«نظریه همگرایی جهانی: خاور، باختر و منطق یک جهانی»
«نظریه همگرایی جهانی: خاور، باختر و منطق یک جهانی»
کتاب «نظریه همگرایی جهانی: خاور، باختر و منطق یک جهانی» تألیف پروفسور کیشور محبوبانی و ترجمه هادی سلیمان پور و حسین طالشی صالحانی از سوی اداره نشر وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در اختیار علاقهمندان قرارگرفته است.
پروفسور محبوبانی متفکر و استاد برجسته دانشگاه ملی سنگاپور و رئیس دانشکده سیاست عمومی این دانشگاه است. از لابلای نوشتههای مولف در این کتاب مشخص است که او از تجربه منحصربه فرد زندگی و معاشرت در جوامع شرقی وغربی برخوردار است. او هم در عرصه دانشگاهی بهعنوان استاد برجسته سیاست عمومی و روابط بینالملل و هم در حوزه عملی بهعنوان سفیر سنگاپور در سازمان ملل متحد دارای ترکیبی منحصربه فرد از علم و تجربه است که نوشتههای او را برای دانش آموختگان این حوزه خواندنیتر مینماید. او علاوه بر مطالعات عمیق دانشگاهی با سه تجربه بزرگ همگرایی در اروپا، شرق آسیا و سازمان ملل از نزدیک آشنا و در این موارد صاحبنظر و تحلیل است.
نگاه نویسنده در مقدمه کتابش به نظریه صلح اروپایی و امکان صفر جنگ در این قاره مبتنی بر ارزشهای اروپایی جالب توجه است. او معتقد است صلح اروپایی ماحصل عبث بودن درگیری اروپا در دو جنگ جهانی ناشی از رقابتهای ژئوپلیتیکی در داخل اروپا و توجه به همگرایی منطقهای و انتخاب همکاری بهجای سیاست بسط نفوذ و رقابت ژئوپلیتیک است. ازجمله ویژگیهای این کتاب جمعآوری و ارائه آمار در حوزههای مهم و مؤثر بر مطالعات راهبردی و معرفی روندهای اصلی جهان در بیست سال اخیر است. او به سبب آشنایی با روشهای آکادمیک آیندهپژوهی روندهای کلان بینالملل را استخراج و مسیر جامعه جهانی در تعامل با این روندها را مورد بحث و تجزیه قرار داده است.
نگاه انتقادی نویسنده به سازوکارهای موجود بینالمللی و ارائه ارزیابی واقعی از منظر یک متفکر شرقی و سیاستمدار در یک کشور توسعهیافته غیرغربی از نقاط ضعف و قوت سیستم و ساختار نهادهای بینالمللی چندجانبه و بینالمللی از ویژگیهای منحصربهفرد این کتاب است. آشنایی نویسنده با سازمانها و نهادهای بینالمللی به دلیل حضور چندساله در سطح تصمیم سازی و تصمیمگیری این سازمانها خصوصاً در سازمان ملل، شورای امنیت و صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و اطلاع از تحولات و تصمیمات پشت پرده در این سازمانها او را در موقعیت ممتازی برای ارائه یک ارزیابی دقیق و فنی از رفتارهای دول مختلف خصوصاً دولتهای غربی در روند مدیریت اینگونه سازمانهای بینالمللی قرار داده است. نگارنده در کتابش نشان داده است که چگونه برخی از این سازمانها از ابزارهای مالی در اختیار خود در سمت دهی و اثرگذاری بر سیاستهای کشورهای درحالتوسعه در جهت سیاستهای کشورهای توسعهیافته بهره میبرند.
استفاده ابزاری از کمکهای توسعهای توسط سازمان توسعه و همکاری یا اعطای تسهیلات مالی نهادهای برتون ودزی به کشورهای غیردایم عضو شورای امنیت برای هماهنگسازی سیاستها آنها بانظم حاکم در بین پنج عضو دائمی شورای امنیت نمونهای از موانع همگرایی در سازمانهای بینالمللی علاوه بر تلاشهای قدرتهای جهانی در تأثیرگذاری دوجانبه تلقی شده است.
نویسنده در فصل هفتم کتاب به تحول و تغییر در نهادهای بینالمللی پرداخته و آن را لازمه دستیابی به نظم نوین و حرکت به سمت حکمرانی عادلانهتر بینالمللی و مدیریت مطلوب جهانی قلمداد میکند. او مهمترین اصول برای این اصلاحات را رعایت سه اصل دموکراسی، توجه به ماهیت قدرت و عدم توازن قوا در نظام بینالملل و حاکمیت قانون معرفی و بر اساس آن تلاش مینماید و سپس فرمول جدیدی برای اصلاح مهمترین و پیچیدهترین نهاد سیاسی امنیتی بینالمللی یعنی شورای امنیت را مطرح نماید تا مشارکت جهانی در تصمیمگیریهای بینالمللی را افزایش دهد.
نویسنده تلاش دارد تا در قالب یک متفکر شرقی که غرب را میفهمد یا حداقل لمس نموده است، روشهایی را برای عدم برخورد جهانی تمدنهای شرقی با تمدن غربی مطرح کند. برای این هدف از اصلاح نهادها و سازمانهای بینالمللی که ماحصل نظم بعد از جنگ دوم جهانی است شروع میکند و تا سطح موضوعات ژئواکونومی و سپس چالشهای ژئوپلیتیکی پیش میرود. او در جمعبندی کتاب خود سه پیشنهاد اساسی ازجمله «افزایش گفت وگو در جهان، پایان دادن به سیاستهای بیهوده و ارتقای اخلاق در سطح جهان» ارائه کرده است. به باور مولف، درک اخلاقی جوامع بشری گسترش یافته است. این درک اخلاقی نسبت به همه هفت میلیارد جمعیت جهان گسترش بیشتری خواهد یافت. جهان در آینده کوچکتر خواهد شد. فناوری فاصلهها را از بین خواهد برد. زمانی که ما در دهکدهای کوچک زندگی میکنیم، ناچاریم مبانی جامعه اخلاقی را در دهکده تقویت کنیم. گسترش مبانی اخلاقی هم در دهکده جهانی ما و هم نسبت به کلیه ساکنان دهکده جهانی یک الزام است. در دهههای آتی ما به طور فزایندهای متوجه خواهیم شد که جهان ما یک دهکده نیست و این دهکده ماست که یک جهان است.
بیشک یکی از کاستیهای این کتاب آشنایی مختصرش با جمهوری اسلامی ایران و دیدگاهها و تحلیلهای موجود در خصوص کشورمان است. این کاستیها گاهی و در موارد محدودی موجب ارزیابی ناقص از تحولات داخلی و مواضع بینالمللی ایران شده است. این موضوع نیاز به تماس و تبادلنظر با متفکران و اندیشمندان مستقل جهان را به یک ضرورت برای متفکران ایرانی تبدیل میکند. در این کتاب 347 صفحهای که در هفت فصل تنظیم شده است موضوعاتی همچون «بهسوی یک تمدن جدید جهانی، تئوری جهان واحد، نابخردی جهانی، تناقضات هفتگانه جهانی، ژئوپلیتیک و همگرایی، موانع همگرایی، بهسوی حکمرانی واحد جهانی» مورد بررسی قرار گرفته است.
57243