آخرین خبرها

از قانون مسعودی ابوریحان تا قانون ناصری میرزا عبدالغفار

از قانون مسعودی ابوریحان تا قانون ناصری میرزا عبدالغفار

وبلاگ > جعفریان، رسول – تحول نجوم قدیم به جدید، در یک دوره بسیار طولانی رخ داد و مع الاسف، با تأخیر سه قرن، به تدریج از دوره ناصری، آثار آن در نوشته ها و کتب درسی دارالفنون ظاهر شد. در این جا به اثر مفصلی که در سال 1281 از یکی از معلمان مدرسه مبارکه دارالفنون در سالهای 1281 ـ 1284 ق نوشته شده، اشاره کرده و مقدمه آن را برای روشن کردن برخی از جنبه های تألیفی این اثر و توجه دادن به این تحول فکری می آوریم.

نسخه ای از کتاب مفصل قانون ناصری اثر میرزا عبدالغفار نجم الملک را در 895 صفحه مرور کردم. طبعا باید اولین اثر مفصل در نجوم جدید باشد که در شکل گسترده ای از آثار فرنگی ها استفاده کرده است. ابتدا اشاره کنم که مدتی قبل دانشجوی خوبم خانم مریم ثقفی پایان نامه ای با عنوان نجم الملک و تحول دانش جغرافیا و نجوم در ایران در باره او نوشت. حالا فرصت مراجعه به آن نبود ببینم در این باره چه نوشته است. دیدم این نسخه، مقدمه گویایی در باره چگونگی تألیف آن دارد که برای شناخت تحول این دانش سودمند است. همان مقدمه را تایپ کرده در اختیار عزیزان می گذارم. خلاصه آن مقدمه را در آغاز می آورم:
علی قلی میرزا اعتضاد السلطنه، وزیر علوم، از عبدالغفار اصفهانی خواسته است کتابی در باره نجوم بنگارد و او از اول رمضان سال 1281 تألیف این کتاب را آغاز کرده که سه سال از 1281 تا 1284 به طول انجامیده است. وی دلیل به طول انجامیدن آن را تدریس در مدرسه مبارکه دارالفنون دانسته وشرح داده که چه درسهایی داشته و مشغول تدوین جزوات درسی هم بوده است.
تا این زمان، کتاب خوبی در نجوم و هیئت ـ طبعا جدید ـ جز ترجمه یکی دو رساله که آن هم فارسی خوبی نداشته، در دست نبوده است. اول کتابی در شش هزار سطر نوشته، اما آن را مناسب ندیده و تألیف این کتاب را آغاز کرده که اثری کامل تر باشد.
نجم الملک گوید که به نظر او کتابی به این خوبی در دست نیست، حتی بهتر از مشابه های خود در اروپاست، و دلیل آن این است که وی، تمام آثار مهم فرنگی را دیده و در این اثر از آنها استفاده کرده است. از جمله آن آثار: نجوم اراکو رئیس سابق رصدخانه دولتی پاریس در چهار مجلد، و نجوم علمی فرانکُر در دو مجلد، و نجوم هرشل انگلیسی در یک مجلد است، و نجوم دلونه معلم مدرسه پلی تکنیک پاریس در یک مجلد، و نجوم پونیته کولان در دو مجلد، و هیأت کیکمُن معلم علوم ریاضی در پاریس در یک مجلد، و آثار دیگر.
وی می گوید این اثر نوعی تألیف ـ ترجمه است، یعنی ضمن استفاده از متون فرنگی، سعی کرده است مباحث دیگری را هم که جنبه تألیفی دارد بر آن بیفزاید.
وی این کتاب را قانون ناصری خوانده است، و این هم به اقتفای ابوریحان بوده که کتاب نجوم خود را قانون مسعودی خوانده است: چون استاد ابوریحان بیرونی، نظیر این کتاب را در علم هیأت قدیم و رصد کواکب به نام پادشاه عصر خود سلطان مسعود بن ناصرالدین غزنوی تالیف نموده، قانون مسعودیش خواند، این چاکر نیز تیمناً و تبرکاً این کتاب را به نام نامی «قانون ناصری» خواند، و هدیه بارگاه همایون نمود».
در پایان این نسخه که 895 صفحه است، آمده: تمام شد کتاب هیأت و نجوم جدید از تصنیفات معلم ثالث و ارسطوی ثانی، عالیجاه استادی آقای آقا میرزا عبدالغفار معلم کل علوم ریاضی ایران ـ صانه الله عن الحدثان ـ در مدرسه مبارکه دارالفنون صبح یوم پنج شنبه ششم شهر رجب المرجب سال 1288 بدست کمترین تلامذه معزی الیه نصرت طیب [طبیب!] قوچانی. شُکر که این نامه بعنوان رسید / پیش تر از عمر به پایان رسید.

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی خیر خلقه محمد و آله اجمعین
اما بعد؛ عرضه می‌دارد بنده جانی ابن الفاضل النحریر علی محمد، «عبدالغفار اصفهانی» که بر حسب امر قضاجریان دارای جهان و داور گیتی ستان، مالک بخت و جاه، و خداوند دیهیم و گاه، السلطان العادل و الخاقان الباذل ابوالفتح و النصر ناصر الدین شاه غازی ـ خلّدالله ملکه و اجری فی بحر المراد فلکه ـ به این بنده که از یُمن تربیت نواب مستطاب امجد والا اعتضاد السلطنه وزیر علوم علی قلی میرزا، اکنون معلّم کلّ علوم ریاضی و نقاد افکار معاصر و ماضی است، اشارت شد تا کتابی در علم هیأت جدید عالم ترتیب دهد.
اطاعت امر جهان مطاع را واجب شمرده، انگشت قبول بر دیده رضا نهاده، سر افتخار بر فلک سودم؛ بلامهلت در اول رمضان 1281 کمر خدمت بر میان جان بسته، به تالیف آن شرو ع نمودم.
و چون در ایران ـ صانها الله عن الحدثان ـ هنوز کتابی در این علم نوشته نشده بود، جز دو رساله بسیار مختصر کهنه که قدیم به لغت فارسی ترجمه نموده اند، و از کثرت عبارات غیر مأنوسه و مبهمه، هیچ کس نتواند از آن فایده برد، با خود گفتم، هر چند کتاب خود را مختصر نویسم، تازگی خواهد داشت، و عموم ناس از آن بهره مند خواهند شد.
پس همّت خود را مصروف نموده تا آخر همان رمضان کتابی نوشتم، قریب به شش هزار بیت که مشتمل بود بر اصول مطالب هیأت و نجوم؛ ولی به طور اجمال، ثانی الحال با خود اندیشه کردم که چنان کتاب لایق پیشگاه حضور مبارک نیست. باید کتابی تالیف نمود که مشتمل باشد بر جمیع مطالب به طریق تفصیل؛ پس ترتیب همان کتاب را اختیار نمود، ولی مطالب را شرح و بسط داد، و ابواب و فصولی چند در ضمن مندرج نمود و در اثبات احکام کلیه و مسائل مهمه جمیع وجوهی را که به تدریج ضبط شده بود، در این کتاب جمع آوری نمود.
و اکنون از روی انصاف می توان ادعا نمود که چنین کتاب جامعی در علم هیأت هنوز تالیف نشده، حتی در مملکت اروپا که غالب علوم به درجه کمال رسیده.
و نکته‌اش این است که حقیر در اکثر کتب معتبره که در این علم به لغت فرانسوی و انگلیسی نوشته شده، تتبع دارد؛ مثل نجوم اراکو رئیس سابق رصدخانه دولتی پاریس که چهار مجلد است، و نجوم علمی فرانکُر که دو مجلد است، و نجوم هرشل انگلیسی که یک مجلد است، و نجوم دلونه معلم مدرسه پلی تکنیک پاریس که یک مجلد است، و نجوم پونیته کولان که دو مجلد است، و هیأت کیکمُن معلم علوم ریاضی در پاریس که یک مجلد است، و امثال آنها و در هیچ کدام مطالب مهمه را چنین بسط نداده اند؛ بلکه در همین چند سال مشکلاتی چند حل شده و تغییرات جزئی در نتایج بعضی ارصاد سابقه داده شده که در کتب متقدمه ضبط نشده بود، و حقیر اضافه کرد.
دیگر آنکه به تمام اصول و غالب فروع علم هیأت که تا تاریخ تالیف این کتاب معلوم شده، از روی تحقیق در این کتاب ذکر نموده ایم و شاید بعد از این در فروع تغییر جزئی واقع شود.
[فصول کتاب]: اوّل در احوال کواکب ثوابت، دوم در حال زمین، سیم در احوال آفتاب، چهارم در احوال ماه، پنجم در احوال سیارات، ششم در احوال ذوات الاذناب، هفتم در حقیقت شُهب و کرات آتش و سقوط اجسام، هشتم در جزر و مدّ و زلزله، و هیأت عام به نظر ساکنان موهومی کره آفتاب و ماه، و بعضی از سیارات و چند فقره از این علم مجهول بوده یا مجمل و مهمل، بیشتر از مابقی بسط دادم؛ من جمله در خصوص صوَر فلکیه و بعضی از احوال ثوابت و در اثبات حرکت وضعیه و انتقالیه زمین تتبع نموده، جمیع انواع براهینی که ذکر نموده اند، بیان کردم؛ و شاید در هیچ یک از کتب متاخرین این مسئله را به تفصیلی که در این کتاب است، متعرض نشده باشند.
دیگر در خصوص ساعتهای آفتابی و نقشه های جغرافی، دیگر در خصوص هفته و ماه و سال و تواریخ مشهوره نزد ملل و طوایف مختلفه، دیگر در احوال سیارات صغار به خصوص باب ذوات الاذناب و مُهب و جزر را بسیار مبسوط ذکر نمودم.
و چون هیأت عالم به نظر ساکنان اجرام سماوی تازگی داشت، بیان کردم، و در آخر تواریخ یافتن مطالب مختلفه نجومیه و وضع آلات رصدیه را ملحق ساختم، و در ابتداء به عنوان مقدمه بعضی از احکام هندسیه را به ثبوت رسانیدم تا واسطه باشد در تسهیل درک فواید درک این کتاب شریف، و چون نقل اشکال آلات رصدیه برای عموم ناس خالی از اشکال نبود، حتی الامکان باب آلات را به اقتصار گذرانیدم، و به شرح اصول آنها اکتفا نمودم تا استنساخ کتاب، مُورِثِ اطالت و ملالت نشود.
و چند مطلب دیگر خواستم درج کنم؛ مثل استخراج سمت قبله و بنای تکوین عالم و احوال طبیعی سطح ظاهر کره زمین، و شرح فصول اربعه سال و هوای آفاق و اقالیم، مجال به چنگ نیامد. اگر خواست پروردگار باشد، بعد از این نوشته ملحق خواهد شد.
در ماه شعبان سنه 1284 هجری از تالیف فراغت حاصل گشت، و تحریر این کتاب مستطاب را اگر نتوان تصنیف واقعی گفت، کم از تصانیف رسمیه نیست؛ چرا که تصنیف واقعی آن است که شخص خود مخترع مطالب و معانی باشد، و ظاهر است که چنین تصانیف نادر است.
اما تصانیف رسمیه با تالیف مرادفند، و در حقیقت این کتاب هم تالیف است، و بعضی فقراتش ترجمه که در ضمن اشاره شده.
سبب انقضای مدت مدیده در تالیف کتاب آن است که حقیر همه روزه مباحثات چند در مدرسه مبارکه داشتم، از اصول ریاضی و جغرافی و ضمنا لغت انگلیسی را با قلیلی از ایطالی بر لغت فرانسه قدیم خود ملحق ساختم، و علاوه بر کتبی که سابق ترجمه و تالیف نموده بودم، در عرض این مدت چند کتاب نیز برای متعلمین خود نوشتم؛ از قبیل علم مثلثات مستقیمه… و علم نقشه کشی و مساحت و تسطیح و علم جغرافی. و هر وقت مجالی به چنگ می آوردم، مشغول به این کتاب می شدم، و لهذا سه سال به طول انجامید، و به تکافی آن کتابی شد کامل و شامل جمیع مسائل کلیه و جزئیه هیأت و نجوم.
چون استاد ابوریحان بیرونی، نظیر این کتاب را در علم هیأت قدیم و رصد کواکب به نام پادشاه عصر خود سلطان مسعود بن ناصرالدین غزنوی تالیف نموده، قانون مسعودیش خواند، این چاکر نیز تیمناً و تبرکاً این کتاب را به نام نامی «قانون ناصری» خواند، و هدیه بارگاه همایون نمود. انّ الهدایا علی مقدار مهدیها.
امید چنان است که لایق پیشگاه حضور مبارک گردد. و ها انا اشرع فی المقصود بعون الله الملک المعبود

به نظرم مناسب است اصفهانی ها، با توجه به دانش این مرد وارسته، برای او بزرگداشتی بگیرند.

رسول جعفریان

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا