فروپاشی اتوپیای امنیت عربی در خلیج فارس
دور خیز تنش زای عربستان در منطقه
فروپاشی اتوپیای امنیت عربی در خلیج فارس
وبلاگ > مسلم، متین – فرضا ایران در معادله منطقه عربی نادیده گرفته شود. بازهم جهان عرب به قدر کافی در درون خود دچار تضاد های بزرگی هست که تضمین کننده دهها سال تنش و رویارویی باشد و این ربطی به ایران ندارد.نمی دانیم!،شاید در ادامه تنش ها ، اعراب منطقه تصمیم به اخراج قطر از شورای همکاری بگیرند. اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد نه تنها شورا متلاشی خواهد شد بلکه در خلاء ناشی از آن،موجی از ناامنی و زیاده خواهی در منطقه از سوی ریاض به راه خواهد افتاد.
نکته عجیبی ست. هر بحرانی در خاورمیانه به مانند قانون بقای انرژی خاصیت دائمی و ماندگار به خود می گیرید.طی تقریبا 70 سال گذشته هیچ بحرانی در منطقه حل که نشده، بلکه یا از صورتی به صورتی دیگر درآمده یا بر دامنه آن نیز افزوده شده است.به قول اریک رولو”خاورمیانه بدون بحران،بی معنا و چندان جذاب نیست”.
تازه ترین این منازعات قریب به 6 ماه است که خاورمیانه و خلیج فارس را دربر گرفته . آشکار شدن نه اختلاف، بلکه دشمنی و کینه عجیب و حیرت آور میان قطر و متحدان دیروزش در شورای همکاری خلیج فارس اکنون ثابت می کند واقعیت عربی آنی نیست که ما تصور میکنیم و این به خودی خود در نظام تحلیلی جامعه عرب یک فاجعه است.اهمیت چنین حجم متراکمی از دشمنی های معطوف به براندازی (فعلا دولت قطر)، تنها در این نیست که متحدان قسم خورده ایالات متحده و بریتانیا قادر به حل مشکلات میان خود نیستد.بلکه آنچه اهمیت دارد آن است که شورای همکاری خلیج فارس که قرار بود نقطه اتصال و مشروعیت بخش هرگونه مناسبات درونی و بیرونی عربی در منطقه باشد خاصیت، کاربرد و کارکرد خود را از دست داده، به نحوی که حتی قادر به حل مشکلات درونی خود نیست.اگر چنین باوری قابل قبول باشد،پس میتوان نتیجه گرفت بنیان شورا از همان ابتدای تاسیس در سال 1981سست و غیر قابل اتکا بوده است.آیامنطقه 40 سال به عقب بازگشته است؟.شاید!اما با این تفاوت ملموس که اولا، سیاست و اجتماع درنهاد درونی جهان عرب، بیش پیش در بن بستی بزرگ گرفتار آمده به نحوی که هرگونه ارزیابی مثبت از آینده حکومت و اجتماع در امت عربی بسیار ناامید کننده است. ثانیا، دیپلماسی بین المللی ومنطقه یی اعراب آشکارا دچار پس رفت عجیبی شده و معلوم نیست چه بر سر آنهمه وقت ،نیرو و سرمایه آمده است!.این می تواند به خودی خود برای ایران البته بسیار ارزشمند و حائز اهمیت باشد . چراکه طی سالهای متمادی ،بدون هیچ زحمتی و یا صرف هزاران میلیارد دلار خرید تسلیحاتی برای تامین امنیت ، نه تنها در موقعیت تثبیت شده یی قرار دارد، بلکه بر نفوذ منطقه یی اش روز به روز افزوده شده است.
یک دیپلمات عرب که دولت متبوعش در منطقه خلیج فارس با سیاست های ریاض موافق نسیت و رابطه معمولی هم با تهران دارد در پاسخ به این سوال که چرا عربستان ، دوحه را متهم به ایجاد ناامنی می کند می گوید”آنها خود را نمی بینند و همین توقع را از دیگران دارند.ریاض در تولید ناامنی حق ندارد دیگران را متهم کند. ثانیا ، رفتاردوستان عرب را ببینید.آشکارا تهدید به سرنگونی و نقض حاکمیت ملی قطر می کنند.سخنان اهانت آمیز خالد بن احمد وزیر خارجه بحرین که خواستار اخراج قطر از شورای همکاری شده را ببینید، تنش پشت تنش!. بار اول شان هم نیست. سال 1996 ریاض درصدد کودتایی علیه حکومت قطر برآمد. آیا تهران تاکنون چنین کرده که متحد ان دیروز قطر امروز انجام می دهند؟. خود آتشی برپا می کنند بعد انتظار دارند بقیه آن را خاموش کنند”.سخنان تند این مقام دیپلماتیک عرب که ترجیح می دهد هویتش افشا نشود ،روز دوشنبه هفته گذشته نیز از سوی حمد بن جاسم وزیر خارجه سابق قطر تایید شد.او در برنامه «حقیقت» تلویزیون قطر گفت” آنها به کودتا 1996 در قطر اعتراف کرده اند.پس از اجلاس مسقط در دسامبر سال 1996 ما احساس کردیم که توطئه یی علیه ما وجود دارد.”حمد بن جاسم افزود”آنها در گذشته حداقل اندک احترامی برای ما قائل بودند و به شخصیت های برجسته و شناخته شده اهانتی نمی شد اما امروز چنین نیست”.
با چنین شرایطی درک چرایی وضعیت کنونی منطقه خیلی مشکل نیست. حتی مفروضا اگر ایران در معادله منطقه عربی نادیده گرفته شود،جهان عرب به قدر کافی در درون خود دچار تضاد های بزرگ و حل ناشدنی هست که تضمین کننده دهها سال تنش و رویارویی باشد و این ربطی به ایران ندارد.نمی دانیم!،شاید در ادامه تنش ها ، اعراب منطقه تصمیم به اخراج قطر از شورای همکاری بگیرند. اما اگر چنین اتفاقی رخ دهد نه تنها شورا متلاشی و برای همیشه به تاریخ خواهد پیوست، بلکه قطعا در خلاء ناشی از آن، موجی از ناامنی و زیاده خواهی در منطقه از سوی ریاض را شاهد خواهیم بود. ظاهرا رهبران ریاض با این تصورکه “شورا باید بخشی از سیاست داخلی عربستان باشد – که نیست!” پس مانعی بر سرراه است که باید برچیده یا بی خاصیت شود،آنگاه که همواره مجبورند برای اقداماتشان در منطقه تایید کشور هایی مانند قطر و عمان را دریافت و با سختی کویتی هارا هم راضی کنند. این برای آنها آزار دهنده است.شاید دوحه و مسقط حق داشته باشند که برای فردای خود نگران باشند. اما حتما خروجی این نگرانی، نزدیک تر شدن شان به تهران خواهد بود. مقام دیپلماتیک قطری می گوید”بله می تواند نکته درستی باشد.آنها راهی جز این برای مان گذاشتند؟”. matinmos@gmail.com