آخرین خبرها

ابهامات حساس در یک فرآیند دیپلماسی

تاثیرات نامطلوب تعویق یک دیپلماسی مطلوب

ابهامات حساس در یک فرآیند دیپلماسی

وبلاگ > مسلم، متین – اینکه عربستان سعودی حضوری دیرپا ،تاثیر گذار و مهم بر تحولات منطقه و از جنبه بورکراتیک بر شورای همکاری خلیج فارس دارد نکته جدیدی نیست. شاید چنین نفوذی چندان مورد رضایت و دلخوشی تهران نباشد که حتما نیست.(البته عکس این قاعده هم کاملا صادق است) . اما این تاثیر و حضور؛ علی القاعده آن زمان(توافق وین) نمی توانست مانع از تحرک دیپلماسی منطقه یی ایران شود که فعال شدن آن عملا به بعداز حل بحران هسته یی موکول شد.

باید با نگاه انتقادی عمیق تری به سیاست منطقه یی رئیس جمهور روحانی و وزیر خارجه او محمد جواد ظریف طی سال های اخیر نگاه وآن را مورد ارزیابی قرار داد. اگرآنها مایلند سیاست جدید شان در خاورمیانه عربی و خلیج فارس به نتیجه برسد.
حدود۵سال پیش،اواسط اپریل سال ۲۰۱۳ و در اوج مبارزات انتخابات ریاست جمهوری،کاندیدای پیشرو حسن روحانی؛ عمیقا معتقد بود منشاء اصلی مشکلات ایران،بیش از شرایط داخلی عمدتا در دوکانون اصلی حوزه سیاست خارجی نهفته است.نخست،بحران هسته یی.دوم،فقدان گفتمان دیپلماتیکی متقابل و موثر با جامعه بین المللی.به باور حسن روحانی نتیجه این فقدان به طورطبیعی (هرچند غیر منطقی) به شکل گونه های متعدد ونادری ازانواع سوءتفاهم ها، بدبینی ها ودشمنی های دو جانبه میان ایران و جامعه جهانی ظاهرشده است.خصوصا در منطقه پر آشوب،بدبین و ذاتا سوءظن برانگیز خاورمیانه عربی و خلیج فارس.
رئیس جمهورروحانی معتقد بود (والبته هست)تا این دو سد شکسته نشود، به ویژه درفضای گفتگو های دیپلماتیکی، هر اقدامی برای خروج از بن بست های موجود غیر ممکن خواهد بود.انتقال پرونده اتمی از شورای امنیت ملی ایران به وزارتخارجه در دوره حسن روحانی بی شک تحت تاثیر همین دیدگاه صورت گرفت که نتیجه آن در توافق ۱۴ جولای ۲۰۱۵وین موسوم به برجام تجلی یافت.شاید تا اینجا بتوان به رئیس جمهور روحانی و وزیرخارجه او که هردو دیپلمات هایی کارکشته هستند نمره قابل قبولی داد،بسیار خب!. اما آیا این توافق می توانست به همه انتظاراتی پاسخ دهد که حتی آن زمان از دیپلماسی جدید ایران انتظار میرفت؟.به سخن واضح تر وجود ضعف اساسی درساختار سیاست منطقه یی ایران در خلیج فارس آن نقطه انتظاری ست که به دنبال آن هستم، به نحوی که تهران تا کنون نتوانسته حتی از ظرفیت های دیپلماسی کشور هایی مانند کویت، عمان و قطر برای فائق آمدن بر مشکلات خود بهره گیری موثری کند.کشف چرایی آن اهمیت یادی دارد.
افق پولاریزه شده سیاست خارجی ایران در موضوع توافق اتمی(که در جای خود درست بود) شاید دربروز این ضعف اساسی موثر بوده .برخی دیپلماتها معتقدند گفتگو های هسته یی، به این دلیل که توجه دیپلماسی ایرانی را از حوزه مهم وکلیدی اعراب خلیج فارس (که حتما منظوراز اعراب فقط عربستان سعودی نیست) منحرف کرد در بروز این وضعیت تاثیر مستقیم داشته است. نمی دانم!،اما اگراین سخن درست باشد پس عملا دیپلماسی علیه خود وارد عمل شده به نحوی که حتی توافق اتمی را تحت تاثیر منطق معکوس خویش قرار داده است. به درستی مشخص نیست شخص رئیس جمهور روحانی ودستگاه سیاست خارجی او آیا واقعا این چنین فکر می کردند یانه!؟.ما هنوز پاسخی برای این سوال مهم نداریم.
اینکه عربستان سعودی حضوری دیرپا ،تاثیر گذار و مهم بر تحولات منطقه خلیج فارس و از جنبه بورکراتیک بر شورای همکاری خلیج فارس دارد نکته جدیدی نیست. شاید چنین نفوذی چندان مورد رضایت و دلخوشی تهران نباشد که حتما نیست.(البته عکس این قاعده هم کاملا صادق است) . اما این تاثیر و حضور؛ علی القاعده آن زمان نمی توانست مانع از تحرک دیپلماسی منطقه یی ایران شود که فعال شدن آن عملا به بعداز حل بحران هسته یی موکول شد.
یک دیپلمات عرب اهل خلیج فارس مقیم بیروت که دولت متبوعش رابطه خوبی هم با ایران دارد می گوید””حتی با نگاهی عمیقا محافظه کارانه ومحدود، فکر میکنم تهران حتی امروز به خوبی نتوانسته از ظرفیت کشورهایی مانند عمان ،کویت و قطربه خوبی استفاده کند. علل تحلیل رفتن منابع این ظرفیت مشخص نیست””.نگاه قابل تاملی ست که چرایی دلایل آن دیر یازود باید مشخص شود.اما جدای از گذشته،اکنون به نظر می رسد(البته اگر درست متوجه شده باشیم) تهران در حال نوعی بازنگری در سیاست های منطقه یی خود است. وزیر خارجه ایران هفته گذشته طی سخنانی در شورای روابط خارجی آمریکا به صراحت یاد آور شد””منطقه به شدت به تغییر نیاز دارد””. جوادظریف آنچه را که کمبود مذاکره در منطقه خواند رنج آور توصیف کرد وگفت “”ما باید اول به کمبود مذاکره رسیدگی کنیم””.اومکانیزم آغاز این گفتگو ها را ایجاد یک انجمن با نظارت سازمان ملل پیشنهاد داد وگفت”” ما باید یک سری اصول را بپذیریم تا بتوانیم وارد این فرآیند شویم.من از یک فرآیند ویژه برای خلیج فارس صحبت می کنم. اولین اصل احترام به حق حاکمیت و تمامیت ارضی است””.
سخنان وزیر خارجه ایران صرف نظر از اینکه از دید دولت های عرب خلیج فارس خود یک طرف ماجراست، اما منطقی به نظر می رسد.به ویژه که وزیر خارجه ایران راه حل های منطقه ی و بومی را مطرح می کند. هرچند ظریف در این باره توضیح بیشتری ارائه نداد که باز هم دلیل آن را نمی دانیم!.اما اگر سخنان او منعکس کننده سیاست جدیدی از سوی ایران باشد، بنا به دلایل مختلف فکر می کنم در حال مواجه شدن با شرایط جدیدی در منطقه هستیم ،شاید!.اما آیا ایران از ظرفیت های تعیین کننده سه کشور کویت،عمان و قطرکه از اهمیت زیادی برخوردارند استفاده خواهد کرد؟، متاسفانه این را هم نمی دانیم!.matinmos@gmail.com

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا