آخرین خبرهااسلایدرخبر داغسیاسی

وزیرخارجه روحانی مهره بازی قدرت نشد ظریف و آنتی‌تز تئوری “دوقطبی میدان و دیپلماسی”

وزیرخارجهبله ظریف ترسو بود ولی نه ترسویی که در اذهان‌عمومی مطرح است بلکه ترسویی که خود را مانند هاشمی‌رفسنجانی که می‌دانست رد می‌شود ولی آمد و قربانی شد، تا طرف مقابل یعنی مشایی از دور خارج شود، قربانی نکرد.

ازطرفی ظریف ترسید از اینکه بازی اهالی قدرت با این دوقطبی به پایان حضور او در قدرت تبدیل شود؛ زیرا در مناظرات و مجادلات انتخاباتی نمی‌توانست مانند مصاحبه‌های این چندسال حرف‌های نچسب بزند و این برای او هزینه داشت! هزینه‌ای که می‌توانست به مهر پایانی بر همه فعالیت‌های او تبدیل شود.

ایران پر است از سیاست‌هایی که برای پیشبرد اهداف جریان‌های قدرت طراحی یا به اجرا در می‌آید. سیاست‌هایی که گاه با اسلام، اخلاق و انسانیت همخوانی دارد و گاهی نیز در مسیری می‌رود که چندان با این موئلفه‌ها سازگاری ندارد.

این رویه در دوران انتخابات و کارزارهای انتخاباتی و درگیری‌ها بر سر قدرت به اوج خود می‌رسد و همین رویه بارها سبب برو رویدادهایی عجیب در کشور شده است؛ رویدادهایی که نه برای مردم و نه برای کشور فایده‌ای داشته ولی از طرفی برای عده‌ای نان و آب خوبی به همراه آورده‌است.

در همین حال با توجه به آنکه انتخابات سال ۱۴۰۰ برای برخی اقشار از اهمیت بالایی برخوردار است و ۴سال به قدرت رسیدن در این دوره قوه‌مجریه می‌تواند بسترساز بسیاری از رویدادهای متفاوت و مهم باشد، زورآزمایی‌ها و تلاش‌ها برای رسیدن به صندلی قدرت پاستور افزایش یافته‌است و به همین دلیل نیز بازی پیچیده‌تر است.

البته در این بین با توجه به ضعف‌های اداره کشور در این سال‌های اخیر، ناامیدی مردم، ویروس کرونا و غیره میل مردم به مشارکت در انتخابات کاهش یافته است و بی‌شک بازی بی‌تماشاچی و طرفدار از مشروعیت ساقط است و باید فعالیت‌هایی که انجام می‌شود مهر مقبولیت مردمی پای آن به ثبت برسد.

حال شرکت کنندگان احتمالی و مجریان این انتخابات باید به گونه‌ای کار را پیش ببرند که چندان بی رمق بودن کارزار به چشم نیاید برای همین دوقطبی‌هایی را برای کشاندن مردم به میدان طراحی می‌کنند مانند دوقطبی کاندیدای سپاهی_ارتشی که البته با تدابیری به نظر از دور خارج شد زیرا در این دوقطبی از هر طرف که بازنده شوند ضربه‌ای فرادولتی گریبان‌گیر می‌شود و به نوعی بازی دو سر سوخت است.

بعد از این و همزمان با مذاکرات صورت گرفته در وین و درست زمانی که رجعت به برجام در حالی انجام است، عده‌ای فرصت را غنیمت شماردن تا با استفاده از بازگشت اندکی امید به میان مردم و بازسازی نگاه‌ها به میدان‌دیپلماسی، دوگانه‌ای را برای آوردن مردم به میان کارزار طراحی کنند.

آن‌هایی که می‌دانستند دیگر دوقطبی”کت‌وشلواری_معمم”،”سرهنگ_حقوقدان” و بقیه جواب نمی‌دهد و مردم را نمی‌توان به میدان کشید،، دوقطبی مذکور را راه‌اندازی کردند تا بازی دو سر برد داشته باشند.

هم در صورت برد خط بطلانی همیشگی بر طرفداران مذاکره بکشند و هم آن بخش که هنوز امید دارند را به میدان بکشند و پای صندوق‌ها را پر کنند.

اما ظریف که سال‌هاست دل پری از برخی سیاست‌ها و تدابیر دارد این‌بار البته نه برای مردم و کشور بلکه برای آنکه مهره بازی طراحی شده نباشد، زیر میز زد و با این کار آنتی‌تز خود را برای تز” دوقطبی میدان_دیپلماسی” رونمایی کرد.

او که می‌دانست در هر صورت بازنده میدان است خود را قربانی نکرد و منفور شدن در میان بخش اندکی که به او امید داشتند را به مهره بازنده در آخر عمر سیاسی خود ترجیح داد و به نوعی از سازندگان دوقطبی انتقام گرفت.

زیرا او که از پشت‌پرده خبر داشت می‌دانست انتشار فایل انتقاداتش به فعالیت‌های نظامی و هجمه‌های رنگارنگ به وی در مسیر ساختن چهره ضد میدان و سیاست‌های حاکم است آنهم برای تبدیل شدن به ابزار یک‌بار مصرفی که نتیجه استفاده از آن پیش از شروع مشخص و باخت بود.

بله ظریف ترسو بود ولی نه ترسویی که در اذهان‌عمومی مطرح است بلکه ترسویی که خود را مانند هاشمی‌رفسنجانی که می‌دانست رد می‌شود ولی آمد و قربانی شد، تا طرف مقابل یعنی مشایی از دور خارج شود، قربانی نکرد.از طرفی ظریف ترسید از اینکه بازی اهالی قدرت با این دوقطبی به پایان حضور او در قدرت تبدیل شود؛ زیرا در مناظرات و مجادلات انتخاباتی نمی‌توانست مانند مصاحبه‌های این چندسال حرف‌های نچسب بزند و این برای او هزینه داشت! هزینه‌ای که می‌توانست به مهر پایانی بر همه فعالیت‌های او تبدیل شود.

/انطباق

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا