آخرین خبرهااسلایدرفرهنگی و هنری

حمله روزنامه جوان به سریال «پایتخت»: چطور شبکه «من و تو» با پخش فیلم «همسفر» همزمان با قسمت آخر «پایتخت»، تا این حد با آن هماهنگ بوده؟ / اینکه فکر کنیم آنچه رخ داده، صرفاً یک اشتباه فردی بوده، باطل است / تنابنده بعد از حوادث دی‌ماه، ژست اپوزیسیون گرفت اما صداوسیما به این بی‌حرمتی واکنش نشان نداد

پایتخت

روزنامه جوان نوشت: شبکه «من و تو» ظهر جمعه گذشته فیلم سینمایی «همسفر» را پخش می‌کند، همان شب هم در شبکه اول سیما، قسمت آخر سریال پایتخت با ارجاع به این فیلم سینمایی و البته فیلم دیگری به نام «ممل امریکایی» به کار خود پایان می‌دهد، آیا این تقارن زمانی سهوی بوده است؟!

روزنامه جوان نوشت: سریال پایتخت از مرحله نگارش تا زمانی که از آنتن تلویزیون به خانه‌های مردم برده می‌شود، زیر نظر مستقیم بخش‌های مختلف صداوسیما تولید می‌شود.

آیا باید پذیرفت همه این بخش‌ها در نادیده گرفتن مشکلات متعدد پایتخت اشتباه کرده‌اند؟! آیا ممکن است نتیجه بررسی همه‌جانبه صداوسیما در گزارشی که به رئیس خواهند داد، این باشد که همه چیز سهوی بوده است؟!

شبکه «من و تو» ظهر جمعه گذشته فیلم سینمایی «همسفر» را پخش می‌کند، همان شب هم در شبکه اول سیما، قسمت آخر سریال پایتخت با ارجاع به این فیلم سینمایی و البته فیلم دیگری به نام «ممل امریکایی» به کار خود پایان می‌دهد، آیا این تقارن زمانی سهوی بوده است؟!

چطور یک شبکه لندنی ضدانقلاب تا این حد می‌تواند با محتوای یک سریال تلویزیونی در صداوسیما هماهنگ عمل کند؟ آیا نباید کمی شک کرد که همه چیز می‌تواند غیر از آن چیزی باشد که رئیس صداوسیما فکر می‌کند؛ اتفاقی یا سهوی بوده است؟!

یکی از سکانس‌های بحث‌برانگیز پایتخت با بازی مهران احمدی، تکرار حرکت زشت این بازیگر در نشست خبری فیلمش در جشنواره فجر بود، آیا این هم سهوی است؟

آیا رسانه ملی حاضر خواهد بود نتیجه پیگیری دستور را رسانه‌ای کند و اگر همه کاسه و کوزه‌ها بر سر یک نفر شکست، آیا رئیس رسانه ملی آن را به اطلاع عموم خواهد رساند؟ تصور او درباره پاسخ جامعه چه خواهد بود؟ آیا خواهد پنداشت که افکار عمومی این پاسخ را از وی قبول می‌کند؟ مسلم است که چنین ساده‌انگاری از سوی جامعه، نه تنها مورد قبول واقع نمی‌شود، بلکه به عنوان روشی برای پاک کردن صورت مسئله تقبیح می‌شود.

در فرض دوم؛ اگر نتیجه بررسی معاون سیما نشان داد که صداوسیما آنچنانکه خود علی‌عسکری احتمال داده، دچار یک عملیات مرموز و دشمن فرهنگی شده، آیا باز هم رئیس صداوسیما خواهد گفت که جریان نفوذ چگونه به این سازمان راه پیدا کرده و تا این حد به توانایی رسیده‌اند که اینگونه عمل کنند؟!

یکی از اولین درس‌ها در سینما، موضوعی به نام «میزانسن» است. میزانسن که می‌توان در مفهوم کلی از آن با عنوان صحنه‌آرایی نام برد، به این معناست که بیننده قرار است چه چیزی را در فیلم یا نمایش به تماشا بنشیند. اجرای صحنه چیست، آن‌ها چه ارتباطی با یکدیگر دارند و در نهایت ترکیب آن‌ها چه مجموعه‌ای را در پیش چشم مخاطب قرار می‌دهد. پس در همین ابتدا تصور اینکه فکر کنیم آنچه در فصل ششم سریال پایتخت رخ داده، صرفاً یک سهو و اشتباه فردی بوده، باطل است. مگر اینکه صداوسیما بخواهد مخاطبان خود را تحمیق کند و این باور را جلوه دهد که همه نقایص و مشکلات این سریال که زمانی الگوی سریال‌سازی در تلویزیون نامیده می‌شد و اکنون در فصل ششم به حضیض ابتذال کشیده شده، به خطای چند فرد خلاصه شده است. هر عقل سلیمی می‌تواند عامدانه بودن آنچه در پایتخت ۶ گذشت را درک کند.

ظاهراً قرار نیست پذیرفته شود که مشکلات سریال «پایتخت ۶» در یک کلیت معنا پیدا می‌کند؛ برای همین آن را به قسمت پایانی سریال خلاصه کرده‌اند. قسمتی که در آن براساس دو فیلم مشهور پیش از انقلاب، سکانس و دیالوگ غیراخلاقی بازسازی شد تا بر نکته مستهجن آن تأکید کند. این بازسازی آنقدر عامدانه است که محسن تنابنده در اینستاگرامش با انتشار آن عکس به نام فیلم اصلی اشاره کرد تا احتمالاً کسانی که پیگیر فضای فیلمفارسی هم نبودند، بدانند که بخشی از قسمت پایانی پایتخت بازسازی از فیلم «همسفر» بوده است.

اکنون با دستور رئیس صداوسیما قرار است چه اتفاقی رخ دهد؟ آیا مدیران سیما قرار است مانند افرادی که ناگهان از خواب پریده‌اند به دنبال یک مقصر ناپیدا باشند و درآخر مثلاً نویسنده فصل ششم را به عنوان مسئول همه سهوها معرفی کنند؟!

آنچه در سریال پایتخت رخ داده، حاصل یک فرآیند چند ساله است. فرآیندی که در آن به لطف دیده شدن سریال در تلویزیون، مدیران صداوسیما خطوط قرمزی را که برای دیگر سریال‌ها در نظر می‌گیرند، برای زیاده‌خواهی عوامل تولید «پایتخت» یکی‌یکی کمرنگ و محو کردند. سریالی که فصل ابتدایی آن پر از المان‌های مذهبی و فرهنگ ایرانی و اسلامی بود، در فصل ششم خود به جایی رسید که تک‌تک شخصیت‌های آن به نمادی از بدآموزی تبدیل شدند. مفهوم ستون پنجم فرهنگی را باید در این فرآیند جست‌وجو کرد، چرا کار رسانه جمهوری اسلامی به جایی رسیده که سلبریتی‌ها برای آن راه و روش ترسیم و حتی تهدید می‌کنند که در صورت اجرا نشدن خواسته‌های زیاده‌خواهانه‌شان قهر می‌کنند!

مگر بعد از حوادث دی‌ماه سال گذشته نبود که تنابنده در ژستی اپوزیسیون مانند اعلام کرد «پایتخت ۶» آخرین کارش با صداوسیما خواهد بود؟! آن زمان افکارعمومی این بازی را به سخره گرفت و اینکه تنابنده با دهان پر از لقمه صداوسیما صحبت از برخاستن از سر سفره رسانه ملی می‌کند را ادابازی دانست، اما در داخل صداوسیما چه اتفاقی افتاد؟ حتی یکی از مدیران میانی این سازمان عریض و طویل جرئت نکرد یا نخواست از جایگاه رسانه‌ای که نان سلبریتی‌ها را می‌دهد به بی‌حرمتی صورت گرفته واکنش نشان دهد.

/انتخاب

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا