سریال سفرهای پرحاشیه آقای رئیس/ به نام «نظارت میدانی»، به کام «انتخابات»؟
سفرهای استانی رئیس مجلس که رنگ و بوی انتخاباتی دارد؛
تدبیرشرق/دست تقدیر در طول اعصار شاید توانسته میان عاشق و معشوقهای فراوانی جدایی افکند اما فاصله انداختن میان قالیباف و انتخابات ریاست جمهوری، اتفاقی است سخت و شاید محال! این را میشود از مرور بیش یک و نیم دهه سیاستورزی از ۱۳۸۴ تا به امروز دریافت؛ قالیباف در تمام این سالها هرکجا که بوده و هرکاری که انجام داده هیچگاه از پوزیشن یک کاندیدای بالقوه ریاست جمهوری خارج نشده است. او که بعد از شکست در انتخابات ۸۴ به مدد دوستان شورای شهر نشیناش به سرعت جای خالی شهردار قبلی که حالا رئیسجمهور شده بود را پر کرد در تمام دوران ۸ ساله دولت معجزه هزاره سوم ازجمله منتقدان دولت بود؛ منتقدی که درکنار بیان نقدهای خود به عملکرد دولت وقت، سایر اقدامات او همواره احتمال کاندیداتوری وی را در انتخابات بعدی(۱۳۹۲) در ذهن تداعی میکرد. احتمالی که زمان نشان داد اشتباه نبوده است.
قالیباف پس از شرکت و شکست در انتخابات ۹۲ باردیگر به شهرداری تهران بازگشت تا سومین دوره اداره شهر تهران را آغاز کند اما همچنان خود را در قامت یک کاندیدا نگهداشت، البته نوع تعامل او با دولت روحانی متفاوت از دولت احمدینژاد بود. ۴ سال بعد وقتی نوبت به انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم رسید اون برای سومین بار وارد عرصه انتخابات شد اما در هفته پایانی رقابتها به نفع کاندیدای مورد اجماع اصولگرایان «سید ابراهیم رئیسی» تولیت وقت آستان قدس رضوی از صحنه رقابت کنار کشید تا رئیسی با حمایت تمامی طیفهای داخلی جریان اصولگرا به مصاف حسن روحانی برود و در انتخاباتی که آرا روحانی از ۱۸ میلیون به حدود ۲۴ میلیون افزایش پیدا کرد، او با ۱۶ میلیون رای یک رقیب جدی برای شیخ دیپلمات باشد.
قالیباف و آغاز سفرهای استانی؛ عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
سرنوشت کاری قالیباف پس از ۹۶ اگرچه متفاوت از ۹۲ بود و او مجبور به ترک خیابان بهشت شد اما رفتار فردی او بدون تغییر ادامه یافت. شهردار پیشین که از مرداد ۹۶ با حکم رهبر معظم به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد، علیرغم دوری از کسوت مشاغل اجرایی اما همچنان برنامههایی را دنبال میکرد که او را در موقعیت یک کاندیدای بالقوه نشان میداد.
او از همان سال سفرهایی را به عنوان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام کلید زد؛ قالیباف در قالب همین سفرها اردیبهشت سال ۹۷ به مناطق زلزلهزده کرمانشاه سفر کرد و با مردم زلزلهزده دیدار و از روند بازسازی منازل آنان بازدید کرد و بهمنماه همان سال به گیلان رفت، در این سفرها برنامههایی همچون حضور در گلزار شهدای رشت، دیدار با اقشاری همچون جوانان و دانشجویان، نخبگان، خانواده شهدا، گفتوگو با کسبه و مردم و بازدید از فعالیتهای جهادگران آن استان از جمله برنامههای سفرهای قالیباف بود، برنامههایی که شباهت قابل توجهی با سفرهای کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری دارد با این تفاوت که بسیار زودتر از انتخابات ریاست جمهوری بعد و در واقع به فاصله کوتاهی پس از انتخابات قبلی آغاز شد.
سفرهای استانی رئیس مجلس؛ اتفاقی با سابقه قدیمی اما رویکردی تازه
حضور قالیباف در انتخابات مجلس اگر نگوییم همه، بلکه بخش زیادی از کارشناسان و تحلیلگران سیاسی را به حیرت انداخت چه اینکه او اساسا در همه سالهای گذشته تلاش کرده بود از خود چهرهای اجرایی معرفی کند و حال میخواست وارد مجلس شود، جایی که نشستن بر تحرک و تفکر بر تکلم، تقدم دارد. از ابتدای مطرح شدن زمزمه حضور او عموم چهرههای صاحبنظر ضمن اظهار تعجب از این تصمیم با مقایسه میان او و علی لاریجانی کسی که رکورددار جلوس بر کرسی ریاست مجلس است اینگونه نتیجه میگرفتند که هراندازه علی لاریجانی برای این کار مناسب بود شرایط برای قالیباف به گونه دیگری است.
از همان روزهای تبلیغات انتخاباتی و پس از اعلام پیروزی در انتخابات، قالیباف در سخنان خود بر مساله نظارت بر دولت و به تحرک واداشتن دولت از طریق پررنگ کردن وجهه نظارتی مجلس تاکید داشت، امری که ماهها بعد با واکنش رئیس جمهور مواجه شد و او صریحاً اعلام کرد آنچه در قانون به عنوان نظارت مجلس آمده با برداشتی که مجلس یازدهمیها دارند متفاوت است.
قالیباف اما تسلیم شدنی نبود؛ پس با جلب نظر منتقدان و مخالفان در مجلس با رایی قابل توجه کرسی ریاست مجلس شورای اسلامی را به دست آورد و تنها سه ماه بعد (شهریور ۹۹) طی نخستین سفر استانی خود در استان خوزستان از کلیدواژه «نظارت میدانی» رونمایی کرد و از هدف سفر استانی خود بهمنظور بازدید میدانی از روند فعالیت و پیشرفت پروژهها خبر داد، امری که به تحلیلگران سیاسی و البته گروهی از نمایندگان مجلس که مخالف استفاده صندلی بهارستان به عنوان سکوی راهیابی به ساختمان پاستور بودند این اعلان را میداد که گویی فیل سردار همچنان هوای هندوستان ریاست جمهوری دارد.
او یکماه بعد (مهر۹۹) طی دومین سفر خود به استان سیستان و بلوچستان رفت و محرومیتهای این استان را به چشم خود از نزدیک مشاهده کرد و با فاصلهای سه ماهه در دیماه ۹۹ طی سومین سفر به استان چهارمحال و بختیاری سفر کرد. چند هفته بعد نیز یک روز پس از بازگشت از سفر پرحاشیهاش به روسیه به دعوت حسین نوشآبادی نماینده ورامین طی یک سفر درون استانی به این حوزه انتخابیه از استان تهران سفر کرد.
سفرهای قالیباف و شائبه انتخاباتی بودن آنها
نوع رفتار و حضور قالیباف در عرصهها و صحنههای مختلف و شوق او برای دستیابی به کرسی ریاست جمهوری با توجه به سه دوره کاندیداتوری در انتخابات شرایط را به گونهای رقم زده است که گویی برچسب «کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری» از او جدا شدنی است، البته خود او نیز در این مساله نقش و تاثیر بسزایی دارد.
تلاش او برای دیدار چهره به چهره با مردم در سفرهای ماههای اخیرش و تصاویری که از این سفرها منتشرده و حکایت از تجمع مردمی و گردهم آمدن جمع کثیری از هموطنان به منظور دیدار با او، علیرغم شیوع ویروس کرونا که رعایت فاصلهگذاری اجتماعی(فاصله یک و نیم متری میان افراد) ازجمله الزامات و نکات بهداشتی مهم برای عدم انتشار و انتقال ویروس است، بارها او را به نقطه کانونی انتقادات بد کرده است. جایی که کارشناسان بهداشت و درمان و حتی تحلیلگران میپرسند چه لزومی دارد یکی از مسئولان عالیرتبه نظام به جای آنکه پایبندی به رعایت پروتکلهای بهداشتی را ترویج کند خود نیز اقدام به زیر پا گذاشتن آنها میکند؟ حال آنکه او پس از دو سفر نخست خود در آبانماه به کرونا مبتلا شد و مدتی را مجبور به رعایت قرنطینه شد؛ اما رسانههای حامی او در اقدام جالب توجه به ستایش از این سفر پرداختند و توجهی به شیوع کووید ۱۹ و یا رعایت فاصله اجتماعی نداشتهاند. یکی از این رسانهها در جریان سومین سفر قالیباف در مدح این اقدام او نوشت:« مدیریت جهادی همیشه جوان است؛ فارغ از سن و سال!» و در ادامه آورد:« تصور کنید مدیری را که در سن حوالی ۶۰ سالگی ساعت ۷ صبح پروازش در شهرکرد به زمین نشسته! وقتی ساعت ۷ پروازش به زمین نشسته یعنی احتمالا ساعت حوالی ۴ بامداد از منزل (یا محل کار) بیرون زده و جالبتر اینکه از اول صبح تا زمان نگارش این یادداشت بیش از ۱۰ بازدید از ۵ شهرستان داشته و هنوز هم برنامههای روز اول تمام نشده!»
سوال این است علیرغم اطلاع قالیباف از شرایط حاد شیوع ویروس کرونا و ابتلای شخص او به این ویروس انجام چنین سفرهایی از او چه لزومی دارد؟ گزارش عملکرد و دستاورد این سفرها چه زمان، چگونه و توسط چه کسی بیان خواهد شد؟ این رئیس مجلس به عنوان نهاد قانونگذار و ناظر به بازدید میدانی از پروژهها برود و نظرات اجرایی مطرح کند چه کاربرد مثبتی میتواند داشته باشد، جز اینکه همواره او را در قامت آلترناتیو برای دولتها نگهدارد؟ چه اینکه دولت طبیعتا با مشی و نظر رئیس مجلس اداره نمیشود و قالیباف بهتر از هر فرد دیگری از این مساله آگاه است.
حال باید در انتظار گذر زمان بود که این سفرها و بازدیدها تنها به عنوان رئیس مجلس انجام شده و ادامه خواهد یافت یا سفرهای استانی یک کاندیدا است که خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آماده میکند. احتمالی که اگر تحقق یابد انگیزههای پیشتر اعلام شدهی این سفرها را مانند آشنایی با دغدغهها و مشکلات مناطق محروم و نظارت میدانی از جایگاه مجلس را زیرسوال خواهد برد و در عین حال رئیس مجلس را با گروهی از نمایندگان که بهشدت با کاندیداتوری در انتخابات ریاست جهوری از جایگاه مجلس که به زعم آنها استفاده ابزاری از صندلی و تریبون مجلس است، وارد چال جدی خواهد کرد. چالشی که در صورت تحقق احتمال حضور قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری اگر دستاورد چهارمین کاندیداتوری او مانند سه دوره قبل باشد؛ او برای انتخاب مجدد و ادامه فعالیت به عنوان رئیس مجلس با مشکل مواجه خواهد شد.