آخرین خبرهااستان هااسلایدرتیتر اول

خدا بیامرزد مرحوم کریمی را، جوان مومن و‌معتقدی بود ولی تند بود

برگی از خاطرات

اختصاصی تدبیرشرق// ✒️ روزی که ابوالحسن کریمی شهید شد من در مجلس شورای اسلامی بودم. خبردار شدم که گروهی به سوی خانه ام در لاهیجان حرکت کرده و علیه من شعار میدهند.

▫️با تلفن سیاسی مجلس به ریاست جمهوری زنگ زدم و آقا در آن وقت رئیس جمهور بود، به ایشان عرض کردم یا ایها العزيز مسنا و اهلنا الضر . آقا فرمود چه شد؟ عرض کردم اجازه بدهید حضورا مطالب را عرض کنم. فرمود: بیا رفتم خدمتشان و مطالب منطقه را به عرض رساندم.

▪️ایشان اول فرمود: خدا بیامرزد مرحوم کریمی را، جوان مومن و معتقدی بود، ولی تند بود. آنگاه به عنوان نمونه فرمود: من ترور شده بودم و روی تخت بیمارستان بستری بودم. جمعی از مدیران استان گیلان به دیدنم آمدند و مرحوم کریمی به عنوان دادستان انقلاب اسلامی گیلان، شروع به صحبت کرد و از مشکلات گیلان گفت و از جمله گفت: ما خلافکاران را میگیریم ولی فلانی(منظور آیت‌الله  قربانیست که آن زمان حاکم شرع گیلان بودند) نمی‌کشد!!

▫️آقا افزود: من گفتم : شما از کم کشتن ناراحتید ، هرچه کمتر کشت شود بهتر ، چرا که پدر کشته را کی بود آشتی؟!

📖 کتاب مروری بر گذر عمر ، خاطرات آیت الله زین العابدین قربانی ، صفحه ۱۱۱

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا