توصیه نشنال اینترست به ترامپ: به توصیه های فریبنده جنگ طلبان گوش ندهید؛ وارد درگیری با ایران نشوید / به هر قیمتی شده رویه کنونی در قبال تهران را کنار بگذارید
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
نشنال اینترست نوشت: بر کسی پوشیده نیست که دولت ترامپ سخت سرگرم بهانه جویی است تا بتواند توافق هسته ای بین گروه ١+٥ با ایران را باطل کند. حتی زمانی که رییس جمهور امریکا با اکراه تبعیت ایران از مفاد توافق هسته ای را تایید کرد، گلایه مند بود که ایران روح این توافق را نقض کرده است. هر انسان بدبینی می تواند به سادگی به این نکته اشاره کند که دلیل اصلی اشاره کشورها به جنبه های الزامی هر توافقی بر اساس مفاد مکتوب آن این است که این بند های مکتوب در توافقنامه هستند که تعهدات واقعی را می سازند. اختلاف نظر در باره روح یا نیات این توافق می تواند تا ابد ادامه یابد. اکثر شواهد نشان می دهند که ایران، در واقع از تهعدات قانونی خود تبعیت کرده است.
به گزارش «انتخاب»؛ متاسفانه، مقامات دولت امریکا و جمع پر سرو صدایی از جنگ طلبان امریکایی ظاهرا مصمم هستند که در رابطه با این توافق کارشکنی کنند و تازه ترین یورش در این زمینه هم سخنرانی روز ٥ سپتامبر نیکی هیلی، سفیر امریکا در سازمان ملل، در موسسه به شدت جنگ طلب، امریکن انترپرایز بود. سخنرانی نیکی هیلی حاوی تحریفات فراوانی بود که ظاهرا با این هدف طراحی شده بود که برای دولت زمینه ای فراهم آورد که این توافق را باطل اعلام کند. در واقع، اگر سخنان هیلی را جدی بگیریم، ظاهرا حرکتی در شرف وقوع است که از مرحله ابطال توافق فراتر رفته و زمینه برای جنگ با ایران را فراهم می سازد.
یکی از مواصغ پر طرفدار در بین هواداران سیاست خصمانه درباره ایران این است که اگر امروز با رویکرد سرسختی با ایران بر خورد نشود، این کشور هم در اینده رفتاری شبیه کره شمالی خواهد داشت. رالف پیترز، سرهنگ بازنشسته و نویسنده سرشناس نو محافظه کار در اواسط ژوئیه در برنامه خبری فاکس « برنامه شبانگاهی تاکر کارلسون» هشدار داد که اگر امریکا امروز با ایران بر خورد نکند، ظرف چند سال آینده با بحران هسته ای از نوع کابوس کره شمالی مواجه خواهد شد. از آنجا که پیترز قبلا اقدام نظامی علیه کره شمالی را توصیه کرده بود، قطعا جای تردیدی وجود نداشت که او از چه نوع برخورد با ایران سخن می گفت.
البته، سرهنگ پیترز تنها فردی نیست که چنین استدلالی دارد و اگر بیاد داشته باشید، جنگ طلب ها به صراحت دولت کلینتون را به سبب توافق هسته ای ١٩٩٤ با کره شمالی سرزنش کردند. آنها استدلال کردند که تصمیم ساده لوحانه کلینتون به پیونگ یانگ فرصت داد از محدودیت ها علیه برنامه هسته ای خود سرپیچی کند و اینک با توجه به اینکه برنامه هسته ای این کشور در وضعیت به مراتب پیشرفته تری قرار دارد، با اوضاع بسیار پیچیده تری روبرو هستیم. جنگ طلبان آمریکایی تاکید می کنند، رهبران این کشور نباید با تبعیت از توافق مشابه و به شدت ناقص ایران، دچار اشتباه مشابهی شوند. دولت روحانی در تهران با احتیاط تماشا می کنند که واشنگتن با ورود توام با سر پیچی کره شمالی به باشگاه جهانی کشور های مجهز به سلاح های هسته ای به چه نحوه برخورد می کند. اگر پیونگ یانگ سبب شود که امریکا عقب نشینی کند، با وجود استدلال های مخالف، چنین استنباط می شود، که ایران به شکل فعالانه ای روند بلند پروازی کره را دنبال خواهد کرد.
منتقدین این توافق، به منظور تقویت ادله خود، از کارشناسان متعددی یاد می کنند که در شواهد موجود نشانه های قطعی می بینند که ایران و کره شمالی در حال حاضر در زمینه فنآوری موشکی و مسایل هسته ای از نزدیک بایکدیگر همکاری می کنند. جان بولتن، سفیر سابق امریکا در سازمان ملل، حتی تاکید کرده است اگر کره شمالی زرادخانه هسته ای خود را حفظ کند و در ضمن موشک های بالستیک مطمئن بسازد، تهران هم احتمالا با اعطای « چکی» به کیم جونگ اون، « روز بعد» از همین قابلیت ها بر خوردار خواهد شد.
البته استفاده از الگوی رفتار کره شمالی برای کنار نهادن توافق هسته ای، در نهایت، به شکل وحشتناکی واکنش ساده انگارانه ای است. گرچه جنگ طلبان مثل همیشه اصرار دارند که می خواهند توافق کنونی را با نسخه بهتر و قدرتمندتری عوض کنند که در واقع به شکل کارآمدی بلند پروازی های هسته ای تهران را مهار کند، اما هستند تند روهایی که به صراحت خواستار اقدام نظامی علیه ایران هستند. روندی که البته به شکل فوق العاده بی ملاحظه و خود خواهانه است. پاره کردن توافق هسته ای، حتی بدون حملات پیشگیرانه، تنش در خاورمیانه را بی مورد، تشدید خواهد کرد.
در واقع، این خطر وجود دارد که ایران بتواند همین مسیر کره شمالی را به سمت هدف دستیابی به توانمندی های هسته ای در پیش گیرد. اما جنگ طلب ها از رفتار پیونگ یانگ درس های اشتباهی می آموزند. با توجه به نحوه برخورد واشنگتن با دشمنان غیر هسته ای مثل صربستان، عراق و لیبی، باید گفت که تمایل کره شمالی به دستیابی به قابلیت بازدارندگی اصلا غیر منطقی هم نیست. رجز خوانی های ستیزه جویانه افراد نافذی مثل جان مک کین، تام کاتن و لیندسی گراهام( و متحدین نو محافظه کار آنها) به ترس بیمارگونه رژیم کیم چونگ اون دامن می زند. به مقدار زیادی، این مشکل را خود امریکا بوجود آورده است.
سرانجام، حتی اگر امریکا سیاست نادرست و بی حاصل منزوی سازی کره شمالی را ادامه دهد، احتمال روی آوردن به گزینه خطرناک توسل به جنگ به مراتب کم است. اما پیامد های نامساعد اتخاذ همین ترفند و رویه علیه ایران به مراتب بدتر خواهد بود. کره شمالی کشور آزار دهنده کوچکی است که فراتر از محیط پیرامونی خود چندان اهمیتی ندارد. به یک جوک شبیه است که بگوییم امکان دارد پیونگ یانگ، به یک قدرت اقتصادی تبدیل شود و جاذبه سیاسی و دیپلماتیک آن اصلا به آن حد نمی رسد.