیک مثل اسپارتاکوس ساخته‌ی استنلی کوبریک محصول ۱۹۶۰٫

در نظر داشته باشید سینمای تاریخی سیاسی نیز جزو پر ساخت و ساز ترین تولیدات این ژانر به شمار می‌آیند.برای مثال فیلم فراست نیکسون محصول ۲۰۰۸ اثری بود که واقعه واتر گیت مربوط به رسوایی نیکسون رئیس جمهور مستعفی آمریکا را به تصویر می کشید و یا فیلم دبلیو محصول ۲۰۰۸ مربوط به زندگی جورج دبیلو بوش رئیس جمهور پیشین آمریکا.

بر این مبنا فیلم جو رایت نه تصویر حقیقی از وینستون چرچیل ارائه می‌دهد و نه جو سالهای جنگ جهانی‌دوم و به ویژه روزهای آغازین نخست وزیری چرچیل را درست روایت می‌کند. با اینهمه گری اولدمن به تنها تن خویش یک وینستون پیر و کارکشته و شسته و رفته را تحویل تماشاگر می‌دهد. به نحوی که در سیاه‌ترین ساعت هیچ بازیگر نقش مکملی حتی برای دقیقه‌ای نمی‌تواند از زیر سایه سنگین اولدمن خارج شود و خودی بنماید.

سیاه ترین ساعت البته به نگاه مردم بریتانیا کمتر توجه کرده و بیشتر به نگاه سیاسیون و بویژه پارلمان انگلیس  پرداخته در لابلای فیلم، اما  تضاد شخصیت چرچیل به شکرانه بازی گری اولدمن به ظرافت بیان شده است. تضادی که گاهی ترسناک هم جلوه‌گری می‌کند. اما در نهایت این فیلم متعلق به یک اسطوره  سیاسی و نظامی و حتی ادبی (چرچیل در سال ۱۹۵۳ موفق به کسب جایزه نوبل ادبیات شد) تاریخ معاصر انگستان است.

به هرحال  برخی می‌توانند وینستون چرچیل را جانی تمام دوران تاریخ بشری عنوان کنند و این ادعا؛ دست برقضا هرگز پربیراه نیست. او در طی سال‌هایی که در ارتش بریتانیا خدمت می‌کرد و هم چنین در زمانی که بعنوان وزیر مستعمرات در کابینه انگلستان عضویت داشت و مهم‌تر از در طی دوران اول نخست وزیری‌اش، کم آدم نکشت و کم ماموریت‌های گسترده آدم کشی ترتیب نداد. به گونه‌ایکه در برخی از اسناد عنوان می‌کنند که چرچیل تنها در هندوستان بین ۶ تا ۷ میلیون نفر را طی سالهای ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۷ بواسطه سیاست‌های تند روانه‌اش روانه گور کرده است.

در همین فیلم نیز می‌بینیم او در خلال جنگ جهانی دوم نیز از همان روزی که جایگاه وزارت مستعمرات را ترک کرد تا بعنوان نخست وزیر دوران جنگ انگستان؛ به دربار شاه جورج عزیمنت کند تا پایان جنگ دستانش به خون افراد زیادی اگرچه مستقیما آغشته نگشت اما، سربازان متفقین پیرو دستوراتی بودند که سرمنشا تمامی آنها از افکار جنگی و سیاسی چرچیل تراوش کرده بود.

موفقیت فیلم سیاه‌ترین ساعت در کنار بازی اولدمن اما مرهون تدوین و فیلمبرداری و طراحی صحنه خوب آن نیز هست. به ویژه نباید از چهره‌پردازی و طراحی لباس نیز بسادگی عبور کرد. همان چند نمای مرتبط با خیابان‌های لندن به خوبی یادآور حال و هوای دوران جنگ این شهر از کار درآمده و این مهم به مدد همین ظرافت‌ها در طراحی بوده است.

سیاه ترین ساعت | گری اولدمن در نقش وینستون چرچیل

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا