سیاسی

کیوان محمدی رئیس سازمان برنامه وبودجه استان وعضوحزب واعتدال وتوسعه:اگر به یک توافق اولیه برای تشکیل جامعه سیاسی قائل نشویم مطمئن باشید که جامعه ایران و هر جامعه ای دچار مشکل خواهد شد/ دولت آقای روحانی دولت ترکیبی بود از اصلاح طلبان ، اصول گرایان معتدل و اعتدالیون

اصلاح طلب

دکترکیوان محمدی رئیس سازمان برنامه وبودجه استان وعضوحزب اعتدال وتوسعه به بررسی اوضاع واحوال سیاسی استان وکشورپرداخت که درزیرمیخوانیم.

بعنوان سوال اول؛ کیوان محمدی، اصلاح طلب یا اعتدالی؟

قطعا اعتدالی! البته اعتدالی مفهوم اصلاح طلبی رو در خودش دارد و هم مفهوم اصول گرایی و بعنوان یک جریان و حزب سیاسی ممکن است من اصلاح طلب نباشم، بعنوان یک آدمی که رشته تحصیلی اش چیزی است که نمی تواند اصلاح طلب نباشد و فکر میکنم خلقت همه موجودات در جهت اصلاح حرکت میکنند و البته این اصلاح در چهارچوب اصولی صورت میگیرد بنابراین اگر بخواهیم از معانی متعارف سیاسی،خودمان را آزاد کنیم، وقتی میگویم اعتدالی یعنی آدمی که اصلاحات را در چهار چوب یک اصولی پی گیری میکند،

آقای دکتر اعتدال یک روش است یا گفتمان؟

ببینید میتواند هم روش باشد هم گفتمان،ما در عرف سیاست وقتی که طیف بندی انجام میگیرد چهار طیف عمده در سیاست داریم،راست رادیکال، راست میانه ، چپ میانه و چپ رادیکال یا افراطی که آن دو گروه میانه که در دنیا تحت عنوان سوسیال دموکرات ها یا لیبرال دموکرات ها به اصطلاح شناخته میشوند را می توان به نوعی دارای تفکر و مشی اعتدالی(میانه رو)دانست. ما یک مفهوم جامعه سیاسی داریم که جامعه سیاسی مبتنی بر نیروهای میانه شکل می گیرد، اگر حاکمان و نیروهای برجسته سیاسی نتوانند مسائل و مشکلات خود را یا در واقع مسائل و مشکلات جامعه را با گفتگو و راه های سیاسی حل کنند قطعا دوسوی رادیکال سیاست کار را به دست خواهند گرفت و جامعه را به سمت تندروی و چه بسا انقلاب و اغتشاش و خشونت می کشانند، البته پیدایش جامعه سیاسی هم خود نیاز به یک فرهنگ و بلوغ سیاسی دارد و هم به یک تمهید مقدماتی که ابزار های لازم برای تشکیل چنین جامعه ای باید فراهم شود و در همه ی موارد آنچه که اهمیت بالایی بنا به اعتقاد بنده دارد آموزش است.

سابقاً شما همکاری هایی با جریان اصلاحات داشته اید، آیا هیچ قرابتی به لحاظ فکری و عملکردی بین خودتان و جریان اصلاحات نمیبینید؟

ببینید ما هم در طیف اصولگریان و هم اصلاح طلبان دوستانی داریم . ما نه براداران اصولگرایمان و نه برادران اصلاح طلب را غیر خودی نمیدانیم ،بلکه اینها را خودی میدانیم،اینها فرزندان همین بوم و بر هستند و به اعتقاد من ساکنان و سرنشینان یک کشتی هستیم واگر قرار است آن جامعه سیاسی شکل بگیرد اول باید همه به این موضوع وقوف پیدا کنند ، یعنی باید یک کشتی باشد که ما جناح اصلاح طلب ، اصول گرا و اعتدالی موجودیت پیدا کنیم، اگر به یک توافق اولیه برای تشکیل جامعه سیاسی قائل نشویم شما مطمئن باشید که جامعه ایران و هر جامعه ای دچار مشکل خواهد شد،قطعا ما قرابت هایی با اصلاح طلبان داریم کما اینکه در سال ۹۲ و حتی قبل از آن در پاره ای از موارد ما همسویی هایی داشتیم ولی اینکه یکی هستیم ، خیر! حزب اعتدال و توسعه هیچ وقت در ائتلاف با اصلاح طلبان یا جبهه اصلاح طلبان حضور نداشته ولی همنوایی هایی وجود داشته و ازآنجایی که ما سیاست را سیال میدانیم این حق برای حزب خودمان قائلیم که درشرایط خاص کمااینکه درانتخابات سال ۹۶ این موضوع خود را بطور واضح نشان داد. با اصولگریان معتدل هم ائتلاف تشکیل دادیم.

آیا به نسبتی که اصلاح طلبان از سرمایه های اجتماعی برای دولت آقای روحانی هزینه کردند،توانستند دستاوردی داشته باشند؟ چرا که بحث اصلاح طلبی بعنوان یک گفتمان ریشه تاریخی دارد؟

ببینید بحث اصلاح طلبی بعنوان یک گفتمان یک چیز است و جبهه اصلاحات یک چیز دیگر، بله اصلاح طلبی قبل از مشروطیت هم با سید جمال و تفکرات آن دوره آغاز شده است ولی آن چه که شما تحت اصلاح طلبان از آنها نام می برید بخش کوچکی از این تاریخ را نشان می دهند نه تمام تاریخ اصلاح طلبی را . یعنی اگر ما فردا روزی امتیازات جنبش مشروطیت را بخواهیم به حساب اصلاح طلبان امروز بگذاریم حرف نامربوطی است.ما مثلا یکی از جاهایی که با اصلاح طلبان زاویه داشتیم همین بود که بعد از انتخابات ۸۸ آنچه را که مقام معظم رهبری فرمودند و نظام بعنوان قانون تصویب کرد را ما پذیرفتیم علی رغم انتقاداتی که داشتیم ،اعتراضاتی هم حتی داشتیم ولی ازآنجایی که فصل الخطاب کشور را مقام معظم رهبری میدانیم سکوت کردیم،البته اگر به خاطر داشته باشید در تمام آن سال ها دبیر کل حزبمان ،از منتقدان آن دوره بود(دولت احمدی نژاد) و در صدا و سیما و هم در سخنرانی های مختلف به نقد دولت مستقر آن دوره می پرداخت و بنابراین علی رغم همسویی ها ، اینطور نیست که تمام تصمیمات ما را دیگران بگیرند، یا جریان اصلاح طلبی بگیرد. یک جاهایی که ما مشی که داریم در اساس نامه مان که بر اساس آنها عمل کردیم،
پس اصلاح طلبان دست آوردی داشتند بعد از روی کارآمدن دولت روحانی؟

درخصوص دست آورد اگر منظورتان کسب مقام و جایگاه و اینهاست قطعا دست آورد هایی داشتند برای اینکه معاون اول ریاست جمهوری در دوره یازدهم و چه در دوره دوازدهم جناب دکتر جهانگیری بودند که از چهره های شناختن شده اصلاحات و ملی ما هستند. علاوه بر آقای جهانگیری بسیاری از وزیران خاستگاه اصلاح طلبانه داشتند، بعنوان مثال شما آقای زنگنه را در کجا قرار میدهید؟ دولت آقای روحانی دولت ترکیبی بود از اصلاح طلبان ، اصول گرایان معتدل و اعتدالیون. یعنی ما سعی کردیم که در این دولت از تمام پتانسیل هایی که کشور دارد حد اکثر استفاده را بکنیم.
علت اختلاف میان اصلاح طلبان و اعتدالیون را در چه میبینید؟ یعنی در مبانی با یکدیگر مشکل دارند یا در روش ها ؟!

بنده فکر میکنم در مبانی و ایده آل ها ما کمتر مشکل داریم بلکه آنچه که واضح است بیشتر در تاکتیک ها و روش ها است، همانطور که پیشتر گفتم ما در انتخابات سال ۸۸ از لحاظ فکری با اصلاح طلبان همسو بودیم،شورای محترم نگهبان عده ای را انتخاب کرد و صلاحیتشان را تایید کرد و ما حول محور یک نفر جمع شدیم اتفاقاتی افتاد اما از آنجاییکه که کیان این کشور و نظام برای ما مهمتر است ما در چار چوب آن به اصطلاح مصلحت اندیشی های بلند مدت خودمان،در چار چوب اساسنامه ای و مرامنامه خودمان تصمیم گرفتیم.

بنابراین ممکن است که ایده خیلی اوقات واحد باشد ولی تاکتیک های رسیدن به آن ایده متفاوت باشد ،یکی از انتقاداتی که ما شاید داشته باشیم از گذشته دور و فلسفه تشکیل حزب اعتدال این بوده است که شما نمیتوانید ایده های اصلاح طلبانه را با روش های توام با افراطی گری و رادیکالیسم محقق سازید ، ایده های انقلابی روش های انقلابی و ایده های رفرمیستی(اصلاح طلبی) روش های رفرمیستی دارند. بنابراین شما ممکن است ایده هایتان ایده های خوبی باشد ولی روش هایی که برای تحقق این ایده ها به کار میبرید روش های درستی نباشه ، شما نمیتوانید در روش های اصلاح طلبانه به سمت فروپاشی نظام پیش برید
یعنی اصلاح طلبان چنین مسیری را طی می کردند ؟

بعضی از آنها بله ! کلا شما خودتان می دانید در یک دوره ای تند روی هایی صورت گرفت ولی حدودا از سال ۹۰ به این سو بعد از شاید دوره ای که آقای احمدی نژاد ماهیت و ذات خودش را نشان داد جریان اصلاحات و اعتدال به سمت یک همگرایی میمون پیش رفتند و من معتقد هستم این همگرایی همچنان باید ادامه پیدا کند و در صحبت های خودم هم عرض کردم که باید از جریانات مقابل هم یارگیری کنیم، یعنی علاوه براینکه طیف اصلاحات و اعتدال به اصطلاح همگرایی شان را مورد تاکید قرار دهیم طیف اصول گرایان را هم باید حتی المقدور به درجه ای از همگرایی سیاسی برسانیم که منافع ملی را بر منافع جناحی و حزبی اولویت بدهند و من یکی از موفقیت های دولت آقای روحانی را همین میدانم که این ایده را که اصلاح طلبان ،اصولگریان و اعتدالیون میتوانند باهم کار بکنند و با هم جهت برای منافع ملی پیش بروند را تا حد زیادی جا انداخت و شما ریزش های خاصی را از جریان اصولگرایی شاهد هستید که در این حدود چند دهه اخیر به وقوع پیوسته و این یک نتیجه سیاسی برای کشور بوده و برای تشکیل آن جامعه سیاسی این روند باید تقویت بشود یعنی ما اول باید قواعد بازی را مستقر بکنیم ،تعیین بکنیم و تایید بکنیم بعد بر مبنای اون حرکت کنیم.
آقای دکتر؛ با این شرایطی که شما ترسیم می کنید از جریان های سیاسی و اعتقاد به هم پذیری و همگرایی دارید در آنجا نظام حزبی شکل خواهد گرفت یا شما جامعه رو یک فضای تک حزبی میبینید؟

ببینید من برایتان یک مثال بیاورم،اگر بخواهید یک زمین بایر را تبدیل به زمین فوتبال کنید شما برای اینکه آن زمین را آباد کنید باید همه با هم کمک بکنند، این مثالی که من برایتان آوردم برای تشکیل جامعه سیاسی هم صادق است یعنی اینکه همه ما باید به این نتیجه برسیم که جامعه سیاسی در اولویت ماست ،ما برای اینکه خشونت از جامعه زدوده شود،حقوق شهروندی درآن لحاظ بشود، اولویت پیدا کند برای اینکه آرمان های مقدس آزادی خواهانه در چارچوب اسلامی شکل بگیرد ما باید این زمین بایر بازی را اول آماده کنیم و بعد با هم رقابت کنیم ،ما قبل از اینکه زمین فوتبالی داشته باشیم رقابت کردن با هم معنایی ندارد،اتفاقی که درجامعه ما هم شاید بعد از انقلاب در دوره های خاص رخ داد نیز همین گونه بوده است ما زمین بازی مان آماده نبوده . مثلا در یکی از دوره ها یکی از اصلاح طلبان می گفت ما در دوره قبل ۴۰۰ حزب را مجوز دادیم ! شما ببینید می توانید یک کشور دیگری برای من پیدا کنید که ۴۰۰ حزب یا ۲۰۰ یا ۱۰۰ حزب داشنته باشد؟ اصلا چنین چیزی بی معنی است،شما وقتی میگویید در یک کشور ۴۰۰ حزب یا ۱۰۰ حزب وجود دارد یعنی اصلا در این کشور حزب وجود ندارد! یعنی شما سازمان سیاسی ندارید یعنی شما یک معماری برای نهاد سیاست در کشورتان ندارید.

ما قبل از اینکه بیایم این زمینه را مهیا بکنیم آمده ایم با یک دیگر رقابت هایی را ایجاد کرده ایم که به همه آسیب رسیده است .شما این دو سه دهه اخیر را نگاه کنید، هیچ آدم سیاسی خیر ندیده است! و این به اعتقاد من همان زمینی است که آماده نیست تا ما رقابت میکنیم
بنظر شما حزب اعتدال و توسعه در سال ۹۲ ، ۹۴ و ۹۶ به تنهایی میتوانست زمین بازی را مهیا کند؟

خیر ، هیچکس نمیتوانست ،همه جریانات باید کمک بکنند تا این بازی شکل بگیرد ،مثال همان بازی فوتبالی را که برای شما مثال زدم همه باید کمک بکنند تا این زمین بازی فراهم شود،اما اصلاح طلبان راهی جز حمایت از آقای روحانی نداشتند، لیدر های اصلاح طلبان، آقای خاتمی با آقای روحانی بود ، آقای هاشمی از اول با آقای روحانی بود آقای ناطق با روحانی بود.

البته گزینه اصلاح طلبان از ابتدای سال ۹۲ مشخص نبود؟

آقای خاتمی نظرشان مشخص بود ولی بقیه اصلاح طلبان خیر! ولی آخر هم وساطت آقای خاتمی موجب شد که آقای عارف کنار رفت وگرنه قصد کنار رفتن نداشت! اگه اطلاع داشته باشید تیمی که نشستند بین آقای عارف و روحانی انتخاب کردند که کدام باشند، عموما از بچه های اصلاح طلب بودند یعنی از بچه های اعتدال کسی در آن تیم نبود ، ما (حزب اعتدال و توسعه) از دی ماه ۹۱ و قبل از آن آقای روحانی را به عنوان کاندیدا تعرفه کردیم. البته مدیریت این برنامه شاید با آقای هاشمی بوده باشه ، به هرحال شما چه بخواهید چه نخواهید چه خوشمان بیاد چه نیاد آقای خاتمی نماد اصلاح طلبی هستش یعنی من فکر نکنم هیچ اصلاح طلب مخلص و خالصی بخواهد با ایشان مخالفت کند، ایشان دیدگاهشان با آقای هاشمی ، آقای ناطق ، سید حسن خمینی این بوده که جریان به این شکل پیش برود و الحمدلله پیش رفت.

یک چالشی بین شما و نماینده تالش (آقای شکری) مشخصا سر قضیه استخدامی ها ایجاد شد! که نور چشمی ها را استخدام کردید، آنهایی را که روابط سیاسی بیشتری داشتند در لیست استخدامی ها قرار گرفتند و بسیاری از جوان های شایسته نتوانستند ، چه توضیحی برای این موضوع دارید؟

من هرگز هیچ نوع بی ادبی خدمت ایشان نکردم،ایشان مواردی را مطرح کردند و هیچگاه هم برایش ادله ای را مطرح نکردند. استخدام های بی رویه ای بوده چه بسا در خود تالش هم استخدام های بی رویه ای شکل گرفته ولی چه بسا که ما بخواهیم مسولیتش را به گردن آقای شکری یا فرماندار وقت بیندازیم بنظرم من رویه ای منطقی نیست و من خودم پرهیز دارم از اینکه به افراد بخواهم اتهامی بزنم ،نکته دوم اینکه بنابراین بنده به ایشان ارادت دارم بلاخره ایشان مورد اعتماد مردم هستند و ما باید احترامشان را حفظ کنیم.استخدام کلا در کشور ما به این شکلی که عوامانه مطرح میشود نیست، چرا که دارای قانون است ؛ امتحان ، مصاحبه و… . بسیاری از استخدام هایی که ما از ۹۴ به این سو داشتیم مربوط به آزمون های استخدامی سال ۹۰ و۹۱ است، مثلا جهاد کشاورزی آزمونش در سال ۹۰ و ۹۱ صورت گرفت ولی جذب اینها در سال ۹۴ و ۹۵ صورت گرفت،می ماند یک سری نیرو های شرکتی که در دو اِشل قابل بحث است،ما یک سری ارگان ها داریم که ملی حقوق می گیرند مثل آموزش و پروش ،علوم پزشکی،سپاه و…اینها جذب نیرو شرکتی و غیر شرکتی شان با تهران است و ما هیچ نقشی در زمینه های حقوق،استخدامی و … نداریم. اگر تخلفی هم صورت بگیرد بخش برنامه و بودجه نقشی ندارد.سازمان برنامه و بودجه استان از سازمان هایی که از استان حقوق می گیرند در حیطه مالی و… آنها مسولیت هایی داریم که در چارچوب قانون بر اساس آن عمل می کنیم. در آن چارچوب ما تا کنون یک تخلف هم نداشتیم.حتی یکی از مسولین عالی رتبه استان هم وقتی خواست این موضوع را مطرح کند سه سازمان را نام برد ،آموزش و پرورش ،پست بانک ،سازمان شهرداری ها که اینها یا ملی هستند یا زیر نظر استانداری! اگر تخلفی صورت گرفته به سازمان برنامه و بودجه ربطی ندارد. من نمیخواهم بگم اصلا تخلفی صورت نگرفته ولی در حیطه نظارتی ما نبوده است، پس همه ارگان ها با سازمان برنامه و بودجه ارتباط پیدا نمی کنند و اینجا خلط مبحثی اتفاق افتاد. من یک موضعی را تاکید میکنم اگر قانون به من اجازه دهد بجای ۴۰۰ نفر ۴۰ هزار نفر را استخدام کنم و ببرم سرکار اصلا خجالت نمی کشم ولی این اصلاً در توان ما نیست. آقای استاندار (سالاری) موردی را هم که پی گیری کردند منجر به همان شد که یه قسمت متعلق به شهرداری ها ، پست بانک و آموزش و پرورش بود که من نمیدانم نتیجه اش چه شد . در خصوص چوکا هم اگر استخدامی صورت گرفته به هر حال اونها هم برای خودشان یک سری ضوابط دارند، هر کس توانست یک نفر از اعضای خانواده من را پیدا بکند که من برایش کار سازی کرده باشم ،بله آنوقت صحبت شما درست است!

پس بحث استخدامی های اقوام و نزدیکان شکری در چوکا نیز منتفی است …؟

من نمیدانم شاید کرده باشند، برای من خیلی از منتقدان آقای شکری لیست هایی را فرستادند ولی من حتی پیگیری هم نکردم، اینکه من بخوام لیست را بردارم برم ببینم کی تعرفه کرده کی نکرده ،ارزش ندارد . ولی اینکه حالا فامیل های خودشان را فرستادن من نمیدانم.
شما برای روی کار آمدن بخشداران اعتدالی نقش داشته اید؟

نظر شخص آقای استاندار بود و هر ۴ نفر آنها از دوستان ما بودند و هستند و شایستگی اش را دارند.اما اینکه بگوییم فقط این ۴ نفر شایستگی دارند، نخیر! فقط اینها نیستند ، ولی اگر ۴ نفر دیگر هم انتخاب میشدند باز هم چنین مسئله ای پیش می آمد و آقای استاندار هم به عنوان افرادی که به آنها اعتماد داشته و می توانسه با آنها کار بکند آنها را آورده و بی اینکه من نقشی داشتم. نخیر بنده نقش نداشتم!
عملکرد دکتر سالاری؛استاندار گیلان را چگونه ارزیابی میکنید؟

به هرحال هر استانداری روش و سبک کار خودش را دارد. بالاخره ایشان هم در زمینه هایی موفق بودن و در زمینه هایی هم هماهنگی بیشتری نیاز است. ببینید موفقیت آقای دکتر سالاری موفقیت استان است،اینکه ما بخوهیم باز دیدگاه خودمان را داشته باشیم به اعتقاد من معنی ندارد و همه دستگاه باید به آقای دکتر سالاری کمک کنند تا ایشان در کارشان موفق باشند.ایشان بنظر من پتانسیل بالایی برای ارتقا دارن و اگر به این شکل که رشد کردند، رشد کنند به جایگاه های بالاتری نیز خواهند رسید،
علاقمند به مجلس هستید؟ آیا قصد کاندیداتوری در انتخابات مجلس را دارید؟

من خودم خیر، برنامه ای برای مجلس فعلا ندارم.
آقای دکتر بسیاری از فعالین سیاسی و اصلاح طلب اعتقادشان بر این است که در استان دکتر محمدی قدرتشان از استاندار بیشتر است،چون که دکتر نوبخت پشت ایشان هستند؟

دکتر نوبخت از همه نمایندگان،مدیران استان و در راس همه از اقای استاندار(سالاری) حمایت می کنند.حس بنده این است که حمایتی که اقای نوبخت از دکتر سالاری دارند خیلی خاص و بصورت ویژه است.شاید رفاقت بنده با آقای نوبخت به سال های بسیار دور برگردد اما جایگاه ها متفاوت است.استاندار هر که باشد دارای جایگاه ویژه ای است و همه مان وظیفه داریم از ایشان حمایت کنیم. تضعیف جایگاه استاندار یعنی تضعیف دولت و هدم توسعه استان.
آقای دکتر وضعیت سلامت اداری ما در استان و سازمان هایی که زیر نظارت شما هستند چه نمره ای میگیرند؟

اشکالات زیادی وجود دارد خصوصا در آن سال هایی که سازمان منحل شد ، بهم ریختگی وجود دارد که زمان می برد تا اصلاح شود. اگر منظورتان اینست که اوضاع مطلوب است خیر وضع مطلوب نیست.

/جارستان

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا