نمایشگاه کتاب امسال؛ صف خرید خوراکی طولانیتر از کتاب
وضع اقتصادی نامناسب نه تنها بر معیشت مردم اثر گذاشته بلکه بر وضع فروش کتاب هم تاثیر داشته و آن را به بدترین نمایشگاه کتاب در تمام این سالها تبدیل کرده است.
به گزارش تدبیرشرق، سمیه تاجالدین: این خنکای صبح بهاری است که روح را تازه میکند. قصد کردهام نمایشگاه بینالمللی کتاب را ببینم. مگر میشود اردیبهشت باشد، کتاب باشد، هوا مطبوع باشد و این نمایشگاه را از دست داد؟
مترو در این ساعت تقریبا شلوغ است. ایستگاه مصلی امام خمینی پیاده میشوم. فکر میکنم افراد زیادی در این ایستگاه پیاده شوند، اما اینطور نیست. در خروجیهای مترو تابلوهایی قرار دارد که مسیر نمایشگاه را نشان میدهد. در قسمت عمودی پلهها هم برخی از کتابها را با نام نویسنده و ناشر معرفی میکند.
فضای وروی نمایشگاه بسیار دلچسب است با آن آفتاب تازه رس و عطری که از پیچهای امین الدوله به مشام میرسد. از پلهها پایین میروم به طرف نمایشگاه.
بوی قهوه و نسکافه میآید و مردمی که در انتظارند تا گلویی تازه کنند. قرآن پخش شده و سرود ملی تمام شده و به بازدیدکنندگان خوشامد گفته میشود.
در همین بدو ورود، خلوتی نمایشگاه مرا جلب میکند. مطمئنا خلوتی نمایشگاه با جیب مخاطب و وضع معیشتی مردم در ارتباط است.
گمان میکنم روزهای تعطیل وضع بهتر باشد؛ مثل سه شنبه که تعطیل رسمی بود؛ اما ناشران چیز دیگری میگفتند. با این وجود نمیتوان انتظار داشت که مردم از این نمایشگاه که تنها ده روز در سال است استقبال کنند. فشار اقتصادی بر فرهنگ نیز اثر گذاشته است.
وارد غرفهی ناشران عمومی میشوم. جمعیت کمی آمده است. با ناشران گفتوگو میکنم. در مدتی که با ناشری گرم گفتوگو هستم به ندرت کسی کتاب میخرد. تنها سوال میپرسند و از تخفیف جویا میشوند و میروند.
سه شنبه که فروشی نبود؛ امیدمان تنها به آخر هفته است
یکی از ناشران میگوید: «فروش امسال اصلا خوب نبود. امیدمان به سه شنبه بود که آن هم استقبالی نشد. امیدوارم که آخر هفته مردم استقبال کنند؛ اما قیمت بالای کتاب مانع میشود تا مردم استقبال کنند. نگاه کنید خیلی از ناشران شهرستانی نیامدند. خدماتی به آنها داده نمیشود. هزینهها بالاست، برایشان نمیصرفد تا تهران بیایند و با این هزینههای سرسام آور بمانند. آن هم ده شب.»
یک ناشر دیگر از سردرگمی مخاطب در نمایشگاه میگفت. «اینکه در غرفهها زوج و فرد رعایت نشده است. بعضی جاها بر اساس حروف الفبا نیست؛ از این رو مخاطب نمیتواند غرفهی مورد نظرش را پیدا کند. برخی از ناشران به این خاطر که جای مناسبی به آنها تعلق نگرفته در نمایشگاه حضور نیافتند. امسال انتشارات جامی انصراف داده است. انتشارات چشمه هم حضور ندارد.»
گلایهها زیاد است. یکی دیگر از ناشران مطرح کرد که «هر بند کتاب ۱ میلیون ۴۰۰ تومان شده است. با این قیمت بند، چاپ کتاب حتما قیمت بالاتری پیدا میکند.»
همانطور که میان راهروها قدم میزنم، برخی از غرفهها را میبینم تابلویی دارند که از نویسندهای دعوت کردهاند. بسیاری از نویسندگان هم امسال به نمایشگاه نیامدهاند.
با ناشر دیگری صحبت میکنم؛ میگوید: «نمایشگاه کتاب امسال نسبت سالهای گذشته خوب نبود. فروش کتاب خیلی کم بود. ناچیز بود. بیشتر روانشناسی و رمان خارجی میخرند. کسی دیگر رمان ایرانی نمیخرد؛ چون نمیخواهند برای کتابی هزینه کنند که نمیدانند چه محتوایی دارد. ترجیح میدهند رمان خارجی بخرند.»
یکی دیگر میگفت: «مشتریها سراغ کتابهایی را میگیرند که قیمت قبل باشد. برخی از ناشران قیمتها را به روز میکنند؛ اما ما به خاطر مخاطب و فروش کتاب همان قیمت قبلی میدهیم. وضع چندان مناسب نیست. نویسندههایی که پر فروش بودند هم امسال فروش نداشتند.»
در این میان برخی از ناشران تخصصی، فروش کتاب را نه خوب و نه بد عنوان کردند و گفتند: «چون این کتابها تخصصی است؛ مخاطب خودش را دارد. هر کسی بر اساس نیاز خود کتاب خریداری میکند.»
/خبرآنلاین