مردی برای ایجاد اختلاف
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم سیدعلی خرم استاد حقوق بین الملل، آورده هست: پس از جنگ دوم جهانی، درحالی که همه کشورها مشغول بازسازی نظام سیاسی و ویرانی های کشورشان بودند، آمریکا آستین بالا زد و نظمی را تدارک دید که آرام آرام با تصحیح اروپایی ها مبدل به نظم جهانی گردید و پایه های ارتباطات بین الملل و تکامل حقوق بین الملل و تجارت آزاد بر دوش این نظم جای گرفت و بقیه جهان هم نانوشته این نظم را قبول کردند. با ظهور نابهنگام دونالد ترامپ که با عقاید و افکار شخصی اش ریاست جمهور آمریکا شده، نظم ایجادشده آمریکای قبلی به دست ترامپ زیر سوال رفته هست.
کنوانسیون محافظت محیط زیست پاریس که دستاورد جمعی ابنای بشر روی کره زمین بود، به نحو ابلهانه ای از سوی ترامپ کنار گذاشته گردید و پس از آن سراغ نقض بقیه توافقات جهانی رفت. سازمان جهانی تجارت و توافقات آن مبنی بر بازبودن همه بازارهای جهانی روی همه اعضا که نتیجه گفتگوها طولانی گات بود، از پایه های دیگری در نظم جهانی محسوب می شود که ترامپ آن را به تمسخر گرفت و این داد اعتراض همه متحدین و حریفان آمریکا مثل اروپایی ها، چین، ژاپن و بقیه را برانگیخت.
نقض توافقات گروه ۱+۵ در قالب توافق اتمی با ایران از دیگر مواردی بود که جهان به آن عکس العمل نشان داد؛ زیرا مایل نیست مذاکره هایی که چندین سال طول کشیده و همه قدرت های جهان در تدوین و تنظیم آن شرکت داشته اند، یکباره بر باد برود و پیشینه ای در جهان باقی گذارد که دیگر وفای به عهد در توافقات بین المللی اعتباری نداشته باشد. وجه دیگر نگرانی جهان از این نقض توافق، به خطرافتادن امنیت بین الملل هست که توان دارد ناخواسته قدرت های جهان را درگیر خود کند اما دونالد ترامپ به افکار خود فکر می کند. او در دوران مقابله انتخاباتی قول داده این نظم جهان را به سود منفعت های آمریکا در هم بریزد و حالا در خراب کردن مظاهر و پایه های این نظم، گام به گام می کوشد؛ امری که کاسه حوصله همه متحدین آمریکا را لبریز کرده هست.
ترامپ سه هدف دارد؛ اول، آمریکا کشور شماره یک در جهان باشد، دوم، همه کشورها و من جمله متحدین آمریکا در صورت ضرورت باید به سود منفعت های آمریکا کوتاه بیایند و سوم، منفعت های و امنیت ملی اسرائیل که تاحالا زمین مانده باید به خوب ترین صورت استیفا شود. بدین ترتیب ساختارهای پیشین مثل گروه هفت کشور صنعتی که روند اقتصاد جهانی را رقم می زدند، برای دونالد ترامپ مزاحم و بی مفهوم شده و این برای اعضای این گروه که عموما اروپایی هستند، یک شوک محسوب می گردد.
ترامپ تمایل نداشت در این اجلاس حاضر شود زیرا ساختاری که خودش آن را به هم ریخته، دیگر جذابیتی برای او ندارد. همه اعضای گروه ۷ انتظار داشتند ترامپ صحبتی برای گفتن داشته باشد و منطقی در این اجلاس بیان کند که توجیه کننده دلیل جنگ تجاری آمریکا باشد ولی تماشا کردند ترامپ مرد منطق و سبب و استدلال نیست و به توافقات قبلی آمریکا با متحدین هم پایبند نمی ماند. ترامپ با ترزا می، نخست وزیر بریتانیا هم که متحد کلیدی او محسوب می گردد، ملاقات نکرد؛ زیرا از سفارش های «معلم وارانه» او خسته شده و قصد ندارد ترزا دو مرتبه نظم و منطق جهانی را برای او بازگو و تکرار نماید!
ریاست جمهور آمریکا در اجلاس گروه ۷ دیرتر شرکت نمود و زودتر هم آن را ترک نمود تا وادار نباشد روی اطلاعیه گروه ۷ چانه زنی کند. برای نخستین بار گروه هفت کشور صنعتی اسم خود را به گروه ۱+۶ عوض کرد تا گویای اختلاف بقیه اعضا با آمریکا باشد و اطلاعیه مستقلی هم عرضه داد که اطلاعیه گروه ۶ بود.
آخرین تلنگری که ترامپ به گروه ۷ زد، درخواست برای برگرداندن روسیه به این گروه بود. می دانیم این اقدامی تنبیهی بود که چهار سال پیش به دنبال اشغال کریمه و اوکراین و به پیشنهاد آمریکا انجام گردید و بناست تا وقتی که روسیه به اشغال خود انتهاء ندهد، در گروه هفت کشور صنعتی پذیرفته نشود. حالا با نهایت تعجب اروپایی ها که هنوز از واقعه ی اسکریپال در بریتانیا و نقض حاکمیت این کشور آرام نگرفته اند، رویت می کنند آمریکا تصمیم های و پیشنهادهای قبلی خود را به تمسخر گرفته و درخواست ورود روسیه به گروه هفت کشور صنعتی را دارد. اعضای گروه ۷ می دانند این نتیجه قسمتی از توافقات نتانیاهو با پوتین بر سر ایران بود که قرار گردید ترامپ دستمزد آن را با دعوت از روسیه به گروه هفت کشور صنعتی بدهد و این درخواست برای گروه غیرقابل قبول و به عنوان باج خواهی روسیه و بی عرضگی ترامپ در ازای نتانیاهو تعبیر می شود.
*منبع:روزنامه شرق،۱۳۹۷،۳،۲۱
**گروه اطلاع رسانی**۱۸۹۳**۹۱۳۱