زنبوران بی عسل و عالمان بی عمل؛
نگاهی به عملکرد شش ماهه مدیرعامل منطقه آزاد انزلی و سوالاتی از وی
به گزارش تدبیرشرق، مردادماه سال جاری بود که عیسی فرهادی با سوابقی همچون فرمانداری تهران، فرمانداری ویژه البرز و سرپرست استانداری البرز به عنوان مدیرعامل جدید سازمان منطقه آزاد انزلی منصوب شد.
فرهادی در بدو ورود و در اولین جلسات با معاونین خود، تسریع در اتصال راه آهن سراسری به بندر کاسپین و الحاق پهنه های صنعتی و فرودگاهی به منطقه آزاد انزلی را بعنوان نقشه راه مدیریتی ترسیم کرد، نقشه راهی که با گذشت تقریبی شش ماه از سکانداری وی نه تنها بسوی افق روشن نرفته که بظاهر در مسیر فاصله گرفتن از آن قرار دارد!
بنا بر اظهارات چانگ هوا سفیر چین در آخرین بازدید وی از منطقه آزاد انزلی:”سالانه ۱۵ هزار قطار از چین به اروپا کالا ترانزیت می کنند در حالیکه این رقم در ایران ۱۴۳ قطار است.”
وی همچنین گفته بود: “باید تبلیغات، تبیین و آگاه سازی بیشتری انجام شود و فرصت های منطقه آزاد انزلی برای سرمایه گذاران چینی و سایر کشورها تشریح شود و هر ساله در کشور چین نمایشگاه های بسیاری برگزار می شود که یکی از مهمترین آنها نمایشگاه واردات چین است که برخی بازرگانان ایرانی در آن شرکت می کنند پیشنهاد ما برای تجار و بازرگانان ایرانی این است که از طریق این نمایشگاهها کالاها و کانالهای ترانزیتی کشور ایران بیشتر معرفی شوند تا چینی ها آشنایی بیشتری با کانال های ترانزیتی داشته باشند.”.
بنظر می رسید صحبتهای سفیر چین و بازدیدهای اولیه مدیرعامل جدید منطقه آزاد از وضعیت موجود و تاکیدات دولت، جملگی عیسی فرهادی را از اهمیت منافع ملی و استانی در اتصال استراتژیک این 35 کیلومتر باقی مانده به بندر کاسپین آگاه سازد و تمرکز و تلاش وی برای تحقیق این امر و تکمیل زیر ساختهای ضروری مکمل آن را دو چندان نماید اما در عمل هیچگونه پیشرفت ملموسی در اجرای چنین پروژه مهمی بچشم نمی خورد.
از سویی دیگر در نقشه راه مدیریتی فرهادی از الحاق پهنه های صنعتی و فرودگاهی به این منطقه و در راستای تسهیل و گسترش تجارت صحبت به میان آمده بود که پس از چند مصاحبه و اخبار تبلیغاتی دیگر به آن نیز پرداخته نشد و شاید فرهادی که زمانی بواسطه فرمانداری تهران ارتباط حسنه ای با نماینده فعلی انزلی و نماینده اسبق شورای شهر تهران و مخالف سرسخت افزایش پهنه جدید به منطقه آزاد دارد ترجیح داده است تا دوستی خود را بر منافع استانی که بصورت موقت در آن مدیر است و زادگاه وی نیست مقدم شمارد!
اما گذشته از این مباحث باید گفت در عملکرد شش ماهه مدیرعامل غیر بومی منطقه آزاد انزلی که با برکناری مدیرعامل بومی و باتجربه قبلی محقق شد، 2 موضوع بوضوح قابل مشاهده است؛ اول پرو پاگاندای تبلیغاتی اخبار منطقه آزاد انزلی که تیترهای بزرگ و خالی از عمل مدیرعامل سازمان است و دیگری شبهات و شایعات متعدد و گوناگون انتصاب وی به مقامی بالاتر در حوزه وزارت کار و رفاه اجتماعی که ناخودآگاه تصویر چمدان به دستی از فرهادی در اذهان مخاطبین ترسیم می کند!
برای نمونه در ذیل به چند تیتر از اخبار فرهادی در پرتال خبری سازمان منطقه آزاد انزلی و چند سوال بسنده می کنیم:
• 2 شهریور-فرهادی در نشست توسعه مبادلات با جمهوری تاتارستان روسیه: ایران می تواند نقش هاب مرکزی مبادلات تجاری و ترانزیتی اوراسیا را بازی کند!
• 6 شهریور- تبدیل منطقه آزاد انزلی به قطب صنعت چرم ایران! دستور فرهادی برگزاری نشست تخصصی بررسی فرصت های همکاری و سرمایه گذاری تعاونی کفاشان دست دوز تهران و برندهای صنعت چرم کشور
• 14 شهریور- جلسه فرهادی با مدیرعامل شرکت نفت خزر در خصوص استفاده بهینه از منافع ملی در حوزه انرژِی خزر!
• 14 شهریور- تسریع در اتصال منطقه آزاد به خط ریلی در دیدار فرهادی، استاندار و نمایندگان با صولت مرتضوی!
• 17 شهریور، فرهادی در دیدار با استاندار گیلان: لزوم تسریع در تکمیل عملیات اتصال راه آهن به منطقه آزاد
• وعده رونق اقتصادی گیلان و منطقه آزاد انزلی پس از تکمیل راه آهن رشت کاسپین در جلسه فرهادی با مدیر حوزه طرح های شرکت ساخت و توسعه گیلان!
• 18 دی- تشکیل اتاق فکر منطقه آزاد انزلی به دستور مدیرعامل سازمان!
همانگونه که می بینید ظاهرا مدیرعامل منطقه آزاد انزلی و سایرین تنها به یادآوری لزوم تسریع ساخت این 35 کیلومتر به همدیگر در جلسات و تیترهای خوش آب و رنگ اخبار بسنده کرده و اما در عمل خروجی چندانی از اجرایی شدن آن و یا تکمیل زیر ساختهای مکمل راه آهن بگوش نمی رسد. از سویی دیگر زمزمه ها از سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان گیلان حاکی از اختصاص 450 میلیارد تومان به این پروژه توسط دولت دارد که ظاهرا برخی از مدیران استان در تلاش اند بجای تکمیل این 35 کیلومتر حیاتی، بودجه را به پیشبرد خط ریلی رشت-آستارا اختصاص دهند که با توجه به مشکلات تملک زمین و حقوقی آن بعید است حتی طی 10 سال آتی به سرانجام برسد!
در پایان و به دلیل رسالت خبری در پیگیری حقوق عامه، سوالاتی را مطرح می کنیم که امید است مدیرعامل و روابط عمومی منطقه آزاد انزلی بدور از فرافکنی و در کمال صداقت به آنها پاسخ دهند:
اول: طی شش ماه گذشته مدیرعامل منطقه آزاد انزلی چند روز در محل کار خود حاضر بوده و چند روز را در تهران سپری کرده است و دلیل عدم حضور ایشان در اول و اخر هفته در محل کار خود چیست؟
دوم: عیسی فرهادی طی دوران مدیریت خود چقدر در پیشبرد نقشه راه ترسیم شده برای مدیران خود موفق بوده و خروجی این اقدامات در خصوص الحاق مناطق صنعتی و فرودگاهی به منطقه آزاد انزلی چه بوده است؟
سوم: پس از برگزاری نشست پر هزینه توسعه مبادلات با جمهوری تاتارستان روسیه، خروجی ملموس آن چه بوده و فرهادی در خصوص ادعای پرطمطراق مطرح شده در این نشست با عنوان”نقش ایران بعنوان هاب مرکزی مبادلات تجاری و ترانزیتی اوراسیا ” چه عملکرد و خروجی داشته است؟
چهارم:خروجی نشست تخصصی “بررسی فرصت های همکاری و سرمایه گذاری تعاونی کفاشان دست دوز تهران و برندهای صنعت چرم کشور” و بازدید هیات مدیره انجمن صنفی کفش دوزان تهران از امکانات و پتانسیل منطقه آزاد انزلی چه بوده است و حتی با نادیده گرفتن نقش شهرهای تبریز و همدان، در راستای ادعای گزاف “تبدیل منطقه آزاد انزلی به قطب صنعت چرم ایران” چه کارهایی و یا تفاهم نامه ای در این خصوص اجرا گشته است؟ آیا تامین مواد اولیه از بندر کاسپین و یا مقدمات ایجاد واحدهای تولیدی کفش فراهم شده و در جهت تسهیل سرمایه گذاری و محقق شدن آن اقدام عملی صورت است؟
پنجم: مدیرعامل غیر بومی منطقه آزاد انزلی در دیدار با مدیرعامل شرکت نفت خزر در خصوص استفاده بهینه از منافع ملی در حوزه انرژِی خزر تاکید داشته اند. سوال در اینجاست که صحبت از کدام حوزه انرژی در خزر است و منظور فرهادی از جمله “استفاده بهینه از منافع ملی در حوزه انرژی خزر” چیست؟ آیا عیسی فرهادی با تکیه بر تواناییهای فردی و ارتباطات خویش در تلاش برای همکاری در احداث چاه نفت و دکل نفتی و یا گازی در محدوده منطقه آزاد انزلی می باشد؟ و یا استفاده از انرژی های نو همچون تبدیل انرژِی امواج و خورشید به الکتریسیته را به نقشه راه قبلی خود افزوده است که در این صورت نیز باید گفت که انرژی های نو در حیطه کاری مدیرعامل شرکت نفت خزر نبوده و ایشان احتمالا با توجه به عدم شناخت جغرافیایی از گیلان، اتاق جلسه مذکور را اشتباه گرفته اند.
ششم: منظور از تشکیل اتاق فکرمنطقه آزاد انزلی چیست و اصولا حضور همان کارمندان سازمانی که در جلسه شورای اداری حضور مداوم دارند و چند شخص ورشکسته رسانه ای (آنگونه که عکسها و خبر روابط عمومی سازمان حکایت دارد) چه کمکی می تواند به پیشبرد اهداف مجموعه شما انجام دهد که تا کنون انجام نداده اند و آیا برگزاری چنین جلساتی و انتشار پر سر و صدای اخبار آن چیزی جز تبلیغات و پروپاگاندای رسانه ای است؟
هفتم: در راستای پیگیری مطالبات قدیمی و بزرگ سازمان از سرمایه گزاران و انبوه سازان گاها غیربومی منطقه آزاد انزلی که در این منطقه به ثروت و مکنت رسیده اند چه کرده اید و دقیقا در راستای تحقق درآمدها چه خروجی عملی و ملموسی داشته اید؟
در پایان باید به مدیرعامل منطقه آزاد انزلی یادآور شد که گیلان خوش آب و هوا با توجه به رزومه و سوابق کاری شما امید داشت تا شاهد بازگشت روزهای درخشان رونق و مدیریت در منطقه آزاد انزلی باشد و عملکرد قابل دفاع شما بر ضعف غیربومی بودن و عدم شناختتان از محیط و نحله قدرت طلب و قدیمی آن سازمان چیره گردد اما بظاهر شما و همراهانتان نیز گرفتار در تار و پود این نحله شده اید و جز تبلیغات و حرف، ارمغان دیگری برای گیلانیان نداشتید. این را بدانید که عالمان بی عمل تنها هزینه های یک جامعه را افزایش می دهند و به امید رشد و ترقی اعضای آن جامعه خیانت می کنند.
پایگاه خبری تدبیرشرق آمادگی انتشار پاسخ مدیرعامل سازمان منطقه آزاد انزلی به مطلب فوق الذکر را دارد.
حرف بنده دفاع از عملکرد عیسی فرهادی نیست
اما واقعا خودتون به این جمله باور دارید:
(( …اما گذشته از این مباحث باید گفت در عملکرد شش ماهه مدیرعامل غیر بومی منطقه آزاد انزلی که با برکناری مدیرعامل بومی و باتجربه قبلی محقق شد…))برگرفته از متن گزارش شما بود این جمله
واقعا اوسط مقدم باتجربه!!!!!!!!!؟؟؟؟؟ دقیقا چه اثر مثبتی داشت که در نقد فرهادی از او تمجید می کنید؟
اصلا اوسط مقدم در معاونت عمرانی استانداری چه تجربه ای کسب کرد یا چه اثری داشت؟
در انتقاد جانب عدالت رو رعایت بفرمایید
اگر فرهادی اثری نداشت اوسط در یک زمان طولانی تر بی اثرتر بود