آخرین خبرهابین المللیادداشت

الهام حسام/ سفارت نامشروع

دو سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، سازمان ملل متحد در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ میلادی طرح تقسیم خاک فلسطین به دوین تصمیم در می ۱۹۴۸ رژیم اسراییل با صدور منشور استقلال، اعلام موجودیت نمود. از نخستین ساعات تشکیل اسراییل تا به امروز این رژیم از نقاط ضعف عمیقی رنج می برد که با شناخت بهتر آنها می توان به رفتارهای خشونت آمیز و خودخواهانه سرکردگان آن پی برد.
مهمترین ابر چالش این رژیم را می توان بحران دایمی عدم مشروعیت دانست. رژیم اسراییل به دلیل عدم برخورداری از وجهه مناسب و تنها در پی یک توافق بین المللی پا به عرصه جغرافیای منطقه گذاشت و بالطبع مورد پذیرش همسایگان و سایر دولت های منطقه ای قرار نگرفت. حمایت های تاریخی بریتانیا از زمان تشکیل و پس از آن پشتیبانی های سیاسی اقتصادی و نظامی دولت ایالات متحده از رژیم اسراییل، قرارداد کمپ دیوید، نزدیکی به برخی دولت های ارتجاعی منطقه از جمله رژیم سعودی به عنوان کدخدای دولت های عرب حاشیه خلیج فارس، تاسیس پایگاه در کشوری همچون آذربایجان و غیره نیز نتوانست رویای شیرین مشروعیت را به حقیقتی قابل لمس برای این رژیم مبدل سازد.
کمبود مساحت ارضی و عدم برخورداری از عمق استراتژیک دفاعی، کمبود رودهای سطحی و آبهای آشامیدنی را می توان بعنوان چالش دیگر رژیم اسراییل دانست. این کمبودها باعث گردیده تا سرکردگان این رژیم همواره سیاست جنگ های پیش دستانه با هدف قصب خاک را در دستور کار خود داشته باشند. در پی این تجاوزات، اسراییل از شرق، مرزهای خود را تا رود اردن گسترش داده و جنگ های گاه و بیگاه در بلندی های جولان نیز از پی همین ضعف ناشی می شود. در کنار تمامی اینها گسترش شهرک سازی ها در سرزمین های اشغالی را نیز می توان از جمله مسکن های موقت این رژیم در برابر بحران ارضی دانست.
چالش دیگری که رژیم اسراییل همواره با آن روبروست و ارتباط تنگاتنگی با حیات این رژیم دارد، رنج ناشی از کمبود جمعیت یهود در منطقه و جهان است. جالب است بدانیم که قریب به ۱۴ میلیون نفر در سراسر دنیا پیروان دین یهود را تشکیل می دهند که از این تعداد حدود ۶ میلیون در سرزمین های اشغالی و ۵ میلیون نفر نیز در خاک ایالات متحده ساکن هستند. از سویی دیگر ۸۰ درصد جمعیت یهودیان سرزمین های اشغالی در سه شهر بیت المقدس، حیفا و تل آویو ساکن بوده که با وقوع هرگونه جنگ و آتش افروزی خسارات و آسیب های غیرقابل جبرانی به پیکره این رژیم وارد می کند.
با توجه به حضور پر رنگ صهیونیست ها در چرخه اقتصاد ایالات متحده و در اثر فشار لابی های این رژیم به دولتمردان آمریکا، سرانجام در سال ۱۹۹۵ میلادی نمایندگان کنگره آمریکا قانون به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اسراییل را تصویب نمودند. این درحالیست که از تاریخ تصویب این قانون، هر یک از روسای جمهور آمریکا در بازه های زمانی شش ماهه اجرای آن را به تعویق انداخته و صرفا از آن در راستای شعار حمایت از اسراییل استفاده می نمودند. دونالد ترامپ نیز در دوران تبلیغات ریاست جمهوری خود برای جلب نظر و حمایت های مالی لابی های صهیونیستی در جهت تامین هزینه کمپین انتخاباتی اش، قول به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسراییل و همچنین انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس را داد که سرانجام در روز چهارشنبه ۶ دسامبر ۲۰۱۷ به این وعده خود عمل نمود.
قریب ۷۰ سال از تشکیل رژیم نامشروع اسراییل می گذرد و در طی این مدت این رژیم تلاش های فراوانی در جهت تصرف کامل بیت المقدس نموده است که از آن جمله می توان به استفاده از سلاح های جنگی ضدبشری علیه فلسطینیان، ایجاد زیر ساخت های جمعیتی و اقتصادی، ساختن معبد سلیمان در زیر مسجد الاقصی اشاره نمود.
در پی مخالفت جامعه بین المللی و بسیاری از شرکای استراتژیک ایالات متحده با تصمیم دونالد ترامپ، شاهد منزوی شدن بیشتر آمریکا در عرصه بین المللی هستیم. جهان دوران گذار خود را شاهد است، گذاری که افول قدرت مطلقه آمریکا در عرصه بین المللی را نوید می دهد و شاهد جهانی خواهیم بود که دیگر آمریکا هژمون محسوب نمی شود.
سرکردگان رژیم اسراییل نمی دانند که فلسطینیان به مقاومت شهره هستند. مقاومت از گذشته تا به امروز در خون آنها جاریست. مقاومت نسل به نسل در بین فرزندانشان چرخیده و همچنان کاربردی ترین سلاح برای بازپس گیری آب و خاکشان از چنگال مستکبران صهیونیست است.

کارشناس ارشد روابط بین الملل

مطالب پیشنهادی

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا