آخرین خبرها

بخش‌خصوصی چگونه در دوره تشدید تحریم‌ها له شد؟

بخش‌خصوصی چگونه در دوره تشدید تحریم‌ها له شد؟

باید با واقعیات جنگ اقتصادی که علیه ما راه انداخته اند، روبرو شویم

ژهرا علی‌اکبری: تشدید تحریم ها در سال 1391 که موجب شد فروش نفت ایران نیز مشمول تحریم ها شود ، آثار منفی فراوانی را بر اقتصاد و سیاست ایران به جا گذاشت. حالا اما به رغم گذشت دو سال از گذشت برجام، هنوز تاثیرات منفی آن اتفاقات احساس می شود. محمدباقرنوبخت  رییس سازمان برنامه و بودجه وقتی در برابر این سئوال قرار می گیرد که چرا عوارض خروج از کشور را افزایش داده اید؟ می گوید:«برای تامین ارز درگیر مشکل هستیم،روابط بانکی ایران همچنان برقرار نشده است و همین امر سبب شده است بحران ها همچنان رنگ پایان به خود نگیرد.»

محمد خوشنام ، از فعالان اقتصادی آسیای جنوب شرقی، حرف های شنیدنی فراوانی درباره آنچه بر ایران، طی سال های پس از تشدید تحریم ها گذشت، دارد. او که سال هاست در قامت یک سرمایه گذار خارجی، سرزمین چین را برای فعالیت برگزیده است، از مشکلات بخش خصوصی در دوران تشدید تحریم ها می گوید.

خوشنام می گوید:« غالبا دولت ها وقتی به دلایلی مخل فعالیت بخش خصوصی می شوند لازم است تدابیری را برای جبران این زیان ها بیاندیشند این در حالی است که پس از تشدید تحریم ها در سال 1391 و از دست رفتن بسیاری از بازارها ، هیچ گاه موضوع جبران زیان بخش خصوصی در دستور کار دولت قرار نگرفت و این مساله بسیار مهمی است.»

                                                                    ****

*دو سال از امضای برجام گذشته و شاید حالا فرصت مناسبی باشد برای بررسی آنچه رخ داده است، وضعیت بخش خصوصی در این سال ها بهبود یافته است؟

برای پاسخ به این سئوال باید کمی عقب تر بروم . بخش خصوصی ایران در چه شرایطی قرار گرفت و چه موقعیتی را پشت سر گذاشت. بخش خصوصی در این سال ها موقعیت تلخی داشت. به هر حال اگر دقیق وضعیت اقتصادی ایران را در اویل دهه نود و زمان تشدید تحریم ها بنگرید می بینید که بخش خصوصی بود که با تمام مشکلات موجود راه خود را پیدا کرد و اجازه نداد که تجارت کشور سقوط کند. دولت هیچ گاه این بخش را ندید ، در این 5 – 6 سال نه تنها گامی برای رفع بخشی از زیان وارد شده به این بخش برنداشت بلکه کمک های بی شائبه این بخش را در دور زدن تحریم ها دید و به روی خود نیاورد.

*این موضوع را شفاف تر کنید ، فعالان بخش خصوصی توقع داشتند مشخصا دولت چه اقداماتی کند ؟

ببینید؛ اتفاقاتی رخ داده و منجر به تحریم کشور شده است. ایرادی ندارد، به دلیل مقابله های سیاسی با ایران، دشمنان تصمیم گرفته اند فشاری اقتصادی را بر کشور وارد کنند. ما هم می پذیریم که این اتفاق شاید، تاکید می کنم شاید غیر قابل اجتناب بوده است، اما نکته ای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد، این است که تحت تاثیر این سیاست ها اتفاقی در کشور افتاده که منافع گروهی را در معرض خطر قرار داده است. این گروه می تواند بازرگانان، تولیدکنندگان  و صنعتگران باشند. حالا دولت لازم است تدابیری را برای بهبود این وضعیت بیاندیشد و تلاش خود را برای جبران بخشی از خسارت وارده به فعالان بخش خصوصی به کار گیرد.

به هر روی انتقال پول سخت و در برخی موارد ناممکن شده بود، بخشی از بازارهایی که سال ها با سختی به دست آمده بود، از دست رفته و مشکلات روز به روز فشار را بیشتر می کرد . چه کسی است نداند که بخش خصوصی در این دوره به معنی واقعی کلمه له شد. من مثالی می زنم که ببینید فعالان این دوره چه دوران سختی را پشت سر گذاشتند. همین چند ماه گذشته،وقتی مرزها کردستان عراق بسته شد، دولت اعلام کرد به کسانی که در حال فعالیت اقتصادی در این مناطق بودند زیان می پردازد، اما هیچ گاه در دوره تشدید تحریم های گسترده جهانی کسی به داد بخش خصوصی نرسید. دولت این بخش و مشکلات ان را نادیده گرفت و فقط به مشکلات خود فکر کرد و به دنبال راه حل آن بود و هیچ گاه فکری یا حمایتی یا تدبیری برای بخش خصوصی به عمل نیاورد.

* محدوده زمانی مورد اشاره شما دقیقا چه دوره ای است؟

 از سال 1391 تا دی ماه 1394

* پس از آن وضعیت تغییر کرد؟

 تغییرات که مشهود است، اما باید تاکید کنم در این دو سال نیز آن میزان که وضعیت دولت تغییر کرده وضعیت بخش خصوصی دستخوش تغییر نشده است و بخش خصوصی ایرانی همچنان در داخل و خارج دچار بحران های فراوان اهم از انتقال ارز تامین کالاهای مورد نیاز تحریمی قلمداد می شود و … است.

 *البته برخی همکاران شما معتقدند سیمای اقتصاد ایران در این دوره تغییر کرد.

 درست می گویند. تحت تاثیر روان سازی فعالیت بخش دولتی ، سیمای اقتصاد ایران تغییر کرد. به هر حال بخش خصوصی ایران نیاز به دیده شدن دارد. نیاز به رفع مشکلات دارد. لازم به تقدیر از تلاش های این بخش در دوره تشدید تحریم ها نیست.

کافی است این نکته را در نظر بگیرید که سیاست گذاری های ما باید منافع بخش خصوصی را نیز در بر داشته باشد. آن وقت مشکلات برطرف خواهد شد.

این برای بخش خصوصی ایران بسیار ناشایست است که نمی توانند در بانک های معتبر دنیا حساب ارزی به نام خود باز کنند و تبادلات تجاری، صادراتی یا وارداتی خود را به دست خود انجام دهند چرا که ایرانیان در بانک های اصلی جهان از لحاظ حساب تحریم هستند. 

 *عدم برقراری روابط بانکی یا به عبارت دیگر روان نشدن ارتباطات بانکی دلیل این مشکل است؟

فکر می کنم بخشی از داستان به این باز می گردد که در این عرصه مبالغه شد. چه از سوی منتقدان و چه از سوی موافقان. هم بانک مرکزی و موافقانش مبالغه می کنند که ارتباط بانکی ایران روان شده و هم منتقدان برجام قضیه عدم برقراری رابطه را بزرگ می‌کنند.

حقیقت این است که ارتباط بانکی ایران با بانک های درجه سه و چهار دنیا در برخی کشورها که مراودات کمی با ایران دارند ،برقرار شده و تا حدی وضعیت بهبود پیدا کرده است اما هنوز تا برگشت به وضعیت قبل تحریم برای بخش خصوصی 90 درصد راه باقی مانده است. در واقع کمر اقتصاد بخش خصوصی در همه حوزه های تجاری در حال شکستن است.

* به این ترتیب بخش خصوصی هم از این وضعیت منتفع شده

 اتفاقا نکته اینجاست؛ در این دو سال فعالیت اقتصادی دولت روان تر شده است،؛ اما بخش خصوصی هنوز درگیر مشکلات فراوانی است. بخشی از این ماجرا به بزرگی سهم دولت از اقتصاد بر می گردد. دولت چون بعضی از حوزه های خود را نظیر نفت و پتروشیمی در حال بهتر شدن دمی بیند فکر می کند کل جامعه نیز همین وضعیت را دارد در حالی که این طور نیست.

*به هر حال برقراری ارتباط بانکی با اروپا، حتی در این ابعاد نمی تواند برای بخش خصوصی نفعی داشته باشد؟

توجه کنید، برقراری ارتباط با این بانک ها برای دولتی که نفت را به کشور اروپایی می فروشد مهم است، اما دقت کنید که 90 درصد از صادرات و واردات ما به چین و هند و همسایگان و کشورهای آسیای جنوب شرقی است. طبیعی است برقراری روابط بانکی در این کشورها برای بخش خصوصی بسیار جذاب است .

*بخش مهمی از مراودات بانکی ما که اتفاقا پیش از برجام نیز از طریق همین کشورها صورت می گرفت.

 ما مراودات بانکی مان به لحاظ رسمی را در چین از طریق کونلون بانک سامان می دادیم و حالا هم سامان می دهیم. این بانک، بانک کوچکی در چین است که فقط برای ارتباط با ایران به وجود امده است.

 *می گویند سرمایه این بانک ایرانی است، درست است؟

این بانک متعلق به ایران نیست، ولی سرمایه اولیه ای که هر بانک برای تاسیس لازم دارد یعنی همان مبلغ اولیه تاسیس برای بانک از همان پول های موجود ایران در چین تامین شد و این بانک شکل گرفت. این بانک شش شعبه بیشتر در چین ندارد. الان تمام امورات ایران در چین، چه ذخیره موجود ایران و چه امورات بازرگانی ایران از طریق این بانک صورت می گیرد. لازم به ذکر است که این بانک هیچ پولی برای ایران به خارج از چین ارسال نمی کند و ایران می بایست از طریق این بانک تنها کالای چینی خریداری نماید.  

*چه شد که دولت وقت چنین تصمیمی گرفت؟

این را باید مقامات بانک مرکزی بیان کنند، مقامات بانک مرکزی و وزارت امور اقتصادی و دارایی وقت، باید در این زمینه توضیحات لازم را بدهند، اما به هر حال ما در شرایطی قرار داشتیم که هیچ بانک چینی حاضر به همکاری رسمی با ایران نبود چون در این صورت ممکن بود بانک های چینی مشمول تحریم آمریکا بشوند از این رو تصمیم بر آن شد که یک بانک در چین انتخاب بشود تا فقط با ایران کار کند.البته فکر می کنم در آن موقع این بهترین تصمیم بود ولی کشور چین می توانست با همان بانک های موجود شرایط بهتری برای ایران فراهم کند.  

شروع این داستان به همان سال های آغازین تحریم بر می گشت، کونلون بانک، بانک کوچکی مثل همین صندوق های قرض الحسنه در ایران بود ، این بانک با سرمایه ایران بزرگ شد و پول نفت به این بانک واریز می شد.

*بخش خصوصی هم با این بانک کار می کرد؟

بله؛بعد از تحریم دولت اعلام کرد برای هر کالایی ارز تخصیص نمی دهد و ارز مبادله ای فقط به کالاهای ضروری تعلق می گیرد. در این راستا بانک های ایرانی در کونلون بانک چین حساب باز کردند، حالا ارز مبادله ای طبق ثبت سفارش ها مثلا به حساب فلان بانک ایرانی نزد کونلون بانک می رفت.

 *برداشت پول چطور بود؟

خیلی راحت نبود. باید ارز مبادله ای می گرفتی،بعد اعلام می کردند از کدام بانک برداشت کنی ، البته این کارها هم شفاف نبود.   

*اتفاقا سئوالی که طرح می شود این است که چرا روابط بانکی ایران با شرق آسیا و خصوصا چین، روان نشد و حتی در برخی دوره ها مثلا چند ماه پیش بدتر هم شد؟

خوب همه چیز در دست دولت ایران نیست. اقتصاد سیاسی خارج از روابط اقتصاد عادی است.آمریکا بعد از روی کار آمدن ترامپ تحرکاتی شدید علیه ایران داشته است. چین به خاطر ارتباطات وسیع اقتصادی با آمریکا و ترس از جریمه های سنگین نمی تواند روابط بانکی اش با ایران را سامان بدهد. به هر حال آمریکا تحریم هایش در این حوزه را نگه داشته است و در این قالب کاری از دست ایران بر نمی آید. مخصوصا در حوزه تبادلات اقتصادی.

*در این شرایط چه باید کرد؟

 ما در منطقه دشمن داریم. تحرکات برخی همسایگان تحت تاثیر عربستان علیه ایران افزایش یافته و آمریکا نیز بر مواضع ضد ایرانی اش پافشاری می کند. اسراییل هم که جای خود دارد. در حال حاضر فشار شدیدی از سه جناح به ایران می آید. آمریکا و اسراییل و بعضی از کشورهای عربی که در این سال ها تا توانستند از پشت به ایران خنجر زدند.

*فکر می کنید علت ایجاد این وضعیت در دوره تازه چیست؟

 آنها از این می ترسند که مبادا وضعیت ایران عادی شود و سرعت رشد و توسعه و نفود منطقه ای ایران افزایش یابد از این رو تلاش می کنند اوضاع را برای ایران همچنان غیر عادی نگه دارند. در دورانی که ما در تحریم های شدیدی بودیم این مثلث ضد ایرانی تلاش های فراوانی کردند تا از عادی شدن وضعیت ایران پیشگیری کنند.

به عنوان مثال شرکت های این کشورها در سه صنعت نفت و گاز و بانک ها سرمایه گذاری فراوانی کرده اند و با خریداری سهام بانک ها و شرکت های بزرگ تلاش کردند مانع از بازگشت ایران به شرایط عادی شوند.

از طرفی سهام برخی از بانک های بزرگ دنیا امروز در اختیار اسراییلی هاست. دیگر شرکت ها و بانک ها نیز سهامداران عربی، آمریکایی دارند که مانع از عادی شدن روابط ایران با دنیا می شوند.در مواردی دیده شده که وقتی حتی بخش خصوصی ایران حتی با یک شرکت به توافق رسیده، این شرکت ها وارد عمل شده اند وبا انواع ترفندهای ناجوانمردانه مانع از اجرایی شدن این قرارداد شده اند.  

* اتفاق خطرناکی رخ داده ، به این ترتیب به سادگی نمی توان به عادی سازی روابط امیدوار بود.

بالاخره ما باید با واقعیات جنگ اقتصادی که علیه ما راه انداخته اند روبرو شویم، باید وقتمان را روی شرکای اصلی مان بگذاریم تا بتوانیم عوارض این بحران را کمرنگ کنیم.در این عرصه کنشگران داخلی ما اهمیت دارند. ما باید در داخل به توافقاتی برسیم تا دولتمردان و گروه های تاثیرگذار جامعه برنامه ای را برای مقابله با این وضعیت بیاندیشند.

البته یک فرصت بی بدیل پیش روی ایران است. در شرایط کنونی حتی در داخل آمریکا هم همدلی با ترامپ نیست. ایران باید از این فرصت استفاده کند و در برابر پدیده “ترامپیسم” بسیار هوشیار عمل کرده تا اینکه بتوانند منافع کشور را محافظت کنند. بی تردید می‌تواند با در نظر گرفتن سیاست گذاری های هوشمندانه  همراهی بین المللی را در این نبرد اقتصادی با خود داشته باشد تا کشور از این مرحله بحران عبور کند.

35223

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا