روز زمین، زباله، و کاوه مدنی!
لازمهی حفظ محیط زیست، میهندوستی است
روز زمین، زباله، و کاوه مدنی!
وبلاگ > محمدی، عباس – چهل سال است که با شنیدن جملهی کوتاه «میخواهم بروم» درد در جانم میپیچد! دهها تن از بهترین دوستان دوران جوانیام، بچههای بااستعدادِ خانواده و همسایگان، همکلاسیهای دوران دبیرستان و دانشگاه، و همنوردان کوهپیمایم، به بیرون از ایران کوچ کردهاند. همیشه معتقد بودهام که حفظ محیط زیست (حفظ خاک دوستداشتنیِ میهن) با میهندوستی ملازمه دارد… و میهندوستی، آن زمان واقعاً مؤثر است که شخص در خاک خودش باشد و (به تعبیر شاملو) «چراغش در همان خانه بسوزد». از سوی دیگر، فرار استعدادها سبب خسران در سرمایهی اجتماعی و درنتیجه موجب تشدید تخریب سرزمین میشود.
کاوه مدنی (که چند ماهی معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط زیست بود) یک چهرهی علمی برجسته است که مانند صدها هزار ایرانی بااستعداد دیگر، شوربختانه کشوری دیگر را برای زندگی برگزیده است. من آگاهی چندانی از جزییات کارهای علمی او ندارم؛ همچنین نمیدانم که دقیقاً چه انگیزهای سبب شد که چند ماه پیش به میهن بازگردد. تا آنجایی هم که به حوزهی علایق من (حفظ محیط زیست) مربوط میشود، مدنی نه سخن بدیعی گفت و نه کار خیلی مهمی انجام داد. در چند یادداشت و سخنرانیِ او که خوانده و شنیدهام، و یکی دو گپوگفت با او هم به نظرم نیامد که میتواند منشأ معجزه ای(!) و حتی تحولی در موضوع محیط زیست شود. اما، همین که میدیدم شخصی موفق و باموقعیت علمی و اجتماعیِ عالی، آسایش اروپای غربی را رها کرده و به ایران آمده، خوشحال میشدم. افسوس که این تجربه که «خلافآمد عادتِ» این سالهای میهن بود، دیری نپایید!
دوم اردیبهشت روز زمین است؛ یکی از کارهای کاوه مدنی در مدت کوتاه معاونتش در سازمان محیط زیست، راهاندازی «چالش بیزباله» بود. اگرچه بیش از سی سال پیش پرچمِ اینگونه فعالیتها را کنشگران محیط زیست و سازمانهای مردمیِ این حوزه برافراشتند، اما با اعلام او، تکانهی دیگری در جامعه پدید آمد که در جای خود ارزشمند بوده است. سازمان محیط زیست، برای روز زمینِ امسال شعار «نه به پلاستیک» را برگزیده که به احتمال زیاد، نتیجهی اثرگذاری کاوه مدنی است.
بد نیست که به یاد کاوه مدنی، این شخصیت علمی که دوست داشته (و دارد) که به میهن خدمتی کند، در روز زمینِ امسال، سعی کنیم که زبالههایی را از روی زمین برداریم، با خود عهد کنیم که هیچگاه در طبیعت و کوی و خیابان زبالهای رها نکنیم، به سرزمین خویش عشق بورزیم (و با سختیهایش بسازیم)… و با آن تنگنظریها که باعث فرار استعدادها از کشور میشود، مبارزه کنیم.