علی شفاهی /جغرافیای پر رمز و راز ما تحمل مدیران غیر بومی را ندارد

یادداشت- علی شفاهی : نمی دانم از کجا شروع کنم؛ وقتی سخن از انتصاب مدیران غیربومی در استان گیلان می‌شود می‌گویند «ایران سرای من است» و این شعار می‌شود نقل و نبات محفل تصمیم گیرندگان برای گیلان. آیا تا به امروز دیده‌اید که یک گیلانی در خارج استان در پست‌های سیاسی یا اقتصادی منصوب شود؟ اگر پاسخ جناب آقای دکتر نوبخت باشد؛ این موضوع بازمی‌گردد به سال‌های دور و تلاش و پشتکار این اسطوره گیلانی‌ها. که باز هم ما از خود خویشتن‌داری به خرج ندادیم و جایگاه ملی دکتر نوبخت را درک نکردیم بعضی از دوستان گیلانی شبلی گونه چه حرف‌ها که نزدند و چه تهمت‌ها و ناسزاها به ایشان روا نداشتند این گونه می‌شود که سرمایه‌های انسانی ما به تحلیل می‌رود و همه را به نحوی حذف ‌می‌کنیم و یا آنقدر برایش حاشیه‌‌سازی می‌کنیم که بلاخره آن را از متن خارج می‌کنیم. سرمایه‌های انسانی  و نخبگان گیلانی روبروز با دست‌های  هم‌استانی‌های خود حذف می‌شوند. یک روز با برچسب دزدی یک روز با با برچسب ناکارآمدی روز دیگر با انگ‌های غیراخلاقی  و از سوی دیگر توسط کسانی که گیلان برای‌شان حکم آزمایشگاه را دارد و گیلان محل کارآموزی آنان است حذف نیروهای گیلان را در پیش می‌گیرند. گیلان از خود حذفی خودی ها بیشتر رنج می برد و مدیران غیر بومی این امر را تشدید می‌کنند و بارها تبر مدیران غیر بومی بر پیکره‌ی مدیران و نخبگان و سرآمدان این استان فرود آمده است.  به نوعی ایراد از اندرونی ما گیلان‌ها است که مجال فرصت سازی‌ها را از فرزندان این آب و خاک می‌گیرند و بساط فرصت سوزی‌ها را پهن می‌کنند  و پس از مدتی پشیمان می‌شوند و این برای ما درس نمی‌شود و این دور تسلسل ادامه دارد. ما گیلانی‌ها عادت بدی داریم زود غریبه پرست می‌شویم  نمی‌دانم چرا زود مدافع و حامی آن مدیرغیر بومی می‌شویم و چه هدفی را دنبال می‌کنیم. تعریف و تمجید و بت‌سازی از ویژگی ماست. البته هنر دیگر نیز داریم اگر قرار باشد کسی را تخریب کنیم از همه کلمات، جملات و عبارات کمک می‌گیریم خدا را شکر در تخریب دیگران دایره‌ی واژگان بسیار گسترده می‌شود. و اگر هم‌استانی ما در یک استان دیگر منصبی بگیرند شروع به نوشتن نامه علیه او می‌کنیم زندگی شخصی او را تا مرز تحقیر و آبرو بردن رمز گشایی می‌کنیم. فایل جدید زیرآب زنی را از آغاز تولد تا آخرین روز مسئولیت او برای استان‌های دیگر می‌فرستیم تا آنان از تصمیم خود پشیمان شوند. در شرایط فعلی در گیلان به تعداد انگشتان دست مدیر بومی کارآمد و سرآمد داریم و مدیرسازی و جایگزین پروری نکرده‌ایم. ولی در عوض تا دلمان بخواهد پرونده‌سازی و پروژه‌سازی کرده‌ایم. زنده یاد مهندس قهرمانی یک فرصت بود قدرش را ندانستیم و چون به دیار باقی شتافت همه غصه‌دار  شدیم و از او به عنوان قهرمان گیلان یاد کردیم. قهرمان‌کٌشی و قهرمان‌سازی دو پارادوکس همیشگی در گیلان.

امروز زمان ابرام و اصرار است به ماندن نه رفتن همه از توانایی ایشان باخبریم قدرش را بدانیم نگذاریم ایشان برود جغرافیای پر رمز و راز ما تحمل مدیران غیر بومی را ندارد. حمایت صد در صدی از جناب آقای دکتر نجفی فرصت طلایی دیگری است برای استمرار توسعه و پیشرفت استان.