کثیفترین سیاست، بازی با کارت شهداست
حال چه شده بعد از ۱۱ سال افق و کارمندش فکر علیمحمدی افتادهاند و با کارت شهید سعی دارند این شورایشهر را که خدا هم آن را زده، زیر سوال ببرند تا خود را دوستدار علیمحمدی نشان دهند؟! کجا بودید تا حالا؟!
شب گذشته در شبکهافق و در برنامه ای که توسط نزدیکان جریان به اصطلاح حزباللهی اداره میشود، مجری برنامه برای زیر سوال بردن اقدامات شورای شهر در نامگذاری معابر، شهید مسعود علیمحمدی را دستاویز قرار میدهد و خطاب به هاشمیرفسنجانی، رییس شورایشهر میگوید:”چرا برای شهید مسعود علیمحمدی که اولین شهید هستهای کشور بود هیچ خیابانی نامگذاری نکردید؟”؛ هاشمی نیز که اطلاعات کافی ندارد و فقط سعی میکند خود را تبرئه کند میگوید:”ترور ایشان برای زمان قبل بود، باید از شورای قبلی بپرسید اگر درخواستی ارائه شود ما پیگیری میکنیم. همین الان با یکدیگر یک نامه بنویسیم تا در کمیسیون بررسی شود”.
نکته نخستی که درباره این نمایش شبکه افق باید گفته شود این است که به گفته همسر بزرگوار شهید علیمحمدی در زمان شهادت، به همت شورای محل و نه شورای شهرِ زمانِ چمران، خیابانی به نام او در نزدیکی محل سکونتش( محدوده خیابان شریعتی) ثبت شدهاست.
نکته دوم اینکه شهید علیمحمدی اولین شهید هستهای نبود و نباید نام اردشیرحسینپور را نیز به فراموشی سپرد؛ همان شهیدی که مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات درباره او نوشت:«۲۶ دی ۱۳۸۵، دکتر اردشیر حسینپور استاد فیزیک هستهای دانشگاه شیراز در خوابگاه با گاز رادیواکتیو توسط موساد ترور شد. در آن زمان ترور این دانشمند برجسته هستهای از سوی مقامات تکذیب شد (که سیستم اطلاعاتی زیر سوال نرود!) و او به عنوان قربانی گازگرفتگی معمولی، غریبانه به خاک سپرده شد!
نکته بعدی این که هاشمیرفسنجانی به عنوان رییس شورایشهری که نمره امور اجرایی و عمرانی پایین دارد به جای بازی در زمین شبکه مذکور و پاسخ منفعلانه باید اشاره میکرد که شورای انقلابی قبلی با چه نیتی از نامگذاری خیابانی به نام این شهید خودداری کردند و جای محکوم و حاکم را عوض میکرد نه اینکه خود را متهم جلوه دهد و شعار بدهد.
نکته چهارم نیز به سیاست نچسب امثال مجری این برنامه مربوط می شود؛ این طیف که در زمان ریاست چمران در شورای شهر، در قهقهه مستانه بودند و دولت، شورای شهر و شهرداری در ید آنها بود، چرا مهدیچمران را پشت میز نگذاشته و از او سوال نکردند که چرا این همه سال علیمحمدی مورد توجه طیف مدعی نبود؟! چرا سریع میدان و معابر به نام برخی فعالان عرصه هستهای شد ولی به این شهید که خاستگاه فکری او با این طیف تفاوت داشت بیمهری شد؟!
این سخنان، ادعای نگارنده نیست بلکه بخشهایی از درددل همسر شهید علیمحمدی است که با بغض میگفت:”من خیلی جاها عذاب کشیدم و گریه کردهام. زمانی ما را دعوت میکردند و حتی یک عکس از شهید علیمحمدی هم در سالن همایشها نبود. این درحالی است که وقتی بسیاری از افراد کودک بودند، مسعود روی موضوعات هستهای کار میکرد”.
ریشه اینکه شورای شهر چمران و طیف حامی شبکه افق دلخوشی از علیمحمدی نداشتند را میتوان رهیابی کرد و باز هم مثل بسیاری از مسائل به اعتراضات ۸۸ رسید؛ آنجایی که نامه اساتید را در اعتراض به نوع برخورد با دانشجویان در سال ۸۸ امضا کرد. همسر شهید در این زمینه گفته بود:” مسعود آن نامه امضا را کرده بود و امضایش هم حق بود؛ شهید برای انقلابی که زحمت کشیده شده و این همه شهید داده، ارزش قائل بود. هیچوقت یادم نمیرود که دو روز بعد از نتیجه انتخابات بود و میدانستم دانشگاه تهران شلوغ است و دائم از مسعود وضعیت را جویا میشدم. یکبار که به او زنگ زدم، دیدم پای تلفن گریه میکند. توضیح داد در این درگیریها دست یکی از دانشجویان که سیاسی نبود و از دانشجویان ممتاز بود دچار جراحت شد. میگفت این دانشجوی لاغر اندام گریهکنان از مسعود خواسته شهادت بدهد که میداند او سیاسی نیست و نه برای فعالیتهای سیاسی احمدی نژاد ارزشی قائل است و نه برای طرف مقابل و چرا باید چنین بلایی سرش بیاورند؟ مسعود با دیدن این دانشجو خیلی ناراحت و منقلب شد و گفت، من اگر میخواهم جمهوری اسلامیباقی بماند، باید از این بداخلاقیها انتقاد کنم. معتقد بود انقلاب نکردهایم که بخواهیم این حرکات را انجام دهیم. شهید با شنیدن این ماجرا با دستخط خودش آن اقدامات را محکوم میکند و مینویسد و امضا میکند و به بقیه استادان میدهد تا امضا کنند”.
حال چه شده بعد از ۱۱ سال افق و کارمندش فکر علیمحمدی افتادهاند و با کارت شهید سعی دارند این شورایشهر را که خدا هم آن را زده، زیر سوال ببرند تا خود را دوستدار علیمحمدی نشان دهند؟! کجا بودید تا حالا؟! زمان اشک ریختن خانواد شهید برای تبعیض میان شهدا کجا بودید؟! آن موقع که همفکرهایتان سر کار بودند برایتان صرف نمیکرد ژست بگیرید و سنگ امثال علیمحمدی را به سینه بزنید؟! هیهات که برخی ژستها به این جماعت نمیآید.