آقای رئیسجمهور ما نگرانیم!
متن کامل سخنرانی فعال سیاسی رسانه ای گیلان در نشست با روحانی:
تدبیرشرق/مائده عطایی از فعالان سیاسی و رسانه ای استان گیلان که به عنوان یکی از سخنرانان مراسم در جلسه توسعه و برگزیدگان استان گیلان با حضور رئیس جمهور انتخاب شده بود نقطه نظرات خود را به صراحت بیان کرد.
متن کامل سخنان مائده عطایی بدین شرح است:
« بسمالله الرحمن الرحیم»
“اعظم البلاءِ انقطاع الرجاء”
روزهایی بود که همه خسته بودند، خسته از بازگشت به عقب، خسته از سایهی جنگ و فشار تحریمها، خسته از انسداد سیاسی و تیغ تیز سانسورها، خسته از دروغ و حصر، خسته از تضعیف ایران!
و سکوتی در پس این خستگی بود که با صدایی شکست! صدای کسی که منجی نبود اما «کلید» داشت! صدای کسی که قرار بود قفلهای زندگی مردم را باز کند. صدای کسی که سرهنگ نبود و قرار بود ایران را با دنیا آشتی دهد. صدایی که نامش را هاشمی و خاتمی و خمینی زمزمه می کردند.
و امیدی که در پسِ این صدا روشن شد! امید به تغییر بود، امید صلح با جهان، امید جلو رفتن!
*آقای دکتر روحانی! ما همانها هستیم که آن صدا را شنیدیم و آن «نورِ امید» را دیدیم و به شما اعتماد کردیم تا رئیسجمهورمان باشید.
*آقای رئیسجمهور! ما همانها هستیم که گفتیم به عقب بازنمیگردیم اما…
اما حالا نگرانیم. از دستهایی که میخواهند به عقب برمان گردانند! دلواپس نیستیم اما نگرانیم
نگران برجامی که سایه ی تحریم ها را از ایران دور می کرد، نگران ِ شرایط منطقه که درگیر تروریسم و سیاستهای کور برخی کشورهاست و ما همچنان میخواهیم که «ظریف» باشد و دیپلماسیاش، و اعتبار بینالمللی و وجههی صلحجوی ایران در دنیا برقرار بماند! ما نگران آیندهی ایرانیم و نهفقط دلواپس سانتریفیوژها
*آقای رئیسجمهور ما نگرانیم .
عجول نیستیم اما حق بدهید که با گذشت حدود ۶ سال، نگران وجود سایهی امنیتی بر نهال سیاست باشیم. نگران اینکه جایگاه قانونی دولت تضعیف شود و دیگرانی در تصمیم سازی ها و انتصاباتش مداخله کنند که پشتوانه رای مردم را ندارند.
«ما» همان «مایی» که به شما دست یاری دادیم، نگرانِ حیات احزابی هستیم که تلاش میکنند در این «سایه»ی سنگین، مدام روزنهای پرنور بیابند. اما دستهایی «غریب آشنا» آنها را به سایه پس میزند. همان غریبآشناهایی که همچنان به فعالین سیاسی انگ امنیتی میزنند.
*آقای رئیسجمهور به ما حق بدهید که از شنیدن و لمس اخبار ناخوشایند اقتصادی و سیاسی در کنار خبرهایی مانند تهدید قضایی وزیر جوان دولت به جرم تلاش برای شفافیت و صیانت از حق آزادی مردم نگران شویم. و ما همچنان میخواهیم «آذری جهرمی» باشد تا قول شما که دست هیچکس به روی دکمهی فیلترینگ نمیرود، فراموش نشود.
*آقای رئیسجمهور ما نگرانیم
نگران جوانانی که همچنان خود را روی نیمکت های ذخیره و سکوها میبینند و به آنها گفته میشود؛در «برهه حساس» کنونی نیروهای باتجربه، کارآمدترند! اما شما زبان گویای ما باشید و از آن ها سوال کنید در ایجاد شرایط نامطلوب کنونی نقش مدیران کهنسال چقدر بوده است؟ هرچند وضعیت ما در گیلان چندسالی ست شرایط بهتری دارد اما ما میخواهیم که نگاه جوان سالاری در کشور گسترده شود تا جوانان فقط در ستادهای انتخاباتی نمانند و در عرصه های مدیریتی هم راه هایی برایشان باز شود. امید ما به شماست که باز هم بخواهید در شرایط فینال گونه کنونی، جوانان وارد میدان شوند و مطمئن باشید که آن ها قادرند با گل طلایی ایران را شادمان کنند.
*آقای رئیسجمهور ما نگرانیم.
نگران زنانی که هنوز درهای زیادی به رویشان بسته مانده است! از درهای ورزشگاهها تا درهای وزارت خانهها؛ زنانی که علیرغم دانش و مشارکتشان در معادلات بهحساب نمیآیند. البته که ما زنانی چون لعیا جنیدی و حمیرا ریگی را کنارتان میبینیم اما به دلیل تضییع تاریخی حق زنان در ایران میخواهیم که بانوانی مانند ایشان در دولت تکثیر شوند چرا که تجربه همین استان ثابت کرده است زنان می توانند با موفقیت در حوزه هایی مدیریت کنند که پیشتر مردانه تصور می شد.
*آقای رئیسجمهور ما نگرانیم
نگران محیطزیستمان که قربانی مصوبات سلیقهای و قبیلهای نشود. که مبادا امری کارشناسی و تخصصی دستمایهی مصلحتهای موقتی و انتخاباتی گردد. ما میخواهیم که همچنان ایران هوا برای تنفس و آب برای حیات داشته باشد.
*آقای رئیسجمهور ما نگرانیم
نگرانِ اعتمادِ عمومی و سرمایهی اجتماعی که پس از هر انتخابات از کانون توجه خارج میشود! و عدم نیاز به رای، دولتها را بهتدریج از مردم دور میکند. نگران انباشت مطالباتی هستیم که بیپاسخ مانده و نیروی تخریبیاش برای اصلاحات و توسعه سهمگین است. و ما میخواهیم که نه خواستهها فراموش شوند و نه عهدها! که دولت بر سر تعهداتی که روزهای انتخابات با مردم بست تا آخر بماند و مبارزه کند و ما تا ۱۴۰۰ با روحانی به تحقق وعدهها نزدیک شویم.
ما میخواهیم؛ زیرا امیدواریم و «امید بذر هویت ماست» و همانگونه که علی (ع) فرمود: بزرگترین بلاها، ناامیدی است.