خاتون، اثری زرد/ در حجمی سبز به بزرگی گیلان
ازگیلان و گیلانی نوشتن علاوه بر بینش ، سواد وآگاهی نگاهی ازجنس مرغوب میخواهد، ناب و البته اصیل چون گیله زنان و گیله مردان همیشه آزاده اش.
در سریال خانگی که اینروزها به یُمن تبلیغات و البته لوکیشینی به وسعت زیبایی گیلان باعنوان خاتون درحال پخش است، عدم بینش و آگاهی گروه فیلم سازی و البته کارگردان آن که واضح است حتی تورقی به کتاب های تاریخ ، تمدن و فرهنگ گیلان نداشته اند و صرفا ب تلاش کرده اند ،اثری بقول خانم پاک روان و گروهش” فاخر” از خود برجای بگذارند که اصلن اینگونه نشد.
آیا گیلان هرگز خان ، کدخدا، افسران بلند پایه وزنان موفق و فرهیخته به خود ندیده؟ که باید اوج لهجه ، منش و فرهنگ این اقلیم همیشه سرافراز وآزاده در قالب نوکر، خدم و حشم ویا گماشته خلاصه شود؟
خاتون، تنها زن فرهیخته وباسوادسریال در رشت است که او اصالتی غیر بومی دارد وبا پسری که ازافسران بلند پایه گیلانی والبته با گویشی به شدت دوراز باورآن زمان که حتی ته لهجه رشتی هم درآن جایی ندارد ، در خانه ای بابافت و کلفت های گیلانی زندگی میکند.
دریغ از یک نگاه برابر به نسبت بقیه اقوام دراین سریال ، گویا تنها نقش قابل ودرخور شان شمالی ها، در آشپزی برای خاتون و گماشتگی اقای خانه خلاصه میشود.
آیا اولین مدرسه دخترانه در رشت تاسیس نشد؟
خانم کارگردان، بدنیست بدانید زنان فرهیخته ،باسواد وموفق و البته مردان بزرگ به این استان صادر نشدند بلکه گیلان همیشه استانی غنی از فرهنگ، بینش و تمدن بوده وهست.
خاتون باتکبر ونگاه ازبالا در شهر و کتابخانه شهر قدم میزند وکتاب میخواند اما، تمام زنان گیلانی این سریال سبکسرانه و بی مایه تنها دغدغه نان دارند.
این قصور وکوتاهی در عرصه هنر که از مهمترین وبرجسته ترین ابزار فرهنگ سازی ست ،به نوعی سیاه نمایی و کوتاهی دربرابر وظیفه ای است یک هنرمند نسبت به یک قوم شریف در کشورش برعهده دارد.
بی شک بارها به شمال و گیلان سفر کرده اید والبته به شهر زیبای رشت ، حتی به قدر یک سفر از گیلان و گیلانی ها نمیدانید.
کاش قبل از اقدام به ساخت این اثر ، تورقی درتاریخ گیلان عزیز و همیشه آزاده داشتید.
نوشین میربلوک