شورای شهری که دیگر مردمی نیست؛ از نادیده گرفتن مشکلات واقعی شهر تا غرق شدن در حاشیه ها!
به گزارش تدبیرشرق، شورای شهر و روستا قرار بود تجلی اراده مردم باشند؛ نمایندگانی که از دل محلهها و دغدغههای واقعی برمیخیزند و در پارلمان شهری برای حل مشکلات شهر برنامه میدهند، نظارت میکنند و مطالبهگر میشوند.
اما امروز در بسیاری از شهرهای گیلان، این شوراها بیشتر شبیه ویترینهایی کمجاناند که نه صدای مردماند، نه حافظ منافع شهر. در شهری که ترافیک امان مردم را بریده، آسفالت خیابانها از هم پاشیده، سیستم جمعآوری زباله فرسوده است، فاضلاب به رودخانههای شهر میریزد، حملونقل عمومی مفهومی ندارد و هویت معماری به حال خود رها شده، اعضای شورایی را میبینیم که اولویتشان نه بازتعریف سیاستهای توسعه شهری، بلکه نظارت بر پوشش دختران یا تنظیم پستهای اینستاگرامی با چاشنی جنجال است!
وقتی نمایندگان مردم با مشارکت پایین و رای حداقلی انتخاب میشوند، نمیتوان از آنها انتظار داشت نماینده واقعی مردم باشند. کسی که با حداقلترین رای ممکن و درصد کمی از جمعیت شهر وارد شورا میشود، نه نیازی میبیند که پاسخگوی مردم باشد، نه علاقهای به شنیدن صدای آنها دارد.
در واقع، فقدان مشروعیت مردمی، راه را برای خودمحوری، سیاستزدگی یا حتی انحراف از وظایف اصلی باز میکند. تجربه ثابت کرده هرجا مشارکت عمومی پایین آمده، سطح دغدغههای شورا نیز سقوط کرده است؛ از برنامهریزی برای آیندهی شهر، بهسمت حاشیهسازی و سیاسیکاری و مداخله در موضوعاتی که اساساً ربطی به شورا ندارد.
در گیلان، خاطرههای تلخی از شوراهای ناکارآمد داریم؛ از اختلافات درونی و شکافهای سیاسی گرفته تا ناتوانی در نظارت بر عملکرد شهرداریها یا نادیده گرفتن برنامهریزی بلندمدت برای توسعه شهر. بسیاری از شهروندان دیگر حتی اسامی اعضای شورا را نمیدانند. این بیتفاوتی البته بیدلیل نیست؛ خروجی شوراها برای بسیاری از مردم ملموس نبوده و در نتیجه، احساس مشارکت و تعلق به این نهاد به شدت کاهش یافته است.
اما واقعیت این است که ما در یک چرخه معیوب گرفتار شدهایم: مردم به شوراها اعتماد نمیکنند، در انتخابات شرکت نمیکنند؛ شوراها با رأی پایین انتخاب میشوند، ضعیف عمل میکنند و دوباره اعتماد عمومی بیشتر فرو میریزد. در این میان، تنها چیزی که آسیب میبیند، کیفیت اداره شهر است. اگر اعضای شورا دغدغه اصلیشان کاهش ترافیک، توسعه فضای سبز، نوسازی ناوگان شهری یا کاهش نابرابری در مناطق حاشیهنشین بود، شاید امروز بخشی از مشکلات ما حل شده بود. اما تا وقتی اولویتها شخصی، حاشیهای یا نمایشی باشد، شهرهایمان در همین وضعیت باقی میمانند.
در این میان، نمیتوان از نقش برخی نمایندگان گیلان در مجلس نیز چشم پوشید؛ آنجا که بهجای نظارت بر سلامت انتخابات شورا، خود به یکی از بازیگران آن تبدیل میشوند و گاهی برای تأمین منافع شخصی یا تثبیت نفوذ منطقهای، تایید صلاحیت چهرههای فاقد صلاحیت را تسهیل میکنند تا بعدها در قامت لیدر انتخاباتی از آنها بهره ببرند. نتیجه، شورایی میشود که نه دغدغهای برای شهر دارد، نه استقلالی در تصمیمگیری.
روز شوراها، فرصتی است برای بازخوانی نقش نهادی که باید صدای مردم باشد، نه تریبون حاشیه. شورایی که در برابر بحرانها و مشکلات سکوت میکند و دغدغهای بهجز منافع شخصی و جناحی ندارد، نه میتواند شهر را بسازد، نه اعتماد عمومی را بازگرداند.
منبع: گیل خبر