آخرین خبرهافرهنگی و هنری

درباره بازی ژیژک

ژیژکاسلاوی ژیژک در پس یک ادای فیلسوفانه جدید، ساز زهوار دررفته ای را به صدا آورده که تنها برای افراد بی خبر از پیوستن کمونیستها به کاپیتالیسم، در هر بزنگاه ناتوانی و نقل مکان از یک ظلمات به ظلمات نیست انگارانه دیگر و جوانان ساده دل حرف تازه ای است.

ژیژک که عمری بوسیله رسانه های نظام قدرت مطرح شد که فیلسوف رادیکال ضد کاپیتالیسم است برای چنین نقشی ذخیره شده بود و امروز نقش اش را دارد ایفا می کند؛ جایی که قدرت سرمایه سلطه جو و عاشق بهره کشی جلادانه از کره زمین و انسانهایش به آن نیازمند است. در بحران فروپاشی معنوی سرمایه داری بین المللی! در آبرو باختگی برابر همه جهان، در نمایش تمام کمال ذات لویاتان و آشکارگی وقیحانه آدمخواری اش! در این پایان عمر ساختاری بغایت متضاد با تجربه زیستی انسان امروزی و موقعیت و فهمش که در درونش انواع امکانات جهانی چه اقتصادی و چه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بین‌المللی و…پدیدار شده و امکان سازمان دادن بالقوه اداره جهانی بی نیاز به نظم وحشیانه سرمایه مالی و حاکمیت مشتی قدرتمند شیزوفرنیک را تأیید می‌کند. از نظر شیعه این نظم عملا تنها با رهبری و نیروی انسان کامل و دارای احاطه کلی برای اجرای دادگری، حقیقی ترین جایگزین نظام های ظلمانی امروز و فرداست.

در باره ژیژک هزار بار از پیش نظرم را گفتم واین حرف ها اثبات می کند حرفم درست بوده! مدرن های نیهیلیست، از لیبرال تا رادیکال، در غیاب عقل الهی و خدا در بن بست می افتند! این هم ژیژک! این کمونیست جدید که او هم در افق عمودی گسست از حقیقت تام خود را به نمایش می نهد. و ناگزیری بردگی برای فراعنه را از سوی دانشمندانی مسجل می کند زیرا که بندگی حق مطلق و امید یقینی را نمی پذیرند و بارکش غول بیابان می شوند در این سیطره شب جنون قدرت ها! ژیژک آیا نمی‌داند در تفکر شیعی، همان اسلام ناب، یعنی کلا در اسلام، فرق است بین نظام بیرحم مبتنی بر شیزوفرنی رسالت بهره کشی وحشی به عنوان سرمایه داری مقدس و عاشق سود به هر قیمت و ددمنشانه تر از درندگی حیوانات و ابدی جلوه دادن این نظم ارتجاعی و نامعقول، با مالکیت خصوصی که دین اسلام آن را در متن سازماندهی عدالت، مشروع و در باره حقوق اجتماعی آن تحت نظام دینی نظارت عدالت و حقوق همگانی و تقسیم منافع سرمایه دار به سبب بهره از نیروی انسانی و نیروهای مادی متعلق به جامعه و…نظری مضبوط دارد و ماهیتی ضد نظام کاپیتالیستی را محقق می سازد (نیز ضد نظام سوسیالیستی را). و نظامی است به طور ساختاری متمایز و عدل بنیان که با عدل مطلق الهی متحد است. این مباحث وسیع بدون خداشناسی و جهان شناسی قرآنی و اهل البیتی (ع) و درک ارتباطش با ایمان به زندگی دیگر و اثر عمل اجتماعی به مثابه عبادت و تکلیف عمل به احکام واجب در جامعه دینی و معنای نظام جهانی موعود و ارزش هستی شناسانه آن مقدور نخواهد بود و گفتگویش در اینجا نمی گنجد.
در فیلمی که از حرف زدن ژیژک در دفاع از بقای کاپیتالیسم گرفته شده بود و در واقع توبه نامه متصنع اوست، من می دیدم و شبیه کشاندن آدم وادارشده به ابراز پشیمانی شبیه گالیله که نکته بدیهی اش را نفی می کند، برابر دوربین بود، برایم زبان بدن ژیژک در بیان آرا جالب بود .پریشانی، اظطراب وفرار. شبیه آدمی که می‌داند دارد دروغ می گوید و گویی همان وال استریت با تهدید هولناک او را واداشته جلوی دوربین عقایدش را نفی کند. دیکتاتوری کاپیتالیسم پس از تصرف دانشگاه ها وآکادمیسین ها و دانشمندان و هنرمندان و رسانه ها و حذف روشنفکری مستقل قرن هجده و نوزده و نابودی هر کانون اندیشه انتقادی بنیادین، آخرین فیلسوفان مدرن را تصرف می کند. جهان مملو از ظلم و تاریکی می شود و سیطره ظلم همه جا می گسترد. کایه دو سینما هم به تصرف سرمایه سالاران سودجو که پشیزی برای نقد مستقل ارزش قائل نیستند در می آید. دانش تنها سنگر فتح شده نیست. جنین در شکم مادران، تفکر و اراده عمومی همه اسیر وانموده شیزوفرنیک سرمایه شده اند همه تمدن و فرهنگ بشری، همه نهادهای جهانی مثل اقتصاد میلیچتاریسم دولتی سیاست به ملک طلق قدرت نحس بغایت جنون‌بار جهانی سرمایه داری متأخر بدل شده. این امر برای امر ظهور عدل الهی و اقناع جهان به نظمی عدالت بنیان ضروری است. نظمی اثبات گر ناتوانی هرگونه کفر از تغییر اساسی نظم وحشی قدرت موجود و تحقق حکومت امام زمان و عصر نبوی ولیعصر (عج) واثبات تنها راه حل خوشبختی اجتماعی، این آشکارگی ظلم و دجالیت و شیطنت جهانی نیازی قطعی است، تا همه نمایش خود را بر پا کنند و معلوم شود جز ولی الله امام عصر (عج) که با قدرت تامه الهی وحدت دارد و از نیروی غیب برخوردار و دارای قدرت تصرف است و پاکان را گرد می آورد هیچ جریان ناقصی توان دگر گونی نظام ظم جهانی را ندارد. در همه چیز از جمله در آینه کرونا خوب بنگرید رازی و حرفی نهفته است. انسان مضطر و تنها جهان خسته و ناتوان شده از دست قدرتهای ریز و درشت و ناامنی زیر سایه شیطان به حق رو می کند. و آن زمان، زمان زندگی نویی در زمین خواهد بود. من به امام زمان (عج) بمثابه تنها امکان نجات باور دارم. و تا آن زمان امیدوارم به عنوان یک چشم براه درون خود را تهذیب و عادل و حلال نگاه دارم و در عرصه جامعه و جهان از حق و عدل و آزادی از هر بردگی علیه هر ظلم دفاع کنم و برای منافع خود به حرام تن ندهم ولو به قیمت فقر و مرگ. این مسیر اصلاح صادقانه که خدا کند در عمل به آن بدون نقاب نفاق وفادار باشم یقینا در مسیر جهان نورانی و جامعه در خور و شایسته هستی عظیم انسان و رؤیای عدل است. در این مسیر مرگ، عین شهادت است. و البته تنها بندگان خالص خدا فقط از چنگ شیاطین جنی و انسی و قدرتهای وحشی و متفرعن حاکم و کاپیتالیسم کمونیسم و….در امان هستند و گول نمی خورند. ژیژک نماد فیلسوف اسیر گفتار نظم قدرت است. بادش کردند و امروز هم از او استفاده شان را در دفاع از قدرت منحوس کاپیتالیسم می‌برند. اما مکر خدا بالاتر است و مرگ و کرونایی که شیطان ساری می‌کند ، از احاطه ولی عصر و روح و جان جهان خارج نیست و رحمان بر هر چیز سیطره دارد و به سود مشیت بالغه از آن بهره می‌برد. ژیژک در چنگ نابینایی و تاریکی شیطان اسیر است و از این انوار یقینی حق در هستی و تاریخ هیچ نمی فهمد. قلب آماده و بیگناه و تواب و مؤمن، شرط روشنایی عقل در نگرش اسلام است، عقل در جان پاک فعال است و ادعا و روشنفکری و حتی نقاب دین فایده ای نمی کند. البته امیدوارم این بهانه مبتذل طرح نشود که جمهوری اسلامی به عنوان محصول انقلاب شیعی و اسلام ناب که در مسیر داعیه عدل امام زمانی و حرکت به سوی ظهور برپا شده اینهمه گرفتار و بحران زده است.
اول اینکه در آمیختن بحث عقلی با امر عینی، متد غلطی است. زیرا موفقیت عملی منوط به اجرا و یا وجود شرایط اجرای کلیات باشد ورنه پدیده عینی را باید در بستر همه واقعیات آن واکاوی کرد. مثلا بحث مدینه فاضله افلاطوتی را با براهین عقلی باید رد کرد. ورنه اگر در جامعه ای به هر علت شکل ناقصی از موازین افلاطون را اجرا کنند و مشکلات پدیدار شد، هیچ عاقلی نمی تواند آن را دلیل عدم صحت الگوی افلاطونی قلمداد کند. درباره بحث اصول انقلاب، اسلامی و جامعه عملا موجود جمهوری اسلامی، هم این حکم عقلی معتبر است.

از سوی دیگر چشم فرو بستن به چهل سال سناریو و گیم وحشیانه و عمل لویاتان شیطان بزرگ و وانموده و دروغ و بازی او را تکرار کردن و علل واقعی بحران را ندیده گرفتن و در بوق نا کارآمدی رژیمی دمیدن که دست و پایش را بسته اند و مدام زخمی می کنند، چیزی بیشتر از دنباله روی از القائات خصم است! دیگر آن که فسادهای داخل سیستم حکومت علنا محصول دنباله روی از ماهیت و باور و نگاه شیطانی است و ربطی به ماهیت انقلاب اسلامی ندارد.
و سر آخر آنکه مسئولین نظام آدم های نامعصوم و دارای عقاید گوناگون -هم دارای ایمان محکم و پاره ای هم بی ایمانی- هستند. تأثیر ساختارهای معیوب و نگرش های دنیوی در سازمان قدرت و فقدان کنترل پذیری مضبوط هم امکان به فساد قشر ممتاز بی دین و یا متظاهر به دین می دهد. با این اوصاف اینها خاک پای انسان معصوم و منجی موعود نیستند. برگزیدگان پاک و صادق شان سربازان امام زمان (عج) هستند. حرامخواران شان دشمن حضرت! و منافق.
اما بگویم در جهان هولناک قدرت های متجاوز همین جمهوری اسلامی، تاج سر و مایه افتخار است. نگاهی به رهبران دنیا و رزومه آنان بیفکنید. ددانی در لباس انسان اند و حال نگاهی به اریکه حکومت ایران بیاندازید. چهره درونی آن مرد و صورت ظاهری تابانش چه می گوید؟

اگر ژیژک دین داشت و یقین که حتی اگر یک روز از عمر زمین باقی باشد حکومت عدل جهانی بساط وحشیانه لویاتان قدرت آزمند سرمایه مالی در هم خواهد پیچید، با امید بیشتری می توانست زندگی کند و با نفی آگاهی خود درباره نظم آدمخوار معاصر، خود را مسخره عقل نسازد؛ زیرا گذشته از هر چیز فیلسوفان با جهان منطقا باید فیلسوفانه برخورد کنند. و پرسش فلسفی اندیش ندیدن ساختار بغایت ضد عقلانی نظام جهانی را و دل بستن به آن را و نومیدی از تغییر جهان را نه پاسخی فلسفی بلکه ساخت و پاخت با نظم قدرت معرفی می نماید.

در این استریپ تیز سرمایه که امعاء واحشاء گندیده اش بوی تعفن عفونت را در هستی پخش می کند دفاع ژیژک از کاپیتالیسم گرفتار کرگدنیسم یونسکویی و شیزوفرنی سرمایه داری شدن نیست، پس چیست؟ ژیژک دارد حکم و نقش کهنه اردک دست آموز شکار و همراه کردن رادیکالیسم به مثابه نوکر نولیبرالیسم و نه کشف نویی را ایفا می‌کند و این همه از هراس ظهور منجی موعود و نابود کننده نظام کفر است و هر آنچه در ندبه و جامعه کبیره در خصوص شکست ناپذیری نظام عدل جهانی موعود (عج) آمده است.

/سینماسینما

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا