آخرین خبرهاتدبیر ورزشی

استراماچونی: درک دولتی بودن استقلال برایم سخت بود/ جو فوتبال ایران مرا یاد فوتبال ایتالیا در دهه ۸۰ می‌اندازد

استراماچونی

سرمربی ایتالیایی پیشین تیم فوتبال استقلال در گفتگو با یکی از رسانه‌های کشوشر، درباره روز‌های کاری و زندگی‌اش در ایران صحبت‌هایی انجام داده است. وی درباره باشگاه استقلال گفت: استقلال باشگاهی است که ۱۰۰ درصد سهامش دولتی است. مدیریت آن زیر نظر وزیر ورزش صورت می‌گیرد. در ابتدا برای من درک ساز و کار این باشگاه سخت بود به خصوص بعد از آنکه مدیر باشگاه استعفا کرد.

آندره‌آ استراماچونی سرمربی سابق تیم فوتبال استقلال در گفتگو با سایت «Liberquidiano» ایتالیا برخی از خاطرات چند ماه حضورش در ایران را بازگو کرد.

این سایت در مقدمه مصاحبه‌اش با استراماچونی می‌نویسد: آندره‌آ استراماچونی درباره شیوع کرونا در ایران نمی‌تواند به ما کمکی کند، چون او ماه دسامبر سال گذشته و قبل از شیوع ویروس در آنجا به ایتالیا برگشت. بازگشت او، اما با حواشی زیادی همراه بود مثل حضور طرفداران استقلال در خیابان‌های شهر برای نشان دادن علاقه‌شان به او. او در آنجا به یک شخصیت محبوب تبدیل شده بود. استقلال تهران با او در حال اوج‌گیری بود.

درادامه مصاحبه Liberquidiano با استراماچونی را می‌خوانید:

چه شد که تصمیم به مربیگری در ایران گرفتید و چرا استقلال را انتخاب کردید؟

آن‌ها زمانی که سرمربی اسپارتا بودم، مرا زیر نظر داشتند. تابستان سال گذشته اوضاع برای من در اسپارتا خوب پیش نرفت و به همین دلیل مدیر برنامه‌های فدریکو پاستورلو پیشنهاد استقلال را با من مطرح کرد و بعد از آن هم انتقالم به آنجا کامل شد. من خودم را یک مربی‌ای می‌دانم که برای فوتبال اشتیاق دارد و می‌خواهد فوتبالی زیبا ارائه کند. با ۴۴ سن هنوز آنقدر پیر نیستم که بخواهیم یک جا بنشینم.

وقتی از فوتبال ایران حرف می‌زنیم، در ذهن‌مان تصاویری مانند فوتبال امارات با آن استادیوم‌های نیمه خالی‌اش نقش می‌بندد. آیا جو فوتبال ایران هم همانطور است؟

به هیچ عنوان. در واقع کاملاً برعکس است. فوتبال ایران دارای ساختار‌های قوی و تحسین‌برانگیزی است.

می‌دانیم که باید دید تا باور کرد [اما]تصاویر استادیوم تیم تراکتور در شهر تبریز را دیده‌ایم، همینطور یکصدهزار نفری که روی سکو‌ها به دو دسته تقسیم می‌شدند تا دربی ایران (تهران) را تماشا کنند. آیا بین آن‌ها درگیری هم رخ می‌داد؟

به هیچ عنوان، حتی در مکان‌هایی که شاید که به چشم نیاید. بسیاری از صحنه‌های فوتبال در ایران مرا یاد کودکی‌ام و فوتبال دهه ۸۰ ایتالیا می‌اندازد که ورزشگاه‌ها همیشه مملو از جمعیت بودند.

از زندگی در ایران چه چیز‌هایی آموختید؟

از نظر محیطی، زندگی مردم ایران شور و هیجان زیادی دارد، بیشتر از ایتالیا. از نظر فوتبالی خب شما باید خودتان را با سبک فوتبال آن‌ها وفق دهید. فوتبال آسیا کمتر تاکتیکی است و بیشتر روی نبرد‌های انفرادی تمرکز دارد.

(فوتبال) ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟

این کشور با ژاپن برای تصاحب مقام اول فوتبال آسیا رقابت داشت. به همین دلیل حضور در آنجا یک افتخار بود.

در ایران از یک مربی به یک قهرمان ملی تبدیل شدید، هر چند که آن دوران هم گذشت. آیا خودتان انتظارش را داشتید؟

هرگز! به خصوص که ایران کشوری با ۸۰ میلیون جمعیت است. با این شرایط آیا شما انتظار دارید که به سراغ یک ایتالیایی بیایند؟ خداحافظی من با آن‌ها هم به یک ماجرای بین‌المللی تبدیل شد. مردم به خیابان‌ها آمدند و بنر‌هایی که تصویر من روی آن نقش بسته بود به نمایش درآوردند. حتی سیاستمداران هم وساطت کردند. نیازی به گفتن نیست که من در ابتدای ورودم به ایران ناراحت بودم. درباره دلایل رفتنم و اینکه چرا مجبور به ترک ایران شدم (پرداخت‌های نامنظم) هم لازم نیست چیزی بگویم.

استقلال باشگاهی دولتی است که توسط مقامات سیاسی اداره می‌شود. به نظر شما آیا اینگونه می‌توان فوتبال بازی کرد؟

استقلال باشگاهی است که ۱۰۰ درصد سهامش دولتی است. مدیریت آن زیر نظر وزیر ورزش صورت می‌گیرد. در ابتدا برای من درک ساز و کار این باشگاه سخت بود به خصوص بعد از آنکه مدیر باشگاه استعفا کرد. در هفته پنجم ما دربی را باختیم و به رده ماقبل آخر جدول سقوط کردیم. آن‌ها درباره تاکتیک‌های فوتبال من گیج شده بودند. درک سیستم ۳-۴-۳ برای‌شان سخت بود. با این حال واکنش خوبی به آن نشان دادند و ما ۱۱ برد متوالی کسب کردیم و بعد از سال‌ها صدرنشین جدول شدیم. اینطور شد که بعد از ۶ ماه همه کار ما را تحسین کردند و من جایزه بهترین مربی آسیا را در ماه نوامبر گرفتم.

از بیرون از ایتالیا فوتبال این کشور را چگونه می‌بینید؟

غنی به خاطر جستجو‌هایش برای بالا بردن کیفیت بازی.

آیا مربی‌ای هست که آن را به عنوان الگو قبول داشته باشید؟

بله. من باید از بسیاری از آن‌ها تمجید کنم. گاسپرینی، ساکی، اسپالتی، رانیری، زمن، آنچلوتی، گواردیولا. دوست دارم یک بار هم با آلگری شام بخورم.

/انتخاب

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا