سید محمد علوی/ زيان وعدههاي پوچ كانديداها براي ملت ايران
یادداشت – روزنامه قانون – سید محمد علوی؛
وقتی که فقر مردم ، فیگور انتخاباتی می شود!
این روزها مباحث و مناظرهها، تنور انتخاباتی را داغتر کرده است و مبنا بایدبر این باشد كه هر طیف یا گروهی، برنامهها و دیدگاههای خود را صادقانه و کارشناسانه بیان و دفاع کند. اما متاسفانه بعضی از کاندیداها بعد از نزديك به چهل سال از عمر انقلاب اسلامی، امروز چشمشان به فاصله طبقاتی در جامعه باز شدهاست! گویی که این شخصيتها، در این مدت عمر خود، در هیچ مسند صدارتی در این حکومت نبوده اند و تمام این زوایا از محرومیت پس از ثبتنام برای ریاست جمهوری، برایشان روشن شده است. امروز یکی از آقایان، عکس گرفتن در کنار فقرا و در خانههای فرسوده و مخروبه با فیگور دردمندانه را برای خود افتخار و رایساز میبیند و دیگری که با گروه ضربتش در پایتخت معروف است و سبك زندگياش براي همگان مشخص است، جامعه را به این 96درصد فقیر و آن چهار درصدغنی تقسیم کرده و خودش را «رابین هود» طبقه فقیر جا زده است و از چهار درصد هايیاست که می خواهد قهرمان 96درصد ها باشد!
ادعاهاي نابودكننده
بگذریم که بدون شك خودش نيز نمیداند معیارش از انتخاب این دو عدد چه بودهاست! جالب آنکه وعده سه برابر کردن یارانهها برای هردوی این عزیزان برنامهاي مشترک است، بیآنکه بگویند از کدام منبع میخواهند تامینش کنند! نمیگویم که این وعدهها شدنی نیست ولی با کدام آسیب و کدام هزینه اين روند برای جامعه پيش رفته است ؟ آري؛ با افزایش سه برابری قیمت بنزین و سوخت، سه برابر شدن قیمت دلار، سه برابری اخذ مالیات از مردم و سه برابری تعرفه آب و برق و گاز، شدنی است که همه به یک تورم حدود 40درصد منجرخواهد شد و در نهایت ویرانی تولید، اشتغال و اقتصاد کشور را رقم خواهد زد و هرآنچه که با همت و تصمیم ملت در سال 1392 رقم خورده است، نابود خواهد شد. بگذریم که همین برادران در سیاست خارجي نيز کشور را به سمت پرتگاه تحریم دیگری سوق خواهند دادکه امروز بهدلایلي انتخاباتي، حاضر به اظهارنظر صریح در این باره نمی شوند. جالبتر آنکه سعی دارند با ترفند ایجاد یاس در مردم و سیاهنمایی واقعیتها و کارهای انجام شده، باعث ریزش رای رقیب خود نيز بشوند.
تفاوت اقداموعمل با وعدهدادن
خوب میدانیم اقدام و عمل با وعده دادنهای بیمنطق و غیرکارشناسی فرق دارد. در دولت یازدهم، خدمات ارزندهای به محرومین در قالب طرحهایی چون بیمه روستاییان ، طرح تحول سلامت ، طرح مسکن خانه اولی ها ، تکمیل مسکن مهر یا افزایش مستمری جهت بالا بردن قدرت خرید افراد تحت پوشش سازمان هایی چون کمیته امداد و بهزیستی صورت پذیرفت که شاید به دلیل ضعف اطلاع رسانی در دولت و عدم پوشش توسط صدا و سیما، آنگونه كه بايد رسانهای نشد! ولی باید بدانیم همین مهار تورم افسارگسیخته و حفظ قدرت خرید مردم، یکی از بهترین خدمات و افتخارات این دولت محسوب می شود.
ما نيز خيال ميكنيم که این بازیها و وعده ها، به هيچ وجه برای کسب رای عوام نیست. آنهايي که هر چهار سال یکبار در زمان انتخابات دغدغه فقر مردم در وجودشان به غلیان می افتد ، آیا تاکنون مقاله ای ، مطلبي يا نقدی در اینباره یا سایر ناهنجاریهای اجتماعی از خود بهجا گذاشتهاند؟ مگر دولتها از اصل جمهوری اسلامی جدا هستند که اینگونه بر آن میتازید؟ آیا از خودتان پرسیدهاید که نقشتان در ایجاد فاصله یا شکاف طبقاتی یا رفع آن معضلات چيست؟بدون شك نپرسیدهاید! زيرا در تفکرات شما، فقرا و محرومین فقط برای عکس، شور و شعارهای تبلیغاتی و دو قطبی کردن جامعه تعریف شدهاند و اگر این طبقه با همین شرایط مالی در جامعه نباشند کسانی که حضورشان در هر انتخاباتی تنها نمایشی و بر مبنای وعدههاست ، رایشان را بر مبنای کدام سبد و هدف و قشری طرحریزی ميكنند؟
شعارهاي تكراري و آزمايش شده
کاندیداهای عزیز در جریان هستند، تمام وعدههای امروزشان را احمدينژاد 12 سال قبل دادهبود و رای خود را نيز از روی دل صافی و امید به فردای بهتر از همین مردم گرفته بود اما ارمغان دولتی که قرار بود عدالت محور و پاکدست باشد، در 8 سال بعد برای کشور چیزی نبود جز خزانه خالی، رکورد شکنی در اختلاس ها، اقتصاد ویران با تورم 40درصد و کاهش 4 برابری ارزش پول ملی، رشد اقتصادی منفی ، شکاف طبقاتی و دو برابر شدن فقر…. و مهمتر از همه، سقوط اخلاق در جامعه ایران. همانگونه که رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتا… خامنهای فرمودند از مهمترین خصوصیات یک فرد انقلابی، قانونمندی، اخلاص، صدق، و نظم و تعهد و بصیرت است، ولی متاسفانه بسیاری از مسئولین، وقتی در بزنگاه امتحان قرار می گیرند چنان دچار منیت و تکبر و غرور می شوند که انسان باید به خدا پناه ببرد . از قدیم می گویند: مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد، ترسمان از این است که بسياري افراد، ندانسته با عدم مشارکت و حضور در انتخابات،عده ای از روی لجاجت و گاهي عدهای از روی میل به یک تجربه جدید، و شاید گروهی نيز ندانسته ، مانند سال 84 تصمیمی را رقم بزنند که شاید در سالیان آتی، دیگر فرصت درمان و تکرار دوبارهای مانند سال 92 برایمان فراهم نشود.