یادداشت اختصاصی تدبیرشرق– علی جلالی// برگزاری انتخابات هفتمین دوره شورای شهر تهران به صورت «تناسبی» در ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۵، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و شهری ایران است؛ نقطهای که میتواند مسیر آینده مشارکت سیاسی در استانهایی همچون گیلان را نیز تحت تأثیر قرار دهد. این نخستین بار است که در ایران، کرسیهای شورا به نسبت آرای واقعی جریانها و فهرستهای انتخاباتی توزیع میشود، نه بر اساس برنده شدن کامل فهرستی که صرفاً با اختلافی اندک بیشترین رأی را کسب کرده است.
در نظام انتخاباتی تناسبی، هر فهرست انتخاباتی به نسبت میزان آرایی که کسب میکند، سهمی مشخص از کرسیهای شورا را به دست میآورد. به عنوان نمونه، اگر فهرستی ۳۰ درصد آرا را کسب کند، تقریباً ۳۰ درصد کرسیها به آن اختصاص مییابد. این روش برخلاف نظام اکثریتی است که در آن «برنده، همه چیز را تصاحب میکند» و حتی اقلیتهایی که ۴۹ درصد آرا را دارند، از حضور در شورا محروم میشوند.
این نظام با هدف: تقویت نقش احزاب و جریانهای فکری، ایجاد عدالت انتخاباتی، پایان دادن به انحصار سیاسی در شوراها و افزایش مشارکت واقعی مردم طراحی شده است. رأیدهندگان میتوانند به فهرست کامل یک حزب یا ترکیبی از نامزدها رأی دهند، که خود عاملی برای بازتاب تنوع فکری جامعه است.
تهران؛ نخستین آزمون ملی
اصلاحیه قانون انتخابات شوراها که در اسفند ۱۴۰۳ تصویب شد، برگزاری انتخابات به صورت تناسبی را برای شهرهای بالای ۵۰۰ هزار نفر الزامی کرد. با این حال، در دوره هفتم تنها تهران و حوزههای تابع آن (ری و تجریش) مشمول این قانون هستند. انتخابات تمامالکترونیکی، ممنوعیت حضور نامزدها در چند فهرست و الزام احزاب به معرفی فهرست واحد از مهمترین ویژگیهای این مدل جدید است. البته چالشهایی نیز وجود دارد؛ از جمله: نگرانی از آماده نبودن زیرساختهای الکترونیکی، احتمال شکلگیری شوراهای چندصدایی و دشوار شدن تصمیمگیری و رقابت شدید میان فهرستها برای ائتلافسازی سیاسی.
آینده انتخابات تناسبی در گیلان
استان گیلان یکی از مستعدترین مناطق کشور برای پیادهسازی این مدل انتخاباتی است. شهر رشت به عنوان تنها کلانشهر استان و یکی از سیاسیترین شهرهای شمال کشور، در دورههای آتی انتخابات شوراها به صورت تناسبی اداره خواهد شد.
اجرای این نظام در گیلان، چند پیامد مهم به دنبال دارد:
۱. بازتاب واقعی ترکیب سیاسی جامعه گیلان
رشت و دیگر شهرهای گیلان از نظر سیاسی متکثر هستند. انتخابات تناسبی میتواند به حضور همه صداها در مدیریت شهری منجر شود و انحصارطلبی را پایان دهد.
۲. افزایش مشارکت و بازگشت رأیدهندگان خاموش:
بسیاری از شهروندان گیلانی در سالهای اخیر به دلیل بیاثر دانستن رأی خود از شرکت در انتخابات شوراها خودداری کردهاند. تناسبی شدن انتخابات، اطمینان میدهد که حتی رأی اقلیت نیز تبدیل به کرسی میشود و از بین نمیرود.
۳. فرصت برای ظهور احزاب و ائتلافهای محلی:
گیلان از معدود استانهایی است که سابقه فعالیت حزبی و تشکلهای مدنی در آن بالاست. انتخابات تناسبی میتواند این ظرفیت را فعال و سیاست شهری را از شخصمحوری به سمت برنامهمحوری و حزبگرایی سوق دهد.
۴. چالشها و الزامات: ضرورت آموزش مردم و نامزدها درباره سازوکارهای جدید رأیدهی، لزوم شفافیت در شمارش الکترونیکی، نیاز به بلوغ سیاسی برای ائتلافسازی در شورا.
نتیجتا انتخابات تناسبی نه صرفاً یک تغییر فنی، بلکه یک تحول ساختاری در سیاست انتخاباتی ایران است. تهران نخستین آزمایشگاه این مدل خواهد بود و رفتار انتخاباتی شهروندان پایتخت، مسیر آینده استانهایی همچون گیلان را تعیین خواهد کرد. اگر این تجربه موفقیتآمیز باشد، رشت میتواند از نخستین شهرهایی باشد که با ترکیبی عادلانهتر، مشارکتیتر و حزبیتر وارد دوره جدیدی از حکمرانی شهری میشود؛ دورهای که در آن، «رأی هیچکس بیصدا نماند».