از دیاباته بیاموزید آقای گلمحمدی!
تدبیرشرق/پرسپولیس دربی نیمه نهایی جام حذفی را به رقیب دیرینه باخت تا حالا یحیی گل محمدی، سرمربی این تیم، در رسیدن به دومین عنوان قهرمانی اش به همراه سرخها ناکام بماند.
یحیی که آرزویش رسیدن به فینال و بردن جام حذفی بود تا نشان دهد دست کمی از برانکو و اندیشههای آن مرد کروات ندارد، در این بازی اشتباهات عجیب و غریبی مرتکب شد؛ اشتباهاتی که هم مانع از رسیدن پرسپولیس به فینال جام حذفی شد و هم اینکه نگذاشت خودش برای یکبار هم که شده برنده دربی در قامت سرمربی باشد.
در واقع گل محمدی تا به الان سه بار به عنوان مربی پرسپولیس برابر استقلال به میدان رفته که هرگز بردی به دست نیاورده است؛ دو تای اول را مساوی کرده و این آخری را هم به رقیب باخته است، البته به شرط آنکه شکست در ضربات پنالتی به حساب بیاید.
با وجود اینکه پرسپولیس در این بازی از استقلال برای دقایقی پیش افتاد و به اندکی تمرکز برای حفظ نتیجه نیاز داشت، اما استقلالیهای با انگیزه خیلی زود کار را در دقایق پایانی بازی مساوی کردند و سپس به لطف برتری روحی و البته درخشش حسین حسینی درون دروازه شان، توانستند در ضربات پنالتی بهتر کار کرده و مسافر فینال شوند.
حالا شکست پرسپولیس برای یحیی گل محمدی، سرمربی جوان این باشگاه، گران تمام شده است؛ او چشمش را روی تواناییهای فنی رقیب بسته و مدام ناله میکند و از «آنهایی» میگوید که نمیخواستند پرسپولیس برابر استقلال برنده شود و به فینال برسد.
اشاره یحیی گل محمدی به اتفاقات دیدارهای قبلی استقلال است که حرف و حدیث زیادی درباره داوری داشت، ولی یحیی از خودش نپرسیده ایا داور مسابقه دربی هم اشتباه تاثیرگذاری به سود استقلال داشت؟ اتفاقا با مرور حرفهای کارشناسان داوری، میشود خیلی سختگیرانه به این موضوع رای داد که یک پنالتی استقلال هم در این میانه گم شده است؛ گو اینکه یکی دو کارشناس داوری هم خطا روی علیپور را پنالتی را تشخیص داده بودند. پس با کنار هم گذاشتن این موضوعات، تا به اینجا، یحیی گل محمدی نمیتواند از سوت داور دربی گلایه داشته باشد بلکه بهتر است دلایل شکست تیمش را نه به «آنها» بلکه به خودش مرتبط کند.
گل محمدی با وجود اینکه توانایی هایش در عرصه مربیگری را بارها ثابت کرده و همین چند هفته پیش هم پرسپولیس را فاتح رقابتهای لیگ برتر کرده است، در این بازی چندین اشتباه داشت که منجر به شکستش شد. نه داور و نه عوامل بیرونی، حداقل در این بازی، نمیتواند توجیهی برای شکست یحیی گل محمدی باشد.
ترس
چه یحیی خوشش بیاید چه نیاید، او در دربی ترسو ظاهر شد؛ یحیی به واسطه اینکه میخواست خط حمله قدرتمند رقیب را از کار بیندازد ترجیح داد با تمام مدافعان میانی و کاربلدی که دارد وارد زمین شود؛ او آن قدر غرق در این اندیشه بود که رمق هجومی تیمش را گرفت؛ محمد نادری، دفاع چپ «رونده» اش را روی نیمکت نشاند تا شجاع خلیل زاده در ترکیب به عنوان مدافع چپ به میدان برود؛ به این امید که هم خط دفاعش قدرتمندتر شود و هم اینکه خط حمله استقلال از کار بیفتد.
البته در آن سمت خط دفاعی اش هم تفاوتی وجود نداشت؛ استفاده همزمان از مهدی شیری و سیامک نعمتی که هر دو توان زیادی در کارهای دفاعی دارند نشان میداد یحیی احتیاط پیشه کرده است. به ۵ بازیکن با خصوصیات تدافعی باید احمد نوراللهی هافبک تدافعی این تیم هم اضافه شود تا وضعیت بیشتر روشن شود: پرسپولیس تیمی که قهرمان لیگ برتر بود در دربی و در ترکیب اولیه با ۶ بازیکن با خصوصیات دفاعی محض کار را شروع کرد. حالا پرواضح است که وقتی فقط با ۴ نیروی تهاجمی در اندیشه رسیدن به دروازه رقیب باشی، چندان موفق نمیشوی مگر روی حادثهها یا ضدحملات.
اشتباه در ترکیب چینی
این یکی از آن مورد اول هم برای هواداران پرسپولیس نابخشودنیتر است؛ استفاده از شجاع در سمت چپ خط دفاعی آنهم وقتی دفاع چپ کلاسیک این تیم روی نیمکت بود از یک طرف و از آن مهمتر نشاندن کمال کامیانی نیا و سعید حسین پور روی نیمکت از سوی دیگر، نشان داد که یحیی در ترکیب اولیه اشتباه کرده است.
او بر خلاف تواناییهای بشار رسن، از او خواسته بود کارهای مربوط به کمال کامیابی نیا را هم انجام بدهد؛ نتیجه شد آن که جایی که باید کمال دفاع کند، بشار لایی خورد و پرسپولیس همان اول کار عقب افتاد. تسلط بازیکنان استقلال در میانه میدان هم نشان داد که جای خالی کمال یا حسین پور به اندازه کافی حس میشود. یحیی خودش هم سریع به اشتباهش پی برد؛ او کمال را وارد زمین کرد، ولی این بار ترجیح داد دفاع راست کلاسیکش یعنی مهدی شیری را بیرون بکشد و سیامک که البته بازی در خط جلوتر را بیشتر ترجیح میدهد به دفاع اضافه کند.
اشتباه دوم را هم یحیی در ابتدای نیمه دوم اصلاح کرد و نادری را به ترکیب فرستاد و شجاع را سر جایش خودش برد. اصلاح این اشتباهات به خوبی نشان میداد یحیی پذیرفته ترکیب اولیه ایراد دارد. پس تا همینجا، دوباره نمیشود ناکامی پرسپولیس را به عوامل بیرونی یا اشتباهات داوری مرتبط کرد.
اوساگونا را چه میگویید؟
گل محمدی اصرار عجیبی دارد نشان دهد در خرید بازیکن اشتباه نکرده است؛ او دو بازیکن در عصر حضورش به عنوان سرمربی را به پرسپولیس اورده؛ اولی آنتونی استوکس است که میگفتند با چراغ سبز یحیی امضا کرده و دومی هم کریستین اوساگونا.
داستان اولی که شبیه به رمانی چندهزار صفحهای است که هر روز میشود برگ جدیدی به آن اضافه کرد. این دومی، اما همچنان به شگفتی هایش ادامه میدهد! گل محمدی در شرایطی که علی علیپور در کورس آقای گلی لیگ برتر بود در آخرین دیدار تیمش برابر سایپا در لیگ او را روی نیمکت نشاند تا اوساگونا از ابتدا بازی کند؛ مهاجمی که با اصرار یحیی آمده بود و هرگز گلی برای پرسپولیس نزده بود.
به گزارش سرویس ورزشی فرارو، یحیی به خوبی در ذهنش این پروژه را پرورانده بود که اوساگونا را برابر سایپا بازی دهد به این امید که در دربی به کارش بیاید. اگرچه اوساگونا ترک عادت کرد و برابر سایپا بالاخره برای اولین بار برای پرسپولیس گلزنی کرد، ولی در دربی دوباره نشان داد یکی از بدترین خریدهای پرسپولیس و البته یحیی گل محمدی است. سوالی که یحیی بهتر است قبل از متهم کردن دیگران به آن پاسخ دهد این است که چطور تواناییهای اوساگونا را به عبدی، مهاجم جوان، با انگیزه و حساب پس داده تیمش ترجیح داد و او را به میدان فرستاد.
در کنار این اشتباهات دیگر نیازی نیست که عنوان شود بیرون کشیدن رسن و علیپور و سپردن ضربه پنالتی به اوساگونا چه سرنوشتی را به بار آورد. یحیی شاید در خلوت بپذیرد که میشد ترکیب بازیکنانی که قرار بود ضربات پنالتی را بزنند عوض کند.
از دیاباته بیاموزید آقای گل محمدی!
پرسپولیس و شخص یحیی گل محمدی واژه «تیم حکومتی» را بیش از هر زمان دیگری شنیده اند؛ هواداران استقلال، پرسپولیسیها و نتایج شان را مرتبط با عوامل بیرونی و حمایت دولتیها میدانند. برکسی پوشیده نیست که یحیی گل محمدی و تیمش بارها چنین موضوعات آزاردهندهای را رد کرده و خواسته اند به آنها و تلاشی که برای رسیدن به جام کرده اند احترام گذاشته شود.
این شایعات هنوز هم پابرجا است و استقلالیها که تعدادشان کم هم نیست میگویند موفقیتهای پرسپولیس حاصل عوامل بیرونی است؛ با این وجود اما، یکی به اسم شیخ دیاباته، آقای گل لیگ و برترین مهاجم استقلال پیدا میشود و در برنامه زنده تلویزیونی میگوید پرسپولیس با شایستگی قهرمان شد و باید به آنها احترام گذاشت.
حرف هایش آن قدر به دل نشست که شخص یحیی گل محمدی از او و حرف هایش تشکر کرد. حالا کاش یحیی گل محمدی، به جای بهانه جویی، کمی از شیخ دیاباته بیاموزد؛ شکست را بپذیرد و برتری رقیب را شبیه به کاری که خودش را آزار میدهد به عوامل بیرونی مرتبط نکند. یحیی خوب میداند سرنوشت آنهایی که به جای جنگیدن بهانه میآورند چندان خوب و خوش نبوده و نیست.