ننگ، زشت و خطرناک! /رسوایی نابخردانه رئیسجمهور آمریکا
گروه بین الملل : در گذشته هیچیک از روسای جمهور آمریکا خشونت و نژادپرستی نئونازیها را بیاهمیت نمیدانستند. ازنظر بسیاری از جمهوریخواهان، دونالد ترامپ از حد خارجشده است. این رهبر پوپولیست اکنون بیش از هر زمان دیگری در حزب خود و در دنیا تنها است.
به گزارش تدبیر شرق به نقل از اشپیگل، در پایان هفتهای خونین که یک زن کشته و چندین تن زخمی شدند، “کریستوفر کانتول” گفت: “من که فکر میکنم ارزشش را داشت.” کانتول یکی از سازمان دهندگان تجمع “اتحاد راست” در شارولتزویل بود. او هفته گذشته به ویرجینیا رفت تا به برچیدن مجسمه “ژنرال رابرت ای. لی” اعتراض کند. برخی از همراهان کانتول کلاههای فولادی یا زرههای دستساز از جنس چوب یا پلاستیک پوشیده بودند که آنها را شبیه به ارتش مزدوران سطح پایین میکرد.
کانتول با خوشحالی و سرور اسلحههای همراهش را به دوربینِ خبرنگار “وایس نیوز” نشان میداد؛ یک اسلحه اتوماتیک، دو اسلحه در کمربند و یکی دیگر در قوزک پا، و یک چاقو. همانطور که اینها را نشان میداد گفت: “راستی یک کلاشینکف هم در آن کیف دارم… آدم حسابِ سلاحاشو گم می کنه.”
کسانی که هنوز هم به تعصب، افراطگرایی و خشونت بالقوه حزب راست تردید دارند، باید ویدئوی منتشرشده از “وایس نیوز” را تماشا کنند. این ویدئو ناسیونالیستهای سفیدپوست را مشعل به دست در آستانه تظاهرات نشان میدهد: گردهمایی شبهنظامیان خصوصی در لباس استتار و مسلح به سلاحهای اتوماتیک به همراه گروهی از یهودستیزان و فاشیستها از سراسر کشور.
حداقل 500 نفر از حامیان حزب راست جمع شده بودند که بزرگترین گردهم آیی آنها در سالهای اخیر بود. تظاهراتی سرشار از خشم و نفرت. سپس یکی از راستگرایان با ماشین به تجمع مخالفان حزب راست حمله کرد. زنی 32 ساله جان خود را از دست داد و نوزده نفر دیگر زخمی شدند. تعصب و خشونت آنقدر واضح بود که هر سیاستمداری بدون تردید خشونت و تعصب حزب راست را محکوم میکرد.
اما دونالد ترامپ چه کرد؟ زمانی که خشونت ناسیونالیستهای سفید در روز شنبه به اوج خود رسید، ترامپ از باشگاه گلف خود در نیوجرسی گفت که “احزاب متعددی” در تشدید خشونت نقش داشتهاند. به گفته ترامپ، فقط نازیها مقصر نبودند، بلکه گروه مخالفان نازی نیز به خشونت دامن زدهاند. او افراطیهای راستگرا را با مخالفان آنها یکی دانست. در شارلوتزویل یک فاجعه رخ داد، اما ترامپ بهسرعت آن را به یک رسوایی سیاسی تبدیل کرد، به یک رسوایی غیرقابلتوجیه در دولتش.
توجیه خشونت نئونازیها
تا دوشنبه طول کشید تا سخنرانی دقیقی ایراد و در آن نفرت، فاشیسم و خشونت را محکوم کند. او از برابریِ همه در برابر قانون و خدا و از عشق و اتحاد تمام مردم آمریکا گفت. او همچنین با صراحت “کو کلاکس کلان”، نازیها و ملیگرایان سفید را محکوم کرد. احتمالاً “جان کلی” رئیس جدید ستاد کارکنان او را وادار به بیان این سخنان کرد. اما یک روز بعد، تمام حرفهایش را پس گرفت و وضعیت را بدتر کرد.
از آن زمان، تمام دموکراتها و برخی از جمهوریخواهان اتفاقنظر دارند که ترامپ از حد خارجشده است. رئیسجمهوری که خشونت نازیها را توجیه کند و آگاهانه از جناح راست حمایت کند، چیزی جز فضاحت ملی نیست. حتی نزدیکان ترامپ نیز شوکه شدهاند و محافظهکاران هرروز بیشتر تلاش میکنند از او فاصله بگیرند. تمام اینها به این دلیل است که ترامپ تصمیم گرفت یک کنفرانس خبری ناگهانی برگزار کند.
زمانی که ترامپ روز سهشنبه در مقابل برج ترامپ در نیویورک حاضر شد، انتظار میرفت از برنامههایش برای سرمایهگذاری در زیرساختهای آمریکا صحبت کند. مشاورانش گفته بودند که یک بیانیه کوتاه ایراد خواهد کرد. اما ترامپ هیجانزده به نظر میرسید.
خبرنگاران به دلیل فقدانِ آشکار اشتیاق در محکومیت “کو کلاکس کلان” و دیگر گروههای ناسیونال از ترامپ انتقاد کرده بودند. نیویورکر در قطعهای طنزآمیز نوشته بود ترامپ در هنگام خواندن بیانیه همانند گروگانی به نظر میرسد که چارهای از انجام کاری که به او گفته میشود ندارد و با اکراه متن بیانیه را میخواند. ترامپ از رسانهها خشمگین بود که به تلاشهایش احترام کافی نشان ندادهاند. قبل از کنفرانس مطبوعاتی ناگهانی، در توییتر نوشت: “رسانههای منتشرکننده اخبار جعلی هرگز راضی نخواهند بود… واقعاً افراد بدی هستند.”
وی در پاسخ به سؤالات خبرنگاران به حزب “چپ افراطی” حمله کرد و گفت آنها نیز بهاندازه برتریطلبان سفیدپوست مقصر هستند. این حرف تنها مخالفین حزب راست را محکوم نکرد، بلکه خشونت نئونازیها را توجیه کرد. ترامپ از “مقصر بودن” دو جناح گفت و ادعا کرد در بسیاری از ملیگرایان سفیدپوست تنها برای اعتراض به حذف مجسمه ژنرال رابرت لی به آنجا رفته بودند. کنفرانس خبری تنها 20 دقیقه طول کشید، اما در پایان مشخص شد رئیسجمهور سعی دارد اقدامات نئونازیها را کماهمیت جلوه دهد.
دو تن از روسای جمهور سابق آمریکا، جورج اچ. دبلیو بوش و جورج دبلیو بوش، در بیانیهای مشترک “همه اشکال” نفرت و خشونت را محکوم کردند. پنج نفر از رهبران ارشد نظامی کشور لازم دیدند با صدور اظهاراتی روشن، نژادپرستی را محکوم کرده و با فرمانده کل قوا مستقیماً مخالفت کنند.
ننگ ملی
“جان برنان” رئیس سابق سازمان سیا سخنان ترامپ را “ننگ ولی، زشت و خطرناک” دانست. “اسکات تیلور” عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان از “شکست رهبری” سخن گفت که از رأس قدرت شروع میشود. “تیم اسکات” سناتور جمهوریخواه از کارولینای جنوبی گفت: “اقتدار اخلاقی ترامپ در خطر است.”
ترامپ اولین رئیسجمهوری است که از افراطگرایان جناح راست حمایت کرده است، و توانایی تشخیصِ خوب از بد را از دستداده است (البته با این فرض که قبلاً این توانایی را داشته). چنین نقصی در هر رهبر سیاسی ترسناک خواهد بود، اما نقش رئیسجمهور آمریکا بسیار فراتر از یک رهبر ملی است. او نمونهای برای کل جهان است، بهویژه زمانی که مسئله مبارزه با تعصب و نفرت در کشورش خودش مطرح باشد.
محکوم کردن خشونتهای راستگرایان نباید برای هیچ سیاستمداری دشوار باشد، مخصوصاً زمانی که این خشونت تلفات جانی داشته است. اما حالا مشخصشده که آمریکای آسیبدیده نمیتواند در شرایط حساس چشم امید به کاخ سفید داشته باشد. در عوض مسئولیت پر کردن این جای خالی به دوش رئیسجمهور پیشین افتاده است.
در پی حوادث شارلوتزویل، باراک اوباما در واکنش مستقیم به سخنان ترامپ نقلقولی از نلسون ماندلا را توییت کرد: “هیچ انسانی با نفرت از رنگ پوست یا مذهب دیگری به این دنیا نمیآید…”.
بذر نفرت
اما ترامپ دقیقاً خلاف این کار را انجام داد. او بهجای صلح، اشاعهی نفرت کرد. زیرا عصبانی بود. زیرا فکر میکرد منظورش درست درک نشده است. زیرا میخواست به دهان مخالفان و خبرنگارانِ منتقدش مشت محکمی بزند. قدرتمندترین مرد جهان همانند یک مدافع نازی از منبع شر انتقاد نکرد و این کشوری است که سالها پیش برای شکست آدولف هیتلر جنگیده بود. کشوری که به نقش خود در جنگ جهانی دوم افتخار میکند.
تبعیض میان سیاهوسفید در همهجا ادامه دارد. سیاهپوستان قربانیان خشونت پلیس هستند (بیشتر از سفیدپوستان) و قسمت زیادی از زندانیان را تشکیل میدهند. نژادپرستی هنوز هم سایه سیاه و گستردهای بر ایالاتمتحده افکنده است، حتی 50 سال بعد از ترور “مارتین لوتر کینگ”.
ترامپ در طی مبارزات انتخابی تنها نژادپرستی را شیوع نداد، بلکه نفرت از تمام اقلیتها را باب کرد. از سال 2015، تعداد گروههای مخالف مسلمانان سه برابر شده است. حملات ضد یهودی نیز مانند حملات به مساجد و مسلمانان افزایشیافته است.
اما بحث در مورد مجسمههای قهرمانان جنگ داخلی آمریکا تازه آغازشده است. بیش از 700 نو.ع از این آثار در کشور وجود دارد که نمادِ قرنها بردهداری هستند، دورهای که آمریکا هرگز بهاندازه کافی با آن مقابله نکرد و البته هرگز برای آن عذرخواهی نکرد. اکنون بسیاری از شهرهای آمریکا نگرانِ رخ دادن درگیریهای مشابه با شارلوتزویل هستند. در این هفته چهار اثر تاریخی در “بالتیمور” شبانه برداشته شد.
خشمِ توأم با تعصب
ترامپ با این اظهارات نشان داد همچنان به اعتقاد گذشته خود پایبند است. در اوایل دهه 1970، ترامپ و پدرش برای عدم اجاره آپارتمان به مستأجران سیاهپوست در نیویورک تحت پیگرد قانونی قرار میگرفتند. در سال 1989 که چهار سیاهپوست و یک نوجوان اسپانیایی به تجاوز به یک زن متهم شدند، ترامپ مبلغ 85 هزار دلار در تبلیغات روزنامهها هزینه کرد تا مجازات اعدام دوباره در نیویورک برقرار شود.
او همیشه متعصب و پرخاشگر بوده و اکثر اوقات این خصوصیات را آشکارا به نمایش گذاشته است. در دهه 1980 ترامپ در آتلانتیک سیتی کازینو داشت. به گفته یکی از کارکنان کازینو سیاهپوستان بهمحض ورود رئیس باید خود را پنهان میکردند. گفته میشود او یکبار گفته: “متنفرم که سیاهپوستها پولهای مرا بشمارند.”
بر اساس یک نظرسنجی، تنها 27 درصد از آمریکاییها معتقدند واکنشهای ترامپ به رخداد شارلوتزویل مناسب بوده است.
“دیوید دوک” یکی از رهبران بلندپایه کو کلاکس کلان در توییتر خود نوشت: “از ترامپ ممنونم که باصداقت و جرئت حقیقتِ ماجرای شارلوتزویل را بیان و تروریستهای چپگرا را محکوم کرد.”
“ریچارد اسپنسر” از حزب راست افراطی نوشت: “واقعاً به او افتخار میکنم.” دیگر اعضای راست افراطی نیز از ابراز تنفر ترامپ نسبت به چپگراها خشنودند. اشتباهات ترامپ عواقب سیاسی خواهند داشت. افراد کمی در واشنگتن معتقدند که ریاست جمهوریِ او بهخوبی پایان یابد.
معضل جدی برای جمهوریخواهان
شکاف میان ترامپ و جریان اصلی جمهوریخواهان عمیقتر از قبل شده است. متحدان رئیسجمهور از تمایلِ او به حمایت از خشونت شوکه شدهاند و شک دارند که میتوانند با او همکاری کنند یا خیر. “گری کوهن” مشاور اقتصادی ترامپ که یهودی است، از اظهارات او شدیداً خشمگین و ناراحت است؛ درست مانند بسیاری دیگر از کارکنان کاخ سفید.
جمهوریخواهان قدرتمند مانند “میت رامنی” و “پل رایان” از ترامپ انتقاد کردهاند. نظرات نادرست او افراد زیادی را ناراحت کرده که ترامپ در آیندهای نزدیک برای تصویب برنامههایش به آنها نیاز دارد.
مشکل اینجاست که محافظهکاران نمیتوانند از معاملهای که با ترامپ کردند خارج شوند. اگر اجازه دهند ترامپ شکست بخورد، بدون شک در انتخابات میاندورهای در پاییز آینده ضربه سختی خواهند خورد. اما حزب نگران است که هنوز هیچ راهی برای کنترل این رئیسجمهور ندارد؛ حتی “جان کلی” نیز نمیتواند او را کنترل کند. اکنون سه هفته است که کلی رئیس ستاد کارکنان شده است و بهعنوان یک ژنرال بازنشسته، به فردی سختگیر و مستقل شهرت دارد که حتی در آشفتهترین شرایط هم نظم و انضباط برقرار میکند. هفته گذشته “نیوزمگزین” تصویری از جان کلی چاپ کرد و نوشت “بهترین و آخرین شانسِ ترامپ”.
کلی با سختترین چالشهای زندگی حرفهایش روبرو است. در طی کنفرانس خبری ترامپ، اندکی دورتر از او دستبهسینه ایستاده بود، سرش اندکی پایین بود و انگار تازه متوجه شده بود که با چه چالشی روبرو است. بنا به گزارشها مشاوران زیادی سعی کردند ترامپ را از سخنرانی ناگهانی منصرف کنند. اما حتی دختر و دامادش هم قادر به تأثیرگذاری بر وی نبودند.
افزایش افراطگرایی
برای درک افراطگرایی روزافزون ترامپ، باید به سال 2011 برگردیم؛ همان سالی که برای اولین بار با استیو بنن ملاقات کرد. بنن در آن زمان یک فعال و فیلمساز راست اندیش بود. اولین دیدار آنها در نیویورک بود. بنن ایدههای زیادی در ذهن ترامپ کاشت. بنن جهانبینی کامل و سازمانیافتهای به او داد که بازتاب عقاید و احساسات خودش درباره تجارت و تهدیدهای خارجی بود. تمام مسائل جنجالبرانگیز در ستاد انتخاباتی ترامپ ایدههای بنن بودند: منع ورود مسلمانان، دیوار بزرگ در مرز مکزیک، خطرات ناشی از مهاجرت غیرقانونی و جنگ تجاری با چین. البته تمام این مسائل با عقاید ترامپ همسو بودند.
بااینحال، شایعات فراوانی وجود داشت که ترامپ میخواهد از شرِ بنن خلاص شود. بالاخره روز جمعه خبر برکناری او منتشر شد. بنن ازآنچه ترامپ میخواست قدرتمندتر شده بود. به همین دلیل اکنون ترامپ یاور دیرینه خود را یک نارسیست میداند که گمان میرفت اطلاعات داخلی کاخ سفید را در اختیار مطبوعات قرار میدهد.
منبع: اشپیگل