زندگی با طعم کرونا !
قطار ویروس کرونا سرانجام پس از مدتها حرف و حدیث بسیار در تهدیدات ناشی از آن که وحشتی جهانی را در بر گرفته است به ایستگاه ایران رسید و اکنون شهر به شهر و استان به استان در حال سفر است.
برغم هشدارهای متخصصان از چگونگی ایجاد مصونیت در مقابل این بیماری ناشناخته قرن که مسوولیت اقدامات پیشگیرانه و تامین نیازها و آمادگیهای مواجه شدن با آنرا دوچندان میکرد، متاسفانه اکنون در شرایطی قرار گرفتهایم که جدای از عدم اجرای اقدامات پیشگیرانه ناشی از نبود مدیریتهای لازم مثل تمامی حوادث، در کنار آن با رویکردی سودجویانه توسط عدهای فرصت طلب نیز با احتکار و گرانفروشی در اقلام مورد نیاز پیشگیری از این ویروس روبرو هستیم.
این بیماری که از اقتصاد تا سیاست و فرهنگ و روابط اجتماعی را تحت الشعاع خود قرار داده است جدای از تاثیرات مختلف آن در ابعاد گوناگون بویژه تهدید امنیت روانی و متاثر کردن جامعه از تبعات آن، گویای ضعف ساختار مدیریت بویژه در استانها در نظام بهداشت و درمان و عدم آگاهیهای عمومی در مواجهه با اینگونه چالشها و مداخلات فرادرمانی است.
فراگیری این ویروس که از استان قم آغاز و به گیلان رسیده است سایر نقاط کشور را نیز در تهدیدی جدی فرو برده است که آمار ضد و نقیض و تصمیمات پراکنده در کنار کمبودها و چالشهای موجود در افکار عمومی و بیاعتمادیها نسبت به تصمیمات مدیریتی در سطوح خرد و کلان در کنار رکودهای ایجاد شده در فعالیتهای اقتصادی و مشکلات و اختلال در کسب و کارها از مهمترین پیامدهایی است که در همین چند روز به وضوح به چشم میآید.
ایران سال ۹۸ که با بحران سیل آغاز و با بحران کرونا ویروس به پایان خود نزدیک میشود سالی پر چالش برای کشور بود که هرچند در پدید آمدن حوادث شاید چندان کسی و نهادی و سازمانی مقصر نباشد اما در تبدیل آن به بحران و چگونگی مهار وضعیت ناشی از آن همگان بی تقصیر نیستند و با مروری بر رفتارها، زیرساختها، فرصتطلبیها، سودجوییهای سیاسی و برهم خوردگی اخلاق اجتماعی و بیثباتی امنیت روانی و گسترش بیاعتمادی عمومی در چنین شرایطی کسی نمیتواند شانه خالی کند.
ترس و وحشت ناشی از زندگی در سایه کرونا ویروس با همه توصیهها و اقداماتی که برای چگونگی مهار آن انجام میگیرد متاسفانه موجب شده است تا این زندگی طعم خاصی به خود بگیرد که چندان روزگار خوشی نیست.
اکنون با تمام چالشها و مشکلاتی که جامعه با آن روبرو است اما نگاه امیدوارانه به آینده میتواند با درک شرایط و مدیریت زندگی فردی و اجتماعی و تحمل سختیهایی که تجربه آن در زیست بوم جامعه ایران بسیار دیده شده است سهم مهمی در گذار از وضع موجود داشته باشد.
اکنون اخلاق اجتماعی به دلیل رفتارهای بدون تدبیر در مدیریت پیشگیری از سوی متولیان امور برای آمادهسازی مکانهای درمانی و بی اعتمادی عمومی به تصمیمات انگونه فروپاشیده است که شهروندان برای مصون ماندن از خطرات این ویروس مانع از استفاده امکانات موجود درمانی برای مبتلایان میشوند و این درحالی است که غفلت این تصور که شاید یکی از مبتلایان باشند، بیشتر جلوه میکند.
به هر تقدیر شرایط موجود باید مدیریت و فضای عمومی با آرامش و اعتماد به تصمیمات مراجع ذیصلاح میبایست این بحران را پشت سرنهد که مهمترین اقدام کمک به یکدیگر برای عبور از آن و در کنار هم بودن با مهربانی و تقویت شرایط بهبود کیفیت زندگی با همه ناملایماتی است که با آن روبرو گشتهایم زیرا تا مهربانی هست زندگی باید کرد!
یونس رنجکش