سفیر اسبق ایران در اردن: حریری یک جنگ نیابتی را کلید زد
سفیر اسبق ایران در اردن: حریری یک جنگ نیابتی را کلید زد
ایران در زمین عربستان بازی نکند| قوای حزبالله صرف مسائل طائفهای لبنان نشود
زهره نوروزپور: سعدالدین حریری، روز شنبه 5 نوامبر 2017 به طور ناگهانی از ریاض پایتخت سعودی استعفای خود را از شبکه تلویزیونی العربیه وابسته به دربار پادشاهی سعودی اعلام کرد، اقدامی که بازیگران منطقه ای و حتی مقامات لبنان را شگفت زده کرد.
حریری در شرایطی از مقام خود استعفا داد که حزب الله لبنان در سوریه به پیروزی های چشمگیری در جنگ با تروریسم دست یافته است. استعفای نخست وزیر جوان لبنان بازتاب فراوانی به همراه داشته است، برخی حوادث لبنان را شروع یک بحران تازه در خاورمیانه قلمداد کرده اند، برخی معتقدند لبنان مقصد بعدی داعش است، در این میان تحلیل هایی هم وجود دارد که حریری چرا پس از دیدار با دکتر ولایتی استعفا داده است؟ اما نقطه مشترکی که در بازتاب این اتفاق دیده می شود این است که ریاض علیه حزب الله و تهران وارد بازی تازهای شده است. درباره این گمانه زنی ها و اخبارهای منتشر شده با نصرت الله تاجیک سفیر سابق اردن و کارشناس ارشد روابط بین الملل و خاورمیانه گفتگو کرده ایم که از نظر می گذرانید:
تحلیل شما از استعفای ناگهانی حریری چیست؟ آنهم در شرایط فعلی منطقه؟ در ابتدا بر روی زمان و مکان اشتباه یک استعفا! تأکید کردید، لطفا این را برای ما تشریح کنید.
این یک اشتباه بزرگ از سوی حریری بود به لحاظ زمان و مکان، این استعفا اشتباه دو گانه است. حداقل دستاورد این اشتباه مرکب برای خود سعد حریری نخست وزیر لبنان یک لگد بزرگ به آینده سیاسی خودش است و کمترین تبعات آن کلید زدن یک جنگ نیابتی و سیاسی داخلی در لبنان است. نه بیانیه استعفای وی که از تلویزیون العربیه با وضع مشکوکی قرائت شد مطلب جدیدی داشت و نه میشود دلایل این استعفا را در داخل لبنان جستجو کرد، بلکه بیشتر به نظر می رسد به نوعی مجبور شده و تحت فشار چنین اقدامی کرده است. ممکن است مسائل مالی وی با سعودیها در این ماجرا دخیل باشد.
از جهت زمانی خطرناک است چرا که در دوران پساداعش در سوریه و عراق، روند شکل گیری حوادث بعدی منطقه حاکی از آن است که احتمالا داعش به سمت و سویی دیگر حرکت کند. می توان گفت لبنان یکی از مقاصد است و از لحاظ ژئوپولیتیکی خطرناک است. البته خیلی ها احتمال میدهند که تنش در این کشور افزایش پیدا کند اما من خوشبین هستم و در صورت همکاری گروههای سیاسی و نیروهای تاثیر گذار زمینه ازدیاد تنشها در لبنان را زیاد نمیدانم. از طرفی مطامع اسرائیل هم باید در نظر گرفت، ممکن است آتش فتنه جدیدی را در لبنان شعله ور کند، بنابراین شرایط فعلی منطقه و حاکمیت ثبات و آرامش خصوصا” در سوریه و عراق، دل نگرانی ها را از جهت زمانی افزایش داده است.
از جهت مکانی هم مرسوم نیست در دنیا که یک سیاستمدار یا یک رجل سیاسی یک کشور در خاک یک کشور دیگر استعفای خود را اعلام کند. این تنها نمونه بارز دخالت عربستان در مسائل لبنان است چراکه حریری بیانیه خود را از شبکه تلویزیونی العربیه که وابسته به عربستان است خواند. این امر گویای این است که عربستان دخالت وسیعی را در جریان داخلی کشور لبنان دارد. از جهت میثاق ملی خود لبنان که قانون اساسی نانوشته این کشور است هم این نوع استعفا مرسوم نیست. باید استعفای خود را طبق تشریفات کشور و قانون انتخابات خودشان به میشل عون رئیس جمهوری لبنان تقدیم می کرد تا او درباره این استعفا تصمیم بگیرد.
بلومبرگ در تحلیل حوادث لبنان نوشته بود: «استعفای نخست وزیر لبنان جنگ نیابتی بین ایران و عربستان را بار دیگر در کانون توجه قرار داد» شما در تحلیل خود اشاره کردید به جنگ نیابتی داعش، نظرتان راجع به تحلیل بلومبرگ چیست؟
این هدف عربستان از فشار و یا تشویق حریری به استعفا است. بعید میدانم ایران در زمین عربستان بازی کند. تمام علاقمندان به لبنان و مردم این کشور به دنبال ثبات و آرامش این کشور در شرایط کنونی هستند. چه نیروهای داخلی و چه کشورهای خارجی. راه اندازی جنگ نیابتی در سوریه که داعش اسباب اجرا بود توسط عربستان سوریه را 30-40 سال از جهت توسعه سیاسی اجتماعی عقب انداخت. به نظر من مردم لبنان سوریه را مقابل چشم دارند و اجازه نخواهند داد چنین امری در این کشور اتفاق افتد.
در تحلیل ها به کرات مساله استعفای حریری را به دیدار دکتر ولایتی مرتبط دانسته اند.
به نظر من ارتباطی با ملاقات آقای ولایتی نداشته است. در هفته ای که گذشت این سفر دوم آقای حریری به عربستان بود. سفر اول یک هفته پیش قبل از دیدار با اقای ولایتی بود و سفر دوم پس از دیدار با ولایتی انجام گرفت. استعفا اصلا” نه تنها دلیل داخلی نداشته بلکه زمینه داخلی هم ندارد.
برگردیم به سوال قبل؛ فرض را بر این بگیریم که به گفته شما دیدار دکتر ولایتی ارتباطی به این مساله ندارد، چرا پس این جو در شبکه های اجتماعی و حتی مطبوعات داخلی خودمان به راه افتاده است که استعفای ناگهانی اقای نخست وزیر، ارتباطی به این مساله دارد؟ آیا این تنها یک پروپاگاندای رسانه ای است؟ به این معنا که افکار عمومی بیشتر به سمت ایران برود، به این معنی که ایران، حریری را برآشفته کرده است! چه بسا که حریری می توانست یک هفته بعد تر از دیدار با دکتر ولایتی استعفای خود را اعلام کند. نظر شما از این نوع تحلیل هایی که از لحظه استعفای حریری می بینم مبنی بر ارتباط این دیدار چیست؟
عرض کردم زمان و مکان این استعفای اشتباه نشان از دلایل و انگیزه های چنین اقدامی دارد. اگر وی بعد از ملاقات با ایشان در لبنان استعفا میداد شاید میشد چنین ادعائی را بررسی کرد. اما بی شک عربستان پشت این استعفا است. و فهم دلایل چنین استعفای عجیب و غریبی افلاطون نمی خواهد!
هدف حریری چه بود؟ به این معنی که با این حرکت چه اهدافی را دنبال می کند؟ حریری در قبال ایران و حزب الله بارها چنین شیوه ای انتخاب کرده است و جواب مثبتی نگرفته است. چرا بار دیگر این شیوه را در پیش گرفت؟
حریری برآورد اشتباه با پیش فرض های غلطی را دنبال می کند. فکر می کند از این طریق بتواند معادلات اینده لبنان را حل کند و معادلات کنونی را بهم بزند؛ معادلاتی که بخشی از آینده مربوط ی شود به انتخابات سال بعد، شرایط انتخابات اینده هم یکی از دغدغه ها است چراکه به نظر می رسید در انتخابات اینده موقعیت خوبی نداشته باشد و از حالا سعی در بهم زدن صحنه سیاسی لبنان دارد. اما به دلیل شرایط حساس زمانی ممکن است تبعات امنیتی داشته باشد و اگر نیروهای تاثیر گذار رسمی و غیر رسمی با دقت رفتار نکنند ممکن است دور جدیدی از تنش در لبنان بوجود آید.
برخی معتقدند جنگ سوم حزب الله در راه است. نظر شما چیست آیا جنگی در راه است؟ طبعا ایران هم در این جنگ حزب الله را همراهی خواهد کرد. یا اینکه احساس می کنیم شرایط خیلی به نفع ما نیست؟ دلیل این تشویش که در افکار عمومی افتاده است را شما در چه می دانید؟ چرا با هر بحران در خاورمیانه ما در انتظار جنگ هستیم؟
مجموع این شرایط باعث می شود که ما در حقیقت به این سمت و سو حرکت کنیم که مقداری بدبین به این قضایا باشیم. باید احتمال این را بدهیم که لبنان یا از جهت داخلی و یا از خارجی و محیط منطقه به دلیل شرایطی که شاهد آن هستیم باید احتمال حمله ای از سوی اسرائیل را در نظر داشته باشیم و آن را بررسی کنیم.
یکی از اهداف منطقه ای عربستان حذف حزب الله در صحنه سیاسی لبنان است. الان هم در حقیقت به دلیل ارامشی که در سوریه و عراق قرار است برقرارشود و نقش حزب الله در این روند بسیار قوی بود، در حقیقت به یک نوعی عربستان با شکست سیاست هایش روبرو شده است. سعودی سعی می کند که این سناریو را کلید بزند تا بتواند در حقیقت یک دغدغه جدید و یک سناریوی جدید برای حزب الله به وجود بیاورند. اگر صحنه لبنان به تنش و درگیری بازگردد، حزب الله باید نیروی خود را در صحنه داخلی لبنان بگذارد و از نقشی که در مبارزه با تروریسم و داعش در سوریه دارد باز بماند.
این شرایطی است که می گوید باید محتاط و مواظب باشیم، شرایطی که مقداری به هم پیچیدگی پیدا می کند که بیشتر به دنبال ارامش در لبنان باشیم. ثبات لبنان مهم است چراکه نیروی حزب الله نباید فقط بیخود صرف حل مسائل بی ربط و درگیریهای طائفی در لبنان مستهلک شود.
در نهایت با توجه به رویارویی عربستان و ایران، و اینکه اشاره کردید نیروی حزب الله مد نظر است، پیش بینی شما از آینده چیست؟
به عقل گرایی، استفاده از خرد جمعی، درس گیری از وقایع عراق و سوریه و نحوه عمل نیروهای تأثیر گذار لبنان بستگی دارد؛ نیروهایی اعم از اهل سنت، طیف های مختلف اهل سنت، مسیحیان و خود حزب الله. لبنان یک صحنه پیچیده ای دارد که با قانون اساسی نانوشته و بر اساس توازن قوای طوائف اداره می شود. اما باید از طائفه گرائی در این کشور عبور کرد و به مصالح عالی کشور لبنان اندیشید و عمل کرد. به عنوان حفظ میثاق ملی، این نیروهای تاثیر گذار باید صحنه داخلی را ارام نگه دارند تا بتوانند به یک شرایطی برسند که ارامش و امنیت خودشان را در مقابل توطئه های داخلی و خارجی حفظ کنند.
52310