جنبههای تهاجم محدود به سوریه
جنبههای تهاجم محدود به سوریه
وبلاگ > خوش چهره، جلال – حمله موشکی و هوایی امریکا، انگلیس و فرانسه به مواضعی در سوریه ، بیش از آنکه صحنهای از یک رویارویی تازه را میان قدرتهای جهانی در این کشور سبب شود، نمایشی از تهاجم محدود با اهدافی معلوم بود. این حمله حتی کمترین آسیب را به موقعیت در حال بازسازی دولت بشار اسد وارد کرد. به عبارت روشن، حمله موشکی شنبه گذشته بیشتر جنبهای نمادین و نمایشی داشت تا اینکه بخواهد توازن قوا را میان نیروهای متعارض تغییر دهد. البته پیامها و آثار این حمله در بلندمدت در صحنه تعاملات سوریه و منطقه بروز ملموستری خواهد یافت.
حمله شنبه گذشته نه به عقب نشینی ارتش سوریه از مواضع خود انجامید و نه متحدان دولت بشار اسد را به تغییر سیاستهایشان واداشت. این حمله در واقع قدرتنمایی برای اعلام حضور در صحنهای بود که روسیه، ایران و دولت بشار اسد در ماههای اخیر و به ویژه پس از سرکوب داعش، بیشترین امتیاز را کسب کردند. اما فارغ از جنبه نمادین این اقدام، کیفیت انجام آن حائز اهمیت است که آثار آن در بلند مدت بروز بیشتری خواهد یافت. ائتلاف سهگانه امریکا، بریتانیا و فرانسه در اقدام نظامی اخیر که هریک بخشی از هواداران خود را در جامعه جهانی نمایندگی میکردند، حاکی از ایجاد همسویی نظری ـاگرنه اجماع کلی ـ میان طرفهای اروپایی، امریکایی و آسیایی در حمایت از این اقدام بود. در واقع هیچیک از اعضای ناتو، اتحادیه اروپا و دولتهای همسو با آنها در غرب آسیا، موضعی مخالف و اعتراضی اعلام نکرد. این وضع به ویژه برای مسکو که به وجود برخی گسلها در روابط اروپایی ـ امریکایی چشم دوخته، پیام روشن دارد. بنابراین در گفتوگوهای چالشی آینده مسکو با غرب در همه سطوح دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی میتوان آثار ائتلاف نانوشته میان رقیبان و منتقدان روسیه را شاهد بود. اگرچه اقتدار نظامی روسها در سوریه نیز در این حمله و با هر دلیل پیدا و پنهان، دچار آسیب شد. جنبه نمادین دیگر در حمله محدود هوایی شنبه گذشته، ایجاد دلگرمی میان متحدان امریکا و دو بازیگر انگلیسی و فرانسوی در منطقه بود. اسرائیل، عربستان سعودی مدتهاست که در سودای اقدام عملی قدرتهای جهانی برای تغییر آرایش قوا در منطقه تلاش میکنند. حمله شنبه گذشته البته نتوانست ـ و یا در دستور کار نداشت ـ به این ایده جامه عمل بپوشاند، ولی به ترتیبی اعلام حضور برای حمایت از متحدان منطقهای بود. بهرهگیری از پایگاههای نظامی قطر، اردن و اینجرلیک ترکیه در حمله به سوریه، حکایت از همپوشانی مواضع دولتهایی را با ائتلاف سه گانه امریکا، انگلیس و فرانسه دارد که بهطور مشخص با دستاوردهای نظامی روسیه و ایران در جنگ با داعش و سلفیها در سوریه موافق نبوده و اصولاً خواستار تغییر موازنه قوا در منطقه هستند. در همین راستا نقش حمایتی ترکیه از حمله انجام شده، چشمزد است. دولت “رجب طیب اردوغان” در حالی به مشارکت در گفتوگوهای سوچی مشغول است که با برهم زنندگان دستاوردهای دیپلماتیک این مذاکرات، همراه و همرأی شده است. به عبارت دیگر، آنکارا در بزنگاه خود را از روسیه و ایران دور کرد تا باردیگر دوگانگی رفتارش را در بندبازی دیپلماتیک نشان دهد. مهمتر از همه اما سکوت و مصون ماندن پایگاههای روسیه در حمله شنبه گذشته به سوریه بود. این وضع و روشن نبودن دلایل آن، دیگر متحدان روسیه را دچار تردید جدی میکند که مواضع مسکو در آینده تا چه میزان به موازین جاری در یک اتحاد واقعی وفادار است؟ ایران، حزبالله و دولت بشار اسد در اینباره پاسخهای روشن را از مسکو باید طلب کنند. تهاجم شنبه گذشته به سوریه اگرچه محدود و بدون دستاورد نظامی روشن بود اما آثار و تبعات آن را نمیتوان نادیده گرفت.