پدر و مادرش باور نمیکردند که حسین مرتکب قتل شده باشد. نهتنها خانواده که دیگر اهالی لیلاکوه لنگرود هم باورشان نمیشد که حسین را یک قاتل بنامند. اما در اردیبهشت ۹۰ حادثهای تلخ باعث شد تا حسین در سن ۲۲ سالگی به قتل محکوم شود. حسین که به همراه همسر و فرزند دوسالهاش در باغی در جاده لاهیجان سرایدار بود محکومبه قتل مردی ۶۰ ساله شد.
حسین به مقتول که در همان خانه به دلیل داشتن یک اتاق انباری رفتوآمد داشت، مشکوک میشود و مرد را متهم به نگاه غیراخلاقی و غیرشرعی به همسر جوانش میکند. در جریان یک درگیری او باعث قتل آن مرد میشود . البته او نتوانست ادله کافی برای دادگاه ارائه دهد تا اقدام به قتلش دفاع از ناموس تلقی شود بنابراین بعد از دو سال از قتل او به قصاص محکوم شد.
اما در لنگرود و روستای پایین سرای لیلاکوه همه، خانواده حسین را با صفتی جز خوبی و زحمتکش بودن نمیشناسند.
در سال گذشته با همراهی دادستان شهرستان لنگرود و همت خیرین شهر، ۲۵ میلیون تومان از ۱۸۶ میلیون تومان توافق شده برای گذشتن خانواده مقتول از قصاص جمعآوری شد.
گیل نگاه در پی درخواست چند تن از نیک اندیشان شهر لنگرود ازجمله حاجآقا گلپور از معتمدان محل، رجایی شهردار لنگرود و گنجی عضو شورای روستای پایین سرای لیلاکوه که برای آزادی این جوان تلاش میکنند تصمیم دارد تا صدای او و خانوادهاش را به گوش خیرین برساند.
خانواده حسین در روستای پایین سرای لیلاکوه زندگی بسیار سادهای دارند. تنها منبع درآمدشان باغ چای است. خانوادهای که هنوز هم انجام قتل توسط حسین را نمیتوانند قبول کنند. پدر خانواده هم به دلیل شکستگی دستش و کار گذاشتن پلاتین نمیتواند چندان کارهای سنگین انجام دهد. مادرش میگوید: پسرم دلرحمتر از این بود که بخواهد این کار را انجام دهد اما…
کسی خشونتی از حسین به یاد ندارد. او تا کلاس پنج ابتدایی درسخوانده در سن ۱۹ سالگی ازدواج کرد، در سن ۲۰ سالگی پدر شد و در سن ۲۲ سالگی هم به پشت میلههای زندان رفته است.
همسر سابق اش که پیش از ازدواج با او نیز یکبار ازدواجکرده بود در سال ۹۲ از حسین غیابی طلاق گرفت و اکنون زندگی جدیدی تشکیل داده است.
پدر حسین میگوید: من همیشه با سختی ولی با آبرو زندگی کردم اما این ماجرا باعث شد که برای آزادی حسین مزاحم خیلیها بشوم
مادر هم با چشم گریان از پسرش حسین صحبت میکند که شش سال گذشته را در زندان گذرانده است. از همسر و خانواده همسر پسرش گله دارد که در این ماجرا کمکی به حسین نکردند بلکه اوضاع را برای او بدتر کردند. از آخرین تماسهای حسین از زندان برایمان میگوید. مادر با چشمانی اشکبار حرفهای پسرش را بازگو کرد که به مادر گفته بود: مامان برایم کاری انجام بده تا اعدام نشوم.و مادر هقهقکنان خطاب به ما میگوید: من چهکاری میتوانم برای او انجام دهم وقتی بهجز باغ چای کوچکی که ارزش مالی ندارد و خرج خانواده از آن بیرون میآید چیز دیگری ندارم؟
حالا خانواده حسین چشمانتظار کمک نیک اندیشانی هستند که میتوانند با واریز رقمهایی هرچند کم آزادی پسرشان را از زندان رقم بزنند.
بر همین اساس خیرانی لنگرودی برای سرانجام خوش این پرونده هم از رسانه درخواست انتشار متن استمداد را کردند. آنها همچنین از دادگستری خواستار در اختیار قرار دادن یک شمارهحساب شدند تا مردم مهربان بتوانند ارقام اهدایی خود را به آن واریز کنند.
حالا نیک اندیشان عزیز میتوانند برای جمعآوری مبلغ موردنیاز ۱۸۶۰۰۰۰۰۰۰ ریال برای آزادی این زندانی، ارقام واریزی خود را طبق هماهنگی به عمل آمده با دادستانی مرکز استان به شمارهحساب ۲۱۷۱۲۹۴۴۵۲۰۰۴ با شناسه پرداخت ۹۰۱۴۱۲۳۰۰۰۷۱۰۱۲۷۸ واریز کنند. بر این اساس خیریان عزیزمیتوانند از طریق شعبه ملی دادگستری رشت کد ۳۷۰۴ و با استفاده از فیشهای چهار نسخهای با خیالی آسوده قدمی در راه رهایی یک جوان پشیمان از اشتباه و بازگشت او به دامان خانواده و جامعه بردارند.