اروپا در دوراهی استقلال سیاسی یا منفعت های اقتصادی
این رخداد که علی رغم مخالفت صریح سایر اعضای برجام رو به رو شده، با توجه به جایگاه اقتصادی و سیاسی امریکا در معادلات جهانی و ارجحیت شمار زیادی از شرکت های بین المللی در محافظت تعاملات اقتصادی با این کشور، کش و قوس های قابل انتظاری را حول محافظت برجام به عکس کشیده هست. با امیر حسین طاهری، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین الملل در مورد ابعاد و پیامدهای سیاسی و اقتصادی استعفا واشنگتن از برجام اظهار کرد و گو کردیم.
****امریکا در حالی تصمیم به خارج شدن از توافق اتمی با ایران گرفت که اغلب کشورهای بزرگ جامعه بین الملل به استثنای معدودی از کشورها بر لزوم محافظت آن اهتمام داشتند. مقامهای امریکایی چه هدفی را زیر سایه این تصمیم دنبال می کنند؟
مقامهای امریکایی چه هدفی را زیر سایه این تصمیم دنبال می کنند؟ترامپ با خارج شدن از برجام تسلط و قدرت هژمونیک امریکا را در مقابل اروپا و استیصال اروپا را در مقابل یک رهبری هژمونیک در یک نظام تک قطبی به نمایش گذاشت. اگر بخواهیم اقدام امریکا را از منظر نظریه های بین المللی و در قالب نظریه ثبات هژمونیک تحلیل نماییم باید اظهار کرد این اقدام نشان می دهد که قدرت های بزرگ جهانی گرچه امکان دارد درخصوص موضوعات اقتصادی با یکدیگر وارد جنگ تجاری گردند اما در مورد موضوعات امنیتی و راهبردی در عرصه جهانی با یکدیگر اتفاق نظر داشته و اکتساب قدرت غالب (هژمون) را مستلزم اقتصاد آزاد در سطح جهانی می دانند.
****امریکا در احیای رویکرد یکجانبه گرایانه خود با خارج شدن از برجام و در زمینه منفعت های، راهبردها و اتحادهای آن کشور در خاورمیانه یک تصمیم سیاسی یکجانبه گرفته که در حوزه های متفاوت به فاز اجرا گذاشته شده هست. این رویکرد یکجانبه گرایی که اشاره کردید بر پایه چه مؤلفه هایی استوار هست؟ وزیر امور خارجه امریکا بعد از خارج شدن این کشور از توافق، راهبرد جدیدی را برای مواجهه با جمهوری اسلامی تعریف کرد که زیادی از تحلیلگران این استراتژی را که با طرح شروطی برای ایران همراه بود، فرضی خوش بینانه و دست نیافتنی شرح کرده اند. آیا هدف دولتمردان امریکا از تدوین چنین راهبردی، تغییر رژیم در جمهوری اسلامی هست یا بواقع آنان اعتقاد دارند ایران تحت تحریم و فشار توان دارد این درخواست ها را بپذیرد؟
آیا هدف دولتمردان امریکا از تدوین چنین راهبردی، تغییر رژیم در جمهوری اسلامی هست یا بواقع آنان اعتقاد دارند ایران تحت تحریم و فشار توان دارد این درخواست ها را بپذیرد؟راهبرد جدید امریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، راهبردی بلند پروازانه هست. در حقیقت امریکا این راهبرد را همراه با اعمال دشوارترین تحریم های مالی به منظور دستیابی به یک توافق جدید که بتواند جمهوری اسلامی را از مؤلفه های راهبردی قدرت خالی کند، طراحی کرده هست. اما باید دید این رویکرد چقدر واقع بینانه هست؟ چه تعداد از متحدین واشنگتن فراتر از سعودی ها و صهیونیستی ها به این کار زار می پیوندند؟ فهم ارتباط اغراض کلیدی سیاستمداران کنونی امریکا در خارج شدن از برجام و راهبرد جدید این کشور در ازای ایران از ارزش بسزایی بهره مند هست. در حقیقت دلیل کلیدی این اقدام امریکایی ها به سابقه تاریخ دشمنی آمیز دو کشور در دهه های گذشته بعد از انقلاب ایران باز می گردد.
دولت های متفاوت ایالات متحده از همان آغاز در ضدیت با ایران به سبب وحشت از به خطر افتادن زیادتر منفعت های امریکا در خاورمیانه، از تمامی ابزارهای ممکن استفاده نمود اند. کوشش برای انجام کودتا، پشتیبانی از شورش های مسلحانه داخلی در اوایل انقلاب، تحریم اقتصادی، پشتیبانی نظامی از عراق برای هجوم به ایران، تهدید به هجوم مستقیم نظامی بر علیه تهران، کوشش برای منزوی کردن ایران در منطقه و سطح بین المللی و… تنها گوشه ای از دشمنی چندین دهه ای امریکا با جمهوری اسلامی ایران هست. بنابراین در شرایط کنونی نیز دلیل کلیدی کنسل برجام و علاوه بر این راهبرد جدید امریکا در ازای ایران را میتوان در استمرار تخاصم راهبردی امریکا با ایران در طول ۴ دهه گذشته تفسیر کرد، گرچه میان دولت های متفاوت ایالات متحده در اتخاذ روش مقابله با ایران تفاوت تاکتیکی رویت می شود.
****دشمنی تاریخی دو کشور در حالی هست که دولت سابق امریکا دست کم در سیاست های اعلامی خود اهتمام داشت که سیاست تغییر رژیم ایران را دنبال نمی کنند نگاه دولت ترامپ نسبت به این رویکرد چه طور دنبال می شود؟ آنان شرایط غیر ممکنی را برای ترمیم ارتباط با تهران مطرح کرده اند.
تأمل در شروط ۱۲ گانه امریکا این شائبه را تقویت می کند که هدف پایانی امریکا تغییر رژیم سیاسی در ایران هست. در اولین نگاه، شروط جدید اعلام گردیده و بالا بودن سقف توقع ها امریکا برای رسیدن به یک توافق جدید وسیع با ایران را نمی شود واقع بینانه تلقی کرد. کما اینکه بعضی مقام های اروپایی من جمله فدریکا موگرینی، مسئول سیاست بیگانه اتحادیه اروپا نیز درخواست ها و تهدیدات امریکا را وسیع، بزرگ و غیرعملی شرح کرده اند.
برای آنکه تحریم های امریکا بتوانند تأثیرات لازم را بر علیه ایران دارا باشند، باید کشورهای جهان با آن همراه گردند و یک اجماع بین المللی بر علیه ایران شکل بگیرد. برخلاف سال های ۲۰۱۳ میلادی که تحریم های امریکا توانست طیف گسترده ای از کشورهای جهان را بر علیه جمهوری اسلامی متحد کند، در حال حاضر اجماع جهانی برای معیت با تحریم های اعلام گردیده امریکا وجود ندارد.
**امکان موفقیت ترامپ برای اجرای سیاستش بر علیه ایران با بهره گیری از سیاست تحریم تا تا چه اندازه محتمل هست؟
برگشت تحریم های امریکا بر علیه ایران مشکلات و چالش هایی را در دو بعد قانونی و دیپلماتیک برای امریکا خواهد داشت. اولین مانع و چالش قانونی، لزوم ایجاد ساختاری قانونی برای وضع دو مرتبه تحریم ها بر علیه ایران هست. چون که تحریم هایی که امریکا قبل از برجام بر علیه ایران اعمال کرد، یکی از پیچیده ترین سازو کارها در تاریخ امریکا بود که دربردارنده قوانین چندگانه من جمله فرامین اجرایی و صدها صفحه قوانین فدرال می گردید.
دولت اوباما در اجرای برجام، درواقع قوانین فدرال را از نو نوشت؛ بیشتر از ۴٠٠ مقام، شرکت و واحد حکومتی، ایران را از لیست تحریم های امریکا خارج و چندین صفحه راهنمای دقیق منتشر نمودند که برجام را برای دولت های بیگانه و بخش خصوصی توضیح می داد. علی رغم این، زیادی از شرکت های بیگانه با گذشت نزدیک به سه سال از توافق اتمی وین، هنوز سردرگم می باشند و نمی دانند چه طور اقدام کنند تا گریبان گیر تحریم های امریکا نشوند.
علاوه بر این موانعی دیپلماتیک نیز وجود دارد که عبارتند ازچالش های دیپلماتیکی که ترامپ برای قانع کردن دولت ها و شرکت های بیگانه برای قطع تجارت خود با ایران با آن روبه رو هست دولت های «بوش» و «اوباما»، در سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۵ یک کوشش دیپلماتیک پیچیده و چندجانبه را به منظور قانع کردن دولت ها و شرکت های بیگانه برای ملحق شدن تحریم ها بر علیه ایران ادامه دهند. به به صورتی که حتی در مواردی که دولت ها رسماً تحریم های خود را عملی نکردند، امامحتاطانه به بخش های تجاری کشورهایشان فشار می آوردند تا از تحریم های امریکا تبعیت کنند. این در حالی هست که بعد از خارج شدن امریکا از برجام روح همکاری میان این کشور و شرکایش که از خارج شدن امریکا از توافق اتمی ناراضی می باشند، وجود ندارد.
علاوه بر این قانع ساختن خریداران نفت ایران برای کاهش خرید خود، بزرگ ترین چالش دیپلماتیک ترامپ برای اعمال دو مرتبه تحریم های نفتی بر علیه ایران هست. دولت اوباما در سال های ٢٠١٢ و ٢٠١٣، خریداران را قانع کرد که واردات خود از نفت خام ایران را تا تقریباً ۵٠ درصد کاهش دهند. اروپا نیز به صورت تاثیرگذار واردات نفت ایران را حذف کرد، در حالی که خریداران بزرگی مثل چین، هند، ژاپن و کره جنوبی، خرید خود را تا همه روزه صدها هزار بشکه کاهش دادند.
کشورهایی هم که به واردات نفت از ایران ادامه دهند، موافقت کردند که پرداخت های خود را در حساب های سپرده نگه دارند که دسترسی ایران را به عایدات حاصل از فروش نفت ما بقی محدود می کرد. از اوایل ٢٠۱۶که تحریم ها تعلیق گردید، صادرات نفت ایران ازسر گرفته گردید و در ٢٠۱٧ به دو میلیون بشکه در روز رسید. چین و هند بزرگ ترین واردکنندگان نفت خام ایران می باشند و کره جنوبی، ژاپن و چند کشور اروپایی هم مقادیر قابل ملاحظه ای از نفت ایران را می خرند. با توجه به افزایش تنش ها میان شهر پکن و واشنگتن بر سر مسائل تجاری و سرمایه گذاری، بعید به نظر می آید چین به صورت خاص خرید خود از نفت خام ایران را کاهش دهد.
مضافاً اینکه علی رغم آنکه دولت های اروپایی به صورت وسیع از تحریم ها بر علیه ایران بین سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۶ پشتیبانی کردند، همین دولت ها امروز به علت خشم از ترامپ بابت خارج شدن از برجام و تنش های تجاری و محیط زیستی فعلی امریکا-اروپا، بر سر سیاست تجاری، در مقابل فشارها آینده امریکا برای تحدید واردات نفت و تجارت با ایران مقاومت خواهند کرد.
**اروپایی ها در سطح سیاسی موضع های جدی برای محافظت برجام نشان داده اند، آیا ارزش برجام و خواست محافظت آن از گزند تحریم های فرامرزی امریکا به اندازه ای هست که آنان نیروی خود را برای محافظت منفعت های اقتصادی ایران در چارچوب برجام بسیج کند؟
قدرت های جهانی(روسیه، چین و اروپا)در دو راهی اتخاذ تصمیم سرنوشت ساز در روند شکل گیری نظام نوین بین المللی قرار گرفته اند. بنابراین از آنجا که «یکجانبه گرایی» را بر نتابیده و در پی ایفای نقش به عنوان بازیگرهایی جدی در عرصه تغییرات بین الملل به منظور به عکس کشیدن یک «نظام چند قطبی» برای آینده جهان بوده و می باشند (شکل گیری اتحادیه اروپا نشان دهنده علاقه رهبران اروپا به بازیگری مستقل به عنوان یک قدرت جهانی بوده هست گرچه روسیه و چین از اروپایی ها موفق تر عمل کردند و عزم خود را در تغییرات بین المللی مؤثرتر نشان دادند) در نتیجه رفتارهای ترامپ من جمله خارج شدن امریکا به عنوان کشوری با بیشترین آلودگی های زیست محیطی از پیمان پاریس و علاوه بر این خارج شدن از برجام باعث شکل گیری عزم مستقل تر رهبران اروپایی و در عین حال باعث نگرانی وعصبانیت اروپا می شود.
حالا مقام های اروپایی باید بین منفعت های اقتصادی و استقلال سیاسی انتخاب نمایند. تنزل در حد کشورهایی معمولی در درون «نظام تک قطبی» به رهبری امریکا در مقابل ایفای نقش به عنوان اتحادیه اروپا وبه عنوان یک «قطب» قدرت در «نظام چندقطبی» توان دارد نتیجه تصمیم حساس اروپا در این مقطع تاریخی باشد که البته چنین تصمیمی(اتحادیه اروپا و به عنوان یک «قطب» قدرت در «نظام چندقطبی») توان دارد راه را برای عرضه ضمانت لازم برای اجرای برجام -که اروپا آن را یک پیمان خوب برای امنیت وصلح جهانی والگوی موفقی برای حل مناقشات بین المللی می داند- هموار سازد.
**راهکارهای احتمالی که امکان دارد در پیشنهادهای اروپا گنجانده گردند تا آنان به شکل سازماندهی شده ای تحریم های امریکا را دور بزنند چیست؟
جواب به این سوال در حقیقت تصریح کننده نقشه راه اروپا برای دورزدن تحریم های امریکا بر علیه ایران هست در این ارتباط احیای قانون مقابله با تحریم های امریکا نامیده شده به «قانون انسداد» که امکان مراقبت از شرکت های اروپایی طرف قرارداد با ایران را مهیا می کند، توان دارد راهگشا باشد. اتحادیه اروپا توان دارد به تجارت خود با ایران از طریق بلوکه کردن (مسدود) تحریم های امریکا بر علیه شرکت ها و بانک های اروپایی که مشغول تجارت با ایران می باشند، دنبال کند و علاوه بر این توان دارد قانونی را تصویب کند که تحریم های امریکا بر نهادها و شرکت های اروپایی که مشغول تجارت با ایران هستند را باطل بداند.
همان گونه که این اتحادیه در اعتراض به تحریم های ایران و لیبی در سال ۱۹۹۶ که توسط کنگره به تصویب دست یافته بود به همین اقدام فوق مبادرت ورزید. در این راستا، اتحادیه اروپا یک «مقررات مسدوسازی» مبتنی بر اینکه تحریم های امریکا که دارای اثرها فراسرزمینی می باشند اشتباه هست را تصویب کردند. در نتیجه شرکت ها و بانک های اتحادیه اروپا که هیچ منافعی در امریکا ندارند احتمالاً نسبت به جریمه های وسیع ای که از سوی وزارت خزانه داری امریکا بر آنان تحمیل خواهد گردید توان دارند از خود محافظت کنند که البته در همین راستا چراغ سبز کمیسیون اروپا به شرکت های تجاری طرف قرارداد ایران برای محافظت از آنان در مقابل تحریم های تنبیهی احتمالی امریکا که در قالب اطلاعیه ای اعلام گردید گویای عزم راسخ اروپا دست کم در این فاز – هست تا برجام را بدون امریکا زنده نگاه داشته و رویکرد استقلال طلبانه اروپا نیز نمود عینی پیدا نماید.
در حقیقت اجرای فرآیند قانون انسداد تحریم، ضمن هویت قسمتی به نقش حاکمیتی اروپا در عرصه بین الملل، جلو هر نوع حکم تحریمی دادگاه های امریکایی بر علیه شرکت های تجاری در حال مراوده با ایران را خواهد گرفت و هیچ حکمی را به رسمیت نخواهد شناخت. در حقیقت اتحادیه اروپا می خواهد رعایت تحریم های دولت امریکا را برای شرکت های اروپایی ممنوع کند و از دولت های اروپایی بخواهد برای پرهیز از جریمه شدن توسط امریکا، به بانک مرکزی ایران مستقیماً پول جابه جایی دهند. ( (اگرچه خارج شدن امریکا از برجام، نگرانی هایی را در بعضی شرکت ها من جمله توتال ایجاد نموده هست. گروه انرژی فرانسوی توتال علی رغم هزینه ۹۰ میلیون دلاری در فاز۱۱ میدان گازی پارس جنوبی، اعلام نموده اگر نتواند از امریکا معافیت بگیرد ناچار هست از این پروژه خارج شود).
یکی دیگر از راهکارهای اتحادیه اروپا برای دورزدن تحریم ها سو گیری به سمت یورو، در تجارت با ایران به منظور غلبه بر دلار امریکایی هست. به عنوان نمونه میتوان به طرح تغییر ارز تبادلی از دلار به یورو برای خرید نفت ایران اشاره نمود. ( (همانند تبادل نفتی با یوان توسط چین که در تبادلات ارزی بین المللی انرژی در شانگهای انجام گرفت) در حقیقت چین تجربه دورزدن تحریم های امریکا را با استفاده از شیوه های خاص دارد. فرانسه در کوشش هست وسیله اقتصادی اروپا را برای دورزدن تحریم های امریکا ضد ایران به کار گیرد و پیشنهادهایی مثل استفاده از بانک سرمایه گذاری اروپایی، بانک مرکز اروپایی یا دیگر امکانات از سوی فرانسه طرح شده هست.
میتوان اظهار کرد هم تجارت نفت با یوان و هم تبادلات ارزی با یورو، قادرند از قدرت جهانی دلار امریکا بکاهند. شاید بتوان اظهار کرد استفاده از یوان، ین، یورو و روبل برای تبادلات بیگانه از طریق بانک های ویژه یا مربوط به دولت ها امکان دارد به معنای انتهاء تحریم های امریکا برای تنبیه کشورها باشد. در حقیقت نقش جهانی یورو، امکان دارد بازی را در طرح تجدید تحریم های ترامپ تغییر دهد. بی شک عدم تعیین جایگزینی برای ارز امریکا و عدم قطع کردن ارتباط تجاری شرکت های اروپایی با چرخه دلار، با توجه به تهدیدهای امریکا مبنی بر جریمه کردن و قطع کردن ارتباط تجاری شرکت های اروپایی با چرخه دلار توان دارد احساس آسیب را در آنان تقویت نماید.
یکی دیگر از راهکار های اروپا در مقابله با خارج شدن از برجام پیشنهاد تأسیس بانک ویژه ایران در اروپا برای دورزدن تحریم هاست به به صورتی که بانک های مرکزی اروپایی یک بانک مختص ایران تأسیس کنند، تا این بانک بتواند با تکیه بر حاشیه امن سهامداران خود، بدون بیم از تحریم های امریکا موانع ر ا برطرف کند. شاید برای اولین بار در طول تاریخ هست که اروپا اهتمام دارد از زیر چتر امریکا خارج شده و مستقل عمل کند.
در تکمیل مبحث بحث باید گفته شود از آنجا که مسائل بانکی از حساس ترین موضوعات جریان تحریم ها می باشد، عدم دسترسی به سوئیفت، اخلال در ارتباطات کارگزاری و چالش های پیش روی تعاملات بانکی من جمله مشکلات احتمالی پیش رو هست و باید برای آنان شیوه های جایگزین اندیشید. اگر اروپا در پی محافظت برجام باشد باید بر ارتباطات بانکی خارج از سوئیفت معطوف شود و همان طور که اشاره گردید در صورت لزوم بانک های مرکزی کشورهای اروپایی یک بانک مختص ایران تأسیس کنند که بتواند با تکیه بر حاشیه امن سهامداران خود، بدون بیم از تحریم های امریکا موانع را دور بزند.
این وضع مجال خوبی هست تا اروپا نشان دهد که تصمیم آن یک تصمیم سیاسی مبتنی بر محافظت برجام هست و با این حرکت استقلال خود را از امریکا نمایش خواهد داد. خارج شدن امریکا به صورت یکطرفه اروپا را در موقعیتی قرار داده که باید تصمیم های حساب شده، مبتنی بر منفعت های و دقیقی اتخاذ نماید که کلان ترین آن، تصمیم برای تشکیل یک بانک مخصوص برای ایران هست. راهکار دیگر اروپا توان دارد ایجاد یک مسیر دسترسی جایگزین به جای سوئیفت باشد؛ چون که سوئیفت کاملاً قابل کاوش هست و به راختی توان دارد منتج به آسیب اعضا شود؛ سر انجام تضامین مکفی که باید اروپا در ازای قراردادهای منعقد شده با ایران عرضه کند. بنابراین استفاده از ارزمحلی در معاملات، خرید و فروش پایاپای و شیوه های متفاوت همکاری تجاری غیردلاری نیز باید مورد توجه قرار گیرند. توان ایستادگی در ازای این هجمه در گرو اجرای سیاستگذاری چندجانبه و جامع می باشد.
**شرکای غیراروپایی ایران من جمله چین که من جمله حساس ترین کشورهای طرف تعاملات تجاری با کشورمان به شمار می آید در این مواجهه اقتصادی چه رویکردی در پیش خواهد گرفت؟
««چین به علل امنیت ملی، راه هایی را برای دور زدن جایگاهی که بخش بانکی امریکا از آن بهره مند هست خواهد یافت.» » طی ۵ سال گذشته، چین اقدام به تأسیس نهادهایی موازی با نهادهای پولی و مالی مثل بانک جهانی و صندوق بین المللی پول کرده و کوشش نموده «یوان» را به عنوان یک ارز بین المللی مطرح سازد. این کشور احتمالاً بدون توجه به کارهای ترامپ، حضور خود در ایران را تقویت خواهد کرد.
علاوه بر این، امریکا برای اعمال دیپلماسی فعال در جهت اعمال فشار اقتصادی بر ایران علاوه بر این، به دو کشور دیگر احتیاج دارد که چالش های مهمی را برای امریکا به وجود آورده اند؛ روسیه و ترکیه. دولت ترامپ باید روسیه را قانع کند که علی رغم تشدید تنش ها میان واشنگتن و مسکو، برنامه های اعلامی خود برای سرمایه گذاری ده ها میلیارد دلار در بخش نفت و گاز ایران را متوقف کند. ترکیه هم قبل از برجام در خنثی سازی تحریم های ایران نقش مؤثری داشت و در شرایط کنونی نیز با توجه به ارتباطات تنش آلود واشنگتن با آنکارا، مشخص نیست که با تجدید فشار امریکا بر علیه ایران همکاری کند.
بنابراین با توجه به این شرایط باید طی ماه های آینده در انتظار مقابله های مکرر میان امریکا و کشورهای متفاوت بر سر تحریم های امریکا بود. حالا که بازیگران بزرگ جهانی، داعیه کافی برای یافتن راه های دورزدن هژمونی دلار را یافته اند، هیچ سبب فنی ای وجود ندارد که نتوانند در این کار موفق گردند. در حقیقت میتوان اظهار کرد در صورت همکاری حقیقی بانک های اروپا و چین زوال نقش دلار در تجارت بین المللی در چنین شرایطی محتمل هست، چون که حالا بازیگران بزرگ جهانی، داعیه کافی برای یافتن راه های دورزدن هژمونی دلار را یافته اند.
****خروج امریکا از برجام در حالی با مخالفت کشورهای اروپایی رو به رو شده هست که موضوعات مدعایی امریکا مثل توان موشکی و نقش آفرینی منطقه ای ایران دارای وجوه مشترکی با ادعای دولت های اروپایی هست. آیا در شرایطی که امریکا از برجام خارج شده و اروپا با ماندن در برجام مخالفت صریح خود را با این مبحث نشان داده، امکان اجماع و سازگاری امریکا و اروپا برای واداشتن ایران به اظهار کرد و گو در مورد موضوعات موشکی وجود دارد؟ به عبارت دیگر امریکا با خارج شدن از برجام توان ائتلاف سازی بر علیه ایران را دارد؟
آیا در شرایطی که امریکا از برجام خارج شده و اروپا با ماندن در برجام مخالفت صریح خود را با این مبحث نشان داده، امکان اجماع و سازگاری امریکا و اروپا برای واداشتن ایران به اظهار کرد و گو در مورد موضوعات موشکی وجود دارد؟ به عبارت دیگر امریکا با خارج شدن از برجام توان ائتلاف سازی بر علیه ایران را دارد؟نکته مهم این هست که گرچه امریکا و اروپا در حوزه اقتصادی امکان دارد جنگ تجاری دارا باشند اما درخصوص موضوعات امنیتی و راهبردی با یکدیگر اتفاق نظر دارند. مضافاً اینکه در حوزه اقتصادی هم مقاومت و ایستادگی آنان در مقابل امریکا در صورت افزایش فشار متاثر از تحریم های یک جانبه قابل تأمل هست. در این راستا کوشش امریکا برای تحقق اجماع جامعه بین المللی بر علیه برنامه موشکی ایران با هدف راه اندازی یک جنگ روانی و تحقق پروژه ایران هراسی و همراه کردن اروپا با خود و نهایتاً اجبار ایران به پذیرش مذاکره در مورد موضوعات فناوری های اتمی خارج از برجام دنبال می شود در حالی که این مسائل تأثیری بر ملت ایران نخواهد داشت و تحمیل آنان پذیرفته نخواهد گردید.
اروپا معتقد هست امکان توافق مکمل با ایران، زمانی فراهم می شود که توافق فعلی محافظت و اعتماد ایران حاصل شود. یعنی اول باید اعتماد ایران جذب گردد و بعد در مورد موضوعات دیگر اظهار کرد و گوها را آغاز کرد. نکته مهم در مورد این مسأله این هست که وقتی گفت وگو از توان موشکی یا تحدید سیاست های منطقه ای ایران می شود اجماع محکمی در بین همه جناح های سیاسی و فکری ایران ایجاد می شود و نشان می دهد تضعیف و مهار توان موشکی ایران و سیاست منطقه ای آن امکان ندارد.
پژوهش**۲۰۰۲**۹۱۳۱