رانت و زیر میزی سرمایه گذاران را فراری داده است/رخنه در آمد نفت، رشد اقتصادی را متوقف میکند
مدیر مسئول روزنامه دنیای اقتصاد :
رانت و زیر میزی سرمایه گذاران را فراری داده است/رخنه در آمد نفت، رشد اقتصادی را متوقف میکند
استانها > البرز – علیرضا بختیاری گفت : رانت ها و زیر میزی ها سرمایه گذاران را فراری داده و انها برای سرمایه گذاری احساس خطر می کنند که البته در بعضی جاها نیر خود دولت مقصر بوجود آمدن این شرایط است .
به گزارش خبر آنلاین : مدیر مسئول روزنامه دنیای اقتصادکه در اولین همایش سرآمدان اقتصادی ” بانک، بیمه و بورس” با طرح این پرسش که در چه زمانی ما موفق ترین اقتصاد را در ایران داشتیم ؟ اظهار داشت : دهه 1340 رشد اقتصادی ما در زمانی که کشورهای منطقه خواب رشد اقتصادی را هم نمیدیدند 10 درصد و علت آن نبودن قیمت بالای نفت و در آمد فروش حاصل از آن بود که به بخش خصوصی فرصت و اجازه رشد می داد و این عدد 10 درصد را محقق کردند.
بختیاری با اشاره به اینکه در اواخر ده 40 و اوایل 50 همه چیز تغییر کرده و فوران نفتی ایجاد و در آمد حاصله از آن به جریانهای و در آمدهای دولتی افتاد رشد اقتصادی کند تر و در مقاطعی متوقف شد ، ادامه داد: با این روندی که اتفاق افتاده و در حال حاضر آیا پیش بینی جذب 65 میلیارد دلار سرمایه کاری و رشد اقتصادی و رشد 8 درصدی واقعا عملی غیر ممکن است ؟ پاسخ روشن و راه آن مشخص است اما مشکل از آن جایی است که ما نمی خواهیم از راه مشخص این مسیر را طی کنیم.
وی همچنین گفت : اقتصاد ما غریب به 80 درصد آن در دست دولت و یا شبه دولت است .بنابراین نقش بخش خصوصی در اقتصاد ما بسیار کوچک است در صورتی که اگر بنا به توسعه اقتصادی است هیچ راهی جزء خصوصی سازیی واقعی نخواهیم داشت . منظور از خصوصی سازی که تا به الان اتفاق افتاده نیست در واقع آن چه که اتفاق افتاد کاش اتفاق نمی افتاد برای این که ما صرفا صورت حقوقی بنگاهای دولتی را عوض و ظاهرشان را خصوصی کردیم در واقع به نوعی راه بازی برای ارگانها و دستگاههای دیگر هموار و آن ها را از دایره پاسخگویی خارج کردیم بدون آنکه نقش جدی توسعه برای انها متصور باشیم.
مدیر مسئول روزنامه دنیای اقتصاد با تاکید بر اینکه اولین گامی که باید برداشته شود این است که سیاست گذاران کشور باید بپذیرند که توجه و میدان دادن به بخش خصوصی حیاتی و با بنگاه داری در تضاد جدی است ادامه داد : تا زمانی که دغدغه بسیاری از مدیران و سیاستمگزاران ما تعیین مدیران و اعضای هیات مدیره شرکتهای دولتی و شبه دولتی است مطمئن باشید فرصتی برای سیاست گزاری و جهت دهی درست در اقتصاد کشور ایجاد نخواهد شد .
اگر بخش خصوصی ما فعال بشود چه اتفاقی خواهد افتاد ؟
بختیاری در پاسه به این سوال به مسیری که چین و ترکیه از آن گذشتند و به جایگاه امروز رسیدند اشاره و عنوان کرد : میدان دادن به بنگاه های خصوصی اولین اقدام این دولتها برای رهایی از رکود اقتصادی و تورم 300 درصدی بود و ما نیز اگر به تقویت بخش خصوصی بپردازین پول ملی ارزش بیشتری خواهد یافت و توسعه اقتصادی اتفاق می افتد.
تمرکز بر بنگاه های خصوصی
وی افزود : شاید استان البرز یکی از استانهایی است که ظرفیت بالقوه و بالفعل بالایی دارد . اگر ما بخش خصوصی را به این سمت سوق دهیم که بر بنگاههای خرد متمرکز شوند نتایجی نیز بدنبال خواهد داشت . جامعه و مردم ما که منتظر آن هستند که کارمند دولت بشوند در حالی که این موضوع را دولت نمی تواند حل کند این را بخش خصوصی و بنگاههای خرد می توانند حل کنند و به دلیل اینکه گستردگی آن در کل کشور خواهد بود میتوانند ایجاد شغل جدید کند .بیش از 60 درصد تولید کشور های ثروتمند از سوی بنگاههای و شرکتهای خصوصی و خرد است و این در حالی است که در کشور ما این عدد 30 درصد است .
این کارشناس اقتصادی عنوان کرد : اگر بنگاه های خصوصی در سطح کشور فعال شود سرمایه های کشور به سمت ثروتهای مولد سوق داده شده و می توانند سرمایه های خرد را می توانند جمع آوری کنند . در سال 2010 بیش از 80 درصد اشتغال و 60 درصد از کل ارزش افزوده ترکیه از طریق سرمایه های خرد و چین در اواخر دهه 70 تولید اشتغالش از قبل تولید بنگاههای کوچک و خصوصی بوده بنابراین سیاست های دولت باید فعالان اقتصادی را به این سمت سوق دهد.
در ایران چه اتفاقی افتاده است ؟
در کشور ما بنگاههای اقتصادی خرد و بزرگ زیاد است اما بنگاههای متوسط وجود ندارد .
بختیاری با بیان این مطلب افزود : سیاست گزار اقتصادی در میانه راه و یا اوایل راه حمایت خود را از بخش خصوصی قطع می کند و بنگاه اقتصادی در همان اندازه خرد باقی می ماند در حالی که بنگاه اقتصادی رشدش مانند رشد یک موجود زنده است . سیاستهای دولت اجازه نمیدهد بنگاههای خرد خصوصی رشد کنند و در رقابت با بنگاههای خصوصی بزرگ یا از پا در می آیند و یا فعالیتهای خود را زیر زمینی میکنند .
وی 3 دلیل عمده عدم موفقیت در سیاست های توسعه اقتصادی در ایران را اینگونه برشمرد:
1- پررنگ بودن نقش دولت در نقش تولید و ورود سازمانها و بخشهایی مختلف به منظور کسب سود .
اما آیا بخش خصوصی با مداخله دولت میتواند کارش را انجام دهد؟ بنابر این تا زمانی که این اقتصاد در اختیار نهادها و سازمانهای دولتی است زمینه و امکان فعالیت برای بنگاهها و بخش خصوصی وجود ندارد .
2- عدم توسعه بازارهای مالی .
چرخش بنگاه نیازمند پول است اما بانک با نرخ 18 درصد یا 24 درصد تزریق مالی را به بخش ها مختلف اقتصاد کشور انجام میدهد از طرفی هم نرخ ارز را به زور نمی توان پایین نگه داشت چرا که موجب شکل گیری رانت می شود و لذا باید به دنبال واقعی کردن نرخ ارز و تثبیت آن باشیم که اگر این دو مورد حل شود شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود
3- عدم توجه چرخه حمایتی.
دولت بپذیرد که باید امکانات داشتن بنگاههای خصوصی را فراهم کند . سیاستگزارن باید این اثر گزاریهای کاذبی که قیمت ها را تحت تاثیر قرار می دهد کنار بگزارند . تا وقتی که نخواهند بنگاههای ما به شکل خرد فعالیت کنند ما در حوز چرخه و توسعه اقتصادی پیشرفت نخواهیم کرد .
48