آخرین خبرهااسلایدرسیاسیملی
نگاه ویژه/ فرار از تیغ عدالت یا نقد اصلاحی برای منافع عمومی ؛ تفاوت نقادی از زنبیل بقایی تا صراحت مطهری و صادقی
گروه سیاسی : این روزها برگزاری دادگاه حمید بقایی با حواشی جالب توجهی روبرو شده و بازتاب های مختلفی در فضای مجازی یافته است، دادگاهی که برای دوری از این دست حواشی با نظر قاضی به صورت غیر علنی برگزار می شود اما رفتارهای عجیب و غریب بقایی حاشیه های پر رنگ تر از متن را بر این فرآیند حقوقی و قضایی غالب کرده است.
البته این دست واکنش های عجیب و غریب از سوی محمود احمدی نژاد و هواداران وی مسبوق به سابقه بوده و متعلق به امروز و دیروز نیست، جماعتی که ادای شبه اپوزیسیونی از خود در می آورند و با تکیه کلام های خاص و ادا و اطوارهای توجه برانگیز و عامه پسند می خواهند چنته خود را پر نشان داده و در افکار عمومی جلوه گری کنند.
نقدهای آتشین و جملات پر هیبت بر زبان می آرند و به ارکان قضایی حمله می کنند و برای آنان خط و نشان می کشند، مظلومانی که در حق آنان اجحاف شده و قربانی ساز و کارهای قدرت و دست های پشت پرده و … هستند، حرف هایی که از اساس از همان ابتدای کار از سوی احمدی نژاد مطرح و به عنوان الگوی رفتارورزی این جریان جا افتاد، حرف های دیروز بقایی نعل به نعل تکرار همان فیگورهای سال 84 احمدی نژاد است که گفته بود؛ آمده است به لایه های قدرت و ثروت نفوذ کند و لیست مفسدان را در جیب دارد و مرد میدان مبارزه با مافیای قدرت و ثروت است!
جنس همان جنس است بی کم و کاست اما آنچه که به عینه دیدیم پرونده های قطور فساد مالی و تاراج سرمایه های ملی با ندانم کاری های تاریخی بود، آنهم از سوی دولتی که بیش از تمامی دولت های پیش و پس از خود مورد حمایت و مودت و همراهی بود اما حالا پس از 12 سال آنهم در پرونده ای که اتهامات مالی در آن مطرح است، یار غار و همیشه همراه احمدی نژاد فیگور نقادی و آزادی خواهی گرفته و معترض رویه های قضایی و مسئولان این قوه می شود.
بالماسکه زنبیل قرمز براه می اندازد و صدا بلند کرده و سینه سپر می کند، گویی که آزادی خواهی سلیم نفس و مجاهدی پاکدست و سیاستمداری اخلاق مدار است که بر اجحافی تاریخی شوریده و در پی استیفای حقوق حقه ملت است!
همزمان با این صحنه آرایی های مشمئز کننده و باسمه ای اما مردانی دیگر در نهاد قانونگذاری کشور و منتخبان ملت نیز نقدهای بی پرده و صریحی به برخی عملکردها و مواضع داشته و در مقام منتقد به برخی رویه های قضایی و رویکردهای سیاسی اعتراض دارند، نقدهایی که بدور از جنجال افکنی، حرافی زاید و لفاظی های کلامی است، اگر چه شاید صراحت آن خاطرها را آزرده و برخی را مکدر کند اما جنس این نقادی با آن سخن پراکنی تفاوتی از زمین تا آسمان دارد.
اینجا نه منافع شخصی مطرح است و نه صحنه آرایی در میان، نقدی اگر هست در کمال متانت کلامی و فصاحت بیانی، عنوان می شود و گویندگان به دنبال حاشیه سازی و فرافکنی نیستند، به زعم خود درست یا غلط آنچه را که برای اصلاح امور لازم می دانند بر زبان آورده و از شخصی نگری پرهیز و از زیاده گویی خوداری می کنند.
آنچنان که دیدیم در ماجرای اتهام افکنی به فرزند رئیس قوه قضاییه این علی مطهری بود که شاید پیش تر از بسیاری به واکنش پرداخته و آن را رد و در برابر این خبرسازی ها به موضع گیری پرداخت.
نکته روشن است، در نقادی امثال مطهری و ایرادات محمود صادقی نه شخص مطرح است و نه مقام، سخن از فرصت طلبی و صحنه آرایی هم نیست، نقدی اگر مطح است، با هدف اصلاح و بهبود و در راستای منافع عمومی و خیر جمعی است اما در آنسوی میادین شوالیه پر شر و شور این روزها و منتقد لایه های قدرت!! و آزادی خواه شجاع و جسور به سنت همیشگی با دست های خالی، صحنه آرایی خیالی و واکنش های جنجالی از خود نشان می دهد، شاید که افاقه کرده و دم از تله رهانید.
شجاعت و جسارت و نقادی، پوچ و بی عقبه ای که منافع عمومی در آن راهی نداشته و فیگورهای برآمده از آنهم جز تکرار همان رویه 12 ساله نبوده و نیست و البته دیگر این حنا رنگ و بویی همانند آن روزها ندارد.
کاش البته با نگاه منطقی و خیرخواهانه این تفاوت منش و روش و گفتار و گفتمان در این سو و آنسوی میدان دیده شده و آنچه که خیر و صلاح عمومی است در مواجهه با نقد و نقادی مد نظر قرار گرفته و خیرخواهان واقعی ارج و قرب یافته و حرف آنان شنیده شود که نعمتی فزون تر از نقد خیرخواهانه برای هیچ ساختار و سیستمی نداشته و نداریم.