دیالوگی به قدمت یک تاریخ!/یونس رنجکش
تدبیرشرق/تسه شنبه شب گذشته اجلاس سران کشورهای عضو سازمان ملل متحد در نیویورک مقر دائمی آن شاهد دو صحنه متفاوت از رویارویی دو فرهنگ و تمدن از نمایندگان دو کشور بود یکی کشوری با قدمتی به درازای تاریخ فرهنگ و تمدن جهان که روزگارانی از شرق تا غرب را در سیطره امپراطوری خود داشت و امروز نیز سیطره فرهنگی آن هنوز تا سرحدات دنیای کنونی قابل لمس است و دیگری کشوری به پهنای کمتر از چهار سده که اکنون خود را در اوج قدرت مطلقه می داند .
آنچه که در هفتاد و سومین اجلاس سران عضو این سازمان اتفاق افتاد پیش از آنکه رویارویی سران دوکشور در جنگ لفظی و متهم کردن یکدیگر باشد نمونه بارزی از هویت کشورهایی است که در دیالوگ نمایندگان دو ملت به نمایش گذاشته شد.
در یک سوی این لفاظی دونالد ترامپ رئیس جمهور تاجرپیشه ایالات متحده آمریکا قرار داشت که در دومین سال حضورش بر مسند ریاست جمهوری این کشور و حضور در جمع سران کشورهای عضو سازمان ملل متحد برخلاف پیشینیانش نشان داد که چندان به رفتارهای دیپلماتیک و رویه های عرف بین الملل پایبند نیست و تاجری است که تنها به سود و جیب خودش می اندیشد و هرآنچه را که بازی غیر از خواسته اش باشد برهم خواهد زد و چندان به معادلات دیگر جامعه بشریت نمی اندیشد و صحنه مدیریت سیاسی بر بزرگترین کشور جهان را با میز قمار اشتباه گرفته است و حتی جملات به کار برده در خصوص موفقیت های دولتش که بهترین دولت آمریکا است و ما را به یاد رئیس جمهور پیشین خودمان می انداخت جز لطیفه ای برای شرکت کنندگان در اجلاس نبود !
او در سخنان خود سخن از شرارت ها آورد و اتهام هایی را بر ملت و حکومت ایران بر زبان راند و با همه اشارات نشان داد که چندان با دیپلماسی و زبان سیاست آشنا نیست و دکتریتی جز غبارآلودگی دنیا با رفتاری های متضاد ندارد.
اما در آن سوی حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان با نطق تاریخی خود که این پنجمین حضور وی در این اجلاس بود نشان داد بر خلاف اتهام هایی که امروز متوجه ایران نموده اند دوستی با ایران دوستی با صلح و ثبات است زیرا تاریخ این مرز پرگهر نشان داده است که هیچ دولت و ملتی در پیوستگی تاریخی با ایران و هم زیستی مسالمت آمیز نه تنها آسیبی ندیده بلکه مردمان ایران زمین با درک احساس نوع دوستی و استقلال طلبی و هویت خویش راهی جز دوستی و جانفشانی برای ملتهای دوست و احساس رسالت خویش بر این پایه نداشته و ندارد و آنجا که به وضوح اقدامات و تلاش ها و هزینه های مبارزه با گروه های تروریستی را تنها در همین چند دهه بیان می شود دنیا را بر سر تعظیم وا می دارد حالا بماند رنج هایی که ملت ایران بر سر رسیدن به حقوق خود تا کنون به واسطه دخالت های کشورهایی چون امریکا در قرن اخیر از سر گذرانده و می گذرانند.
جدای از آنچه در این دیالوگ ها می توان جستجو کرد پیوستگی دکترین روسای جمهور کشورمان در این سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که همواره در سازمان ملل آنچه را که شکوه، عظمت ، آزادی خواهی ، ظلم ستیزی ، مظلومیت، صلح و ثبات و ایثار و اقتدار بوده است به تصویر کشاندند و هنوز طرح گفتگوی تمدن های رئیس جمهور خاتمی در همین کمتر از دو دهه پیش از یاد نرفته است و یا طرح مقابله با خشونت رئیس جمهور روحانی که در اولین سفر خود در اجلاس سازمان ملل در سال ۹۲ در امتداد همان منش صلح طلبانه ملت ایران در خاطره ها مانده است و دیالوگ به کار گرفته شده در هفتادو سومین اجلاس این سازمان از سوی نماینده ملت ایران نیز گواهی بر هویت فرهنگ و تاریخ تمدن ایران اسلامی دارد.
حضور رئیس جمهور روحانی اگر نتواند جلوی رفتارهای رئیس جمهور آمریکا علیه مردم کشور ایران را کند و یا تعدیلی در اتخاذ تصمیمات آنان ایجاد کند اما همانکه توانست جبهه یکپارچه ای را علیه رفتارهای نامتعارف و یکجانبه گرایی آمریکا ایجاد کند خود موفقیت چشمگیری است که در عالم سیاست می توان از آن دوباره به عنوان یک بازی برد – برد یاد کرد هرچند که سهم رفتار های داخلی نیز می تواند در انزوای مخالفان ملت ایران نقشی بی بدیل داشته باشد.