دو كلمه حرف حساب با «متخصص سكوت»: اصلاح طلبي مرام است نه دكان!/ اصلاح طلبان «روحاني» را رييس جمهور كردند يا محافل چند نفره؟ / تلاش برای نگه داشتن امثال ربيعي، خواسته اصلاح طلبان است؟/ هدف نهایی عارف «حذف جهانگیری برای 1400» و طرح خود است!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اينكه آيا روحاني به وعده هايش در انتخابات براي ٤ سال آينده پايبند بماند يا خير موضوعي نيست كه بتوان قبل از آغاز دوره جديد رياست جمهوري وي در مورد آن بررسي كرد چه رسد به قضاوت!
اما برعكس آن، افكار عمومي در مورد محمدرضا عارف قضاوت روشني دارند، قضاوتي كه هر بار كه وي با هويت فردي خود در افكار عمومي سنجيده شده نتيجه روشني داده است و آخرين آن نيز نظرسنجي بود كه وي ركورددار ديس لايك شد!
براساس نظرسنجی فوق، عارف رکوردار رای منفی با «4 هزار دیسلایک» است
البته اصلاح طلبان آنقدر نجيب هستند كه قضاوت فردي خود نسبت به عارف را زماني كه وي با نماد اصلاح طلبي در عرصه حاضر مي شود و عدم اقبال به وي مي تواند به معناي ناكامي اصلاح طلبان و خدشه به اعتبار رهبر اصلاحات تلقي شود، بروز ندهند و به همين دليل رايي كه عارف در تهران آورد و البته اگر چهره محبوبي سرليست اصلاح طلبان بود آرايي بيش از دوميليون راي مي آورد را بايد به حساب اعتبار رهبر اصلاحات نزد مردم گذاشت نه قهرمان سكوتهاي منفغلانه. و اساساً مردم اصلاحات را به رهبر و رییس دولتش می شناسند، نه با عارف و امثال او.
– گرايشات سياسي ايشان قبل از پست گرفتن در دولت اصلاحات، بعنوان رييس دانشگاه تهران چه بوده است؟ آيا ايشان جزو مديران دو زيست نبوده اند؟ مشخصا در دوم خرداد در كدام اردوگاه فعاليت داشته اند؟ ايا حضور ايشان در ستاد انتخاباتي رقيب خاتمي در سال ٧٦ صحت دارد؟ اینکه برخي نمايندگان مجلس ششم اصرار دارند كه عارف در جلسات همواره تاكيد مي كرده نميداند اصلاحات را با سين مي نويسند يا صاد، این اظهارنظر را تایید می فرمایند؟
– در طول هشت سال دولت اصلاحات مشخصاً غير از دريافت پست وحقوق ومزايا، چه هزينه اي در دوران سخت سالهاي ٧٧ تا ٨٤ داده اند؟ در دورانی که اصلاح طلبان متحمل هزینه های گزاف شدند، چرا جريان مقابل به ايشان با وجود قرار گرفتن در حساسترين پستها نازك تر از گل نگفته است! حجم تخريبها عليه دكترجهانگيري معاون اول دولت فعلي را با ايشان كه معاون اول دولت اصلاحات بوده اند مقايسه كنيد.
–
– در طول دوره هشت ساله دولت احمدي نژاد كه حتي صداي بسياري از اصولگرايان هم عليه بي قانوني و فساد دولتهاي نهم ودهم بلند بود ايشان غير از سكوت منفعلانه مشغول چه فعاليتي بودند؟ در 4 سال دوم دولت احمدی نژاد که دیگر بسیاری به حاشیه رفته بودند، ایشان کجا بودند و چه می کردند؟
– يكبار براي هميشه در مورد فعاليتهاي اقتصادي فرزند شريف خود شفاف سازي كنند، حقيقت ابهاماتي كه در مورد قرار داد ام تی ان و برخي فعاليتهاي ديگر وجود دارد چيست؟، علت انصراف ايشان قبل از تاييد صلاحيت در انتخابات مجلس چه بوده است؟
– در مورد فعاليتهاي رسانه اي دفتر خود و به خدمت گرفتن يك روزنامه (با نام محلی) براي تخريب چهره هاي اصلاح طلب و استخدام يك فعال رسانه اي (ولو كم سابقه، غیرحرفه ای و ضعیف كه بيشتر به میرزا بنوبس و بعضاً كيف كش فرزند بزرگوار ايشان شهره شده) براي واسطه گري رسانه اي و تبليغ ايشان در رسانه ها چه توضيحي دارند؟
– در شرايطي كه ايشان خود در مصاحبه اي اذعان كرده اند كه طي مدت سپري شده از مجلس يازدهم حتي بعنوان رييس تشريفاتي فراكسيون صدنفره اميد مورد مشورت رييس مجلس قرار نگرفته اند چه اصراري دارند كه رييس جمهور با ايشان مشورت كند، اگر ايشان يك رجل پخته سياسي و يا يك فعال هزينه داده و صريح اصلاح طلب يا حتي يك استراتژيست مديريتي بودند، حتما دكتر روحاني مانند دهها چهره ديگر با ايشان مشورت مي كرد كه درصدر آنان مشورت با رییس دولت اصلاحات، آیت الله سید حسن خمینی و برخی دیگر از بزرگان توسط رييس جمهور و دكتر جهانگيري اتفاق افتاده، اما آيا كسي مي تواند مدعي شود ، مشورت كردن با من ، اجباري است؟
– خوب است ایشان بفرمایند آیا فقط ایشان اصلاح طلبند و باقی که در شمار محفل ایشان نیستند (مانند برخی بزرگان و رهبران اصلاح طلب که نامشان در بالا آمد)، در شمار غیراصلاح طلبان هستند؟ آیا علی مطهری که عنوان اصولگرایی را دارد، بیشتر اصلاح طلب تر است یا امثال عارف که در طول دو سال گذشته، یک نطق نداشته اند؟! صدتاسف که وقتی ایشان از اصلاح طلبان سخن می کنند، منظورشان همین شورا و محافل پشت پرده ی است! اینکه آقای عارف گفته اند ، روحانی مدیون اصلاح طلبان است ، شکی در آن نیست! بدیهیات را نیاز به بازگو کردن نیست، اما روحانی مدیون بدنه اصلاح طلب، فعاليتهاي پرشور هزاران جوان و فعال اصلاح طلب و 24 میلیون آراء مردم است به جز حمایت و همراهی میلیونی مردم، با هنر و توانمندی شخص خود به دست آمد، نه چیز دیگر.
اما سوال این است، اصلاح طلبان «روحاني» را رييس جمهور كردند يا پدرخواندگان و محافل پشت پرده ای که به نام اصلاج طلبی بر سر سفره نشسته اند؟! خنده دار نیست که سخنرانی ها، مناظرات و اظهارات جنجالی روحانی پیش از انتخابات را آنقدر بی ارزش بدانیم و به جایش، تصمیمات یک شورا و محفل چند نفره را علت پیروزی روحانی بدانیم؟! مگر نه آنکه روحانی در گفتار عمل، به مراتب اصلاح طلبی را بیشتر رعابت کرده تا برخی آقایان؟! اصلاح طلبی یک گفتمان و منش است یا قبیله ایست که هرکس، پشت ایشان باشد، در شمار آن است؟ چرا دائم می گویید «روحانی اصلاح طلب نیست»؟ اگر شما جای او بودید، خیلی قبل تر از این ها، فرار را بر قرار ترجیح نمی دادید؟! آیا می شود تصور کرد اگر جناب عارف در مناظرات اخیر انتخاباتی بودند، چه اتفاقی می افتاد؟! چندان که محمدرضا خاتمی نیز در اظهارات اخیر خود گفت که «اصلاح طلب تر از روحانی نداریم»، نمی توان دورهمی های محفلی خود را اصل بدانیم و زحمات شخص رییس جمهور و بدنه اصلاح طلبان را فرع!
پس بهتر نیست كه روحاني زير بار سهمخواهی حضرات نرود؟ بی شک روحانی به جای سهم خواهی به آقایان، امتیازات خود را نثار مردم و بدنه میلیونی اصلاح طلبان خواهد کرد، نه محافل چندنفره پشت پرده و نه پدرخواندگاني كه قهرمانانه سكوت مي كنند و تازه، آن را ناشی از «سیاست ورزی منحصر به فرد و هوشمندانه» خود می دانند!
– اصرار عارف براي قرار گرفتن در جايگاه رييس مجلس به هزينه كردن بي نتيجه اعتبار آیت الله هاشمي و خاتمي در سال گذشته انجاميد و اگر جناب عارف بابت انصرافش كه حتي برخلاف دكتر جهانگيري به نفع روحاني انجام نشد ، منتي بر اصلاح طلبان واعتدال گرايان داشته است، در جريان حمايت همه جانبه هاشمي و خاتمي از وي در رقابت با لاريجاني تسويه شده است و هزينه آن تضعيف فراكسيون اميد بود كه از فراكسيون اكثريت به تابعي از فراكسيون رييس مجلس تبديل شد، پس چرا بازهم اصلاح طلبان را بدهكار خود مي دانند؟ متاسفانه ضعف و سکوت منفعلانه عارف، باعث شده نه تنها ریاست فراکسیون امید، عنوانی تشریفاتی باشد، بلکه چهره ها و شخصیت های برجسته و مهم این فراکسیون را تا حد زیادی نیز بلااثر کرده است.
– تجربه انتخابات شورا و بستن ليست اميد كه عارف رييس دفتر بدون تخصص و چهره منتسب به خود با تحصيلات مامايي را در فهرست گنجاند ، نشان داد كه حتي جناب عارف در سهم خواهي هم به بدترين شكل عمل مي كند و نتيجه آن باعث شرمساري و اختلاف اصلاح طلبان خواهد شد، پس همان بهتر كه به او سهمي ندهند، كدام بخش از اصلاح طلبان خواستار سهم دادن به عارف هستند؟ خوب است واکنش های این روزهای مردم، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی و بالاخص توییتر را رصد کرد تا نسبت به محبوبیت ایشان، اطلاع کافی پیدا کنیم!
– همانگونه كه در اظهارات سهم خواهانه عارف در شوراي تهران و واکنش های ناشیانه رسانه های وابسته به وی مشخص است، به نظر می رسد، وي قصد دارد خود را بعنوان گزينه اصلاح طلبان در ١٤٠٠به جاي دكتر جهانگيري طرح كند و اين حركات براي سهم خواهي در تركيب كابينه و شهرداري تهران براي لشگركشي در ١٤٠٠ است ، پس بهتر است جناب عارف به جاي اين بازی هاي پيچيده و اختلاف افكن ، بصورتي شفاف از افكار عمومي سوال كند كه آيا او را به دكتر جهانگيري براي گزينه اصلاح طلبان در ١٤٠٠ ترجيح مي دهند؟