آخرین خبرهااسلایدرخبر داغسیاسی

بیانیه جبهه پایداری در واکنش به اظهارات رئیس در خصوص برگزاری رفراندوم: اگر قرار بر رجوع به آرای عمومی باشد، انتخاب مردم استیضاح و عزل رئیس‌جمهور خواهد بود

رفراندومجبهه پایداری انقلاب اسلامی در رابطه با اظهارات رییس جمهور در خصوص برگزاری رفراندوم بیانیه‌ای صادر کرد: جبهه پایداری انقلاب اسلامی بر خود لازم می‌داند که به جناب آقای روحانی یادآوری نماید که اگر قرار بر برگزاری رفراندوم و رجوع به آرای عمومی باشد، آنچه که در این روز‌ها بیش از همیشه بین مردم و جریانات سیاسی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد و در واقع در نوع خودش تبدیل به رفراندومی نمادین در افکارعمومی شده، این است که «آیا با این حجم از ناتوانی دولت، بهتر این است که رییس دولت تا روز‌های پایانی به کار خودش ادامه دهد یا اینکه با استیضاح و متعاقباً عزل، از کار برکنار شود؟»

جبهه پايداري انقلاب اسلامي  در رابطه با اظهارات رييس جمهور در خصوص برگزاري رفراندوم بيانيه اي صادر كرد كه متن آن به شرح زير مي‌باشد:

هشتمين سال تسلط جناب آقاي روحاني در راس قوه مجريه در حالي به روزهاي پاياني خود نزديك مي‌شود كه امروز كارنامه دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم به رياست آقاي روحاني مقابل ديدگان مردم و نخبگان قرار دارد و دولت به اصطلاح تدبير و اميد ديگر آن هندوانه دربسته‌ي ديروز نيست كه نتوان در خصوص كميت و كيفيت عملكردش اظهار نظر كرد.

وضعيت امروز كشور، به ويژه در زمينه مباحث اقتصادي و معيشتي، به خوبي گوياي آن است كه ژنرال‌هايي كه هريك پس از پروپاگانداهاي رسانه‌اي فراوان حضور مجدد خود در راس وزارتخانه‌ ها را موهبتي الهي و  منتي بر سر مردم مي‌دانستند، چه بلايي سر كشور آورده‌اند و چگونه مديراني نالايق كه حتي در اداره موفق مجموعه حوزه رياستشان هم درمانده بودند را بر  سيستم اداري كشور حاكم كردند.

از طرف ديگر فرصت قابل توجه هشت‌ ساله‌اي كه در اختيار اين دو دولت بود، آوردن بهانه‌هايي نظير اينكه «مي‌خواستيم فلان كار را انجام دهيم؛ نشد و نگذاشتند» را عملاً غير ممكن مي‌سازد.

چرا كه اولا كمتر دولتي در تاريخ كشور اين سطح از آزادي عمل و اختيار را تجربه كرده است؛ اين فرصت هشت ساله در شرايطي رو به اتمام است كه علاوه بر همكاري همه‌جانبه مجموعه حاكميت براي تحقق وعده‌هاي دولت، مجالس نهم و دهم نيز هريك در همراهي با ايده‌هاي دولت سنگ تمام گذاشتند؛ تا جايي كه برخي نمايندگان با فراموشي رسالت اصلي خويش، به جاي انجام بي‌كم و كاست وظيفه نمايندگي «مردم»، تبديل به «وكيل‌الدوله»‌هايي شدند كه گويي ثمره حيات سياسي خويش را در گرو تلاش براي فراهم‌آوري مقدمات جولانِ بدون محدوديت دولت خلاصه كرده بودند كه تصويب ۲۰ دقيقه‌اي مهمترين سند مربوط به سياست خارجي پس از انقلاب اسلامي يعني برجام در مجلس نهم، از مهمترين مصاديق اين همراهي مفرط و بي منطق به حساب مي‌آيد.

مجلس دهم نيز كه در اجراي فرامين رييس قوه مجريه پرتلاش ظاهر شد و در سرسپردگي به دولت تا جايي پيش‌روي كرد كه مي‌توان بدون اغراق ساختمان بهارستان در دوره دهم را از ساختمان‌هاي اقماري دولت دانست كه نظارتي از آن جانب، متوجه دولت نمي‌شد و مسئولان دولتي مي‌توانستند بدون اينكه نظارتي از طرف قوه مقننه وجود داشته باشد، ايده‌ها و شيوه‌هاي مديريتي غلط و غير كارشناسي خويش را بدون هيچ محدوديتي به نمايش بگذارند كه از قضا با تمام توان همين كار را هم انجام دادند.

روي همين حساب هم در اثر اهمال مجلس در انجام وظائف نظارتي، به قدري بد عادت شدند كه اكنون جناب رييس جمهور تحمل مشاهده انجام نسبي تكاليف مجلس را نداشته و حتي يكي از بديهي‌ترين نقش هاي قوه مقننه يعني «اصل نظارت» بر كار دولت را از اساس نفي مي‌كند!

ثانياً تجربه اين هشت سال، اين نكته را به اثبات رسانده است كه دولت‌هاي يازدهم و دوازدهم براي انجام اغلب اقدامات بدترين روش ممكن را برگزيدند؛ هنوز تراژدي كه دولت يازدهم در ماجراي نحوه توزيع سبد كالا در كشور خلق كرد، در حافظه تاريخي مردم باقي است كه چگونه با بي‌توجهي نسبت به هشدار كارشناسان، موجبات تحقير مردم را فراهم آوردند؛

هنوز ادعاهاي مسئولين دولت مبني بر دانستن زبان دنيا، چرخش همزمان چرخ سانتريفيوژ و چرخ زندگي مردم و لغو تحريم‌ها را كسي فراموش نكرده كه در ميانه‌هاي راه چگونه با ناديده گرفتن هشدارهاي متخصصين حقوق بين‌الملل، بر انعقاد توافقنامه‌اي اصرار ورزيدند كه دستاوردش براي مردم و نظام سياسي، چيزي در حدود «تحقيقاً هيچ» بوده است؛

هنوز در ذهن مردم شريف ايران هست كه چگونه وزيري كه با تبختر و تفرعن مفرط، دستاوردهاي دولت‌هاي پيشين را «مزخرف» مي‌ناميد، براي تامين سرپناه خانوار ايراني، حتي يك آجر هم روي آجر ديگر نگذاشت و با اتخاذ سياست‌هاي نئوليبرالي افزايش سرسام آور قيمت مسكن را به مردم تحميل و خانه‌دار شدن را تبديل به رويايي دست نيافتني براي اغلب اقشار مردم كرد؛

مردم هنوز به خاطر مي‌آورند كه چگونه افرادي كه اموال و اعتبارات بيت‌المال را تضييع كرده بودند، «دختر مظلوم وزير» خطاب شدند و مورد حمايت قرار گرفتند؛

مردم همچنان به ياد مي‌آوردند كه علي رغم مخالفت‌هاي گسترده متخصصين امر، چگونه با اتخاذ تصميمي خلق‌الساعه و توزيع دلار ۴۲۰۰ توماني، ميليارد‌ها دلار از اعتبارات كشور را، آنهم در شرايط تحريم، به باد دادند؛

مردم در خاطرشان ثبت شده كه دولت چگونه ابتدا افزايش قيمت بنزين را تكذيب كرد و سپس در يك چرخش عجيب و غريب، با تغيير ناگهاني قيمت بنزين، چه صدمات جبران ناپذيري را به مردم و كشور وارد كرد و «رئيس دولت» نهايتا با كمال خونسردي و شادماني اعلام كرد كه خودش «صبح جمعه» خبردار شده؛

مردم فراموش نكرده‌اند كه دولت چگونه با تبليغاتي گسترده نقدينگي مردم را به سمت بازار سرمايه هدايت كرد و در نهايت اين سرمايه‌ها با ندانم‌كاري و تصميمات غيركارشناسي مسئولين دولتي به هدر رفت و دست آخر هم هيچ مسئول دولتي پاسخگوي بازي با سرمايه‌هاي مردم نشد؛

مردم هنوز به خاطر دارند كه دولت ناكارامد جناب روحاني چگونه با ناديده گرفتن توصيه‌هاي رهبر انقلاب در خصوص تشكيل كارگروه كارامد هدايت نقدينگي، تنها نظاره‌گر افزايش لجام گسيخته نقدينگي در بازار بود و در برابر جولان دلال‌ها در نظام اقتصادي كشور و هدايت مخرب نقدينگي در جهت منافع اقليت و تضييع حقوق اكثريت توسط اين دلالان منفعلانه عمل كرد؛

مردم خوب يادشان هست، كه عجز مفرط دولت در كنترل شيب افزايشي سهمگين قيمت‌ها به حدي رسيد كه جلسه كنترل قيمت اجناس معمولي مثل تخم مرغ و كره در سطح معاون اول رييس جمهور برگزار مي‌شد و تاسف بار اينكه حتي پس از بررسي مسئله در چنين سطحي، به فاصله كمتر از دو ماه از جلسه، مردم كره ۱۰۰ گرمي را به قيمت ۱۰ هزار تومان تهيه مي‌كردند؛ گويي اينكه كنترل قيمت كره هم نياز به برگزاري همه‌پرسي دارد!

لذا خوب است جناب رييس جمهور كه هر دقيقه براي منتقدين داخلي رجزي ظفرمندانه از فتوحاتي كه وجود خارجي ندارد مي‌خوانند، مستحضر باشند كه شرايط امروز با شرايط روزهاي ابتدايي هشت سال پيش كه تصدي دولت را به عهده گرفته بودند، كاملا متفاوت است؛ آقاي روحاني اگر آن روزها «شاگرد اول كلاس انشا» بودند، امروز با نمايش بي‌تدبيري‌هاي پي در پي، عنوان «رفوزه زنگ حساب» را به خود اختصاص داده‌اند و  با نمايش يك عجز بي‌سابقه و اشباع ناكارآمدي در اداره امور مربوطه، شكاف‌ها و مشكلات فراواني را براي مردم و كشور به جا گذاشته‌اند.

با اين تفاسير آنچه كه براي اعضاي جبهه پايداري انقلاب اسلامي جاي سوال دارد اين است: رييس جمهوري كه حتي سرسخت‌ترين حاميانش، كه روزگاري خويش را «تضمين روحاني» مي‌دانستند و اكنون بواسطه ناتواني از دفاع از كارنامه رييس جمهور از آمدن بين مردم و رسانه‌ها خودداري مي‌كنند، چگونه در اوج ناكارامدي به خود اجازه مي‌دهد كه با اتخاذ راهبرد «فرار رو به جلو» از برگزاري رفراندوم سخن به ميان بياورد و مستقيماً و تلويحاً، هر كسي غير از خودش را مسئول و مقصر وضع موجود معرفي كند؟

مگر مي‌شود رييس جمهوري كه حتي وزراي دولتش هم نمي‌توانند براي هماهنگي در انجام امور اجرايي وي را ملاقات كنند، اينگونه بجاي پاسخگويي خود را در مقام مطالبه‌كننده قرار داده و انجام وظايف خودش را از ديگر نهادها و افراد طلب نمايد؟

البته اين موارد به معناي نفي امكان برگزاري «همه‌پرسي» در حالت كلي نيست و مسير مطالبه آنچه كه مخالفتي با قانون اساسي و شرع مقدس نداشته باشد، كاملاً باز است؛ لكن آنكه با طرح مسائل اينچنيني سعي در درپوش گذاشتن بر كارنامه غيرقابل دفاع خود دارد بايد بداند كه هيچ درپوشي را ياراي پوشانيدن اين حجم انبوه ناكارامدي و كژكاركردي هشت سال گذشته، نيست؛

جبهه پايداري انقلاب اسلامي بر خود لازم مي‌داند كه به جناب آقاي روحاني يادآوري نمايد كه اگر قرار بر برگزاري رفراندوم و رجوع به آراي عمومي باشد، آنچه كه در اين روزها بيش از هميشه بين مردم و جريانات سياسي مورد بحث و بررسي قرار مي‌گيرد و در واقع در نوع خودش تبديل به رفراندومي نمادين در افكارعمومي شده، اين است كه «آيا با اين حجم از ناتواني دولت، بهتر اين است كه رييس دولت تا روزهاي پاياني به كار خودش ادامه دهد يا اينكه با استيضاح و متعاقباً عزل، از كار بركنار شود؟» كه البته شايان ذكر است كه اگر معاون اول جناب رييس جمهور توانمندتر از خود ايشان بود، چه بسا زودتر از اينها پاسخ به سوال فوق مشخص شده بود!

حالا كه بحث مراجعه به نظرات مردم در خصوص اداره مسائل به راه افتاده، بد نيست آقاي رييس جمهور كه روزگاري خويش را «متخصص نظرسنجي از چهره‌هاي مردم» معرفي مي‌كردند، با پايان دادن به ماه‌ها دوري از محافل عمومي و شكست اين قرنطينه طولاني، در بين مردم حضور پيدا كنند تا نظرات واقعي شهروندان در خصوص خودشان را مشاهده كنند.

چه بسا كه با رويت نتايج اين رفراندوم‌هاي در مقياس كوچكتر، از نظر پيشين خود بازگردند و بجاي توصيه به برگزاري همه‌پرسي، حداقل اين مدت كوتاه باقي‌مانده از عمر دولت را به جلب رضايت مردم اختصاص دهند.

جبهه پايداري انقلاب اسلامي ضمن تذكر به دولت مبني بر دوري از حواشي و پرداختن به مسائل و مشكلات اصلي مردم، اعلام مي‌دارد: در شرايطي كه عموم مردم و كليه نهادها و ارگان‌هاي كشور، در حال جانفشاني براي فرود آرام و كم دردسر دولت، نه پيش از موعد رسمي، بلكه در پايان مهلت قانوني، هستند، شايسته است كه مقامات عالي‌رتبه دولت دوازدهم، به ويژه جناب رييس جمهور، با پرهيز از طرح مباحثي كه چندان ارتباطي به اولويت‌هاي اساسي و ملزومات معيشتي مردم ندارد، تمام توجه و تمركز خود را وقف حل معضلات موجود كنند تا در شرايطي كه بيشترين فشار ممكن بر گرده‌ محرومان و مستضعفان احساس مي‌شود، باري از دوش مردم برداشته شود.

والعاقبه للمتقين
والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته
جبهه پايداري انقلاب اسلامي

/انتخاب

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا