صدوقِ ری
به مناسبت روز بزرگداشت شيخ صدوق
وبلاگ > مسجدجامعی، احمد – ری همواره در جغرافیای سرزمین ایران، موقعیت خاصی داشته است، به نحوی که برخی از محققان بر این نظرند که ری خلاصه تاریخ ایران است.
ري همواره در جغرافياي سرزمين ايران، موقعيت خاصي داشته است، به نحوي که برخي از محققان بر اين نظرند که ري خلاصه تاريخ ايران است. در ري اقوام و نحلههاي فکري و ديني گوناگوني زندگي ميکردهاند و به تجارت و کشاورزي اشتغال داشتند. از اين رو حفظ اهميت و آرامش در شهر و اطراف آن براي اهالي اهميت بسيار داشت. در نيمه دوم قرن چهارم، ري به سبب اهميت خاص آن بارها ميان غزنويان و آل بويه دست به دست شد. غزنويان به عنوان عوامل خلافت بغداد عمل ميکردند ولي آل بويه در واقع اختيار خليفه را در دست داشتند، به واقع آل بويه به جاي آنکه خليفه را ساقط کند، ترجيح داد اختيار او را به عنوان نهادي از حکومت اسلامي در دست داشته باشد، به هر حال ري پيوسته مورد توجه حکومتها و فرقهها و نحلههاي فکري بود. در آن زمان
آل بويه کوشش ميکردند نمادها و نهادهايي را در ري شناسايي و تقويت کنند تا چهره ري به تشيع بيشتر شباهت داشته باشد. که بناي رفيع مزار حضرت عبدالعظيم از جمله آنهاست.
اوج رونق علمي و شهري ري در همين دوره بود. به خلاف، سلطان محمود که با تسلط بر ري، کتابها و کتابخانهها را در وسط ميدان به آتش کشيد، شماري از دانشمندان را به بند کشيد و از آنجا فراري داد؛ ولي اين کارها چندان فايدهاي به حال او نداشت؛ و ري به عنوان شهري پر رونق و عالمخيز باقي ماند. در چنين شرايطي صدوق در پي بسط فرهنگ تشيع از قم به ري آمد. در آن زمان حضرت عبدالعظيم شکوهي خاص داشت و وجهه تشيع را در ري بيش از اندازه تقويت ميکرد.
پانزدهم ارديبهشت، روز بزرگداشت عالم بزرگي است که ما نام او را به مناسبتهاي مختلف بارها شنيدهايم: ابنبابويه، يا آنطور در بسياري از آثار عالمان شيعه آمده است: شيخ صدوق. مردم تهران و ري، قرن هاست با مزار اين عالم بزرگوار آشنايي دارند و بسياري از آنها، شايد دست کم سالي يکبار، چند روز به نوروز مانده يا از نوروز گذشته، براي زيارت قبور گذشتگان خود، به شهر ري و مزار ابنبابويه آمده اند و چه بسيار از بزرگان فرهنگ و سياست ايران در قرن هاي گذشته که کنار مزار ابنبابويه يا شيخ صدوق آرام گرفتهاند.
شيخ صدوق که پدرش نيز از عالمان برجسته زمان خود بود و ريشه خانوادگي آنها به شهر قم ميرسيد، در زمان حکومت آل بويه به ري آمد و در اين شهر سکونت اختيار کرد. به شهر ري در آن روز “عروس دنيا” لقب داده بودند و از طريق همين توصيف است که ميتوان شکوه و زيبايي آن را حدس زد، در محلهها و کوچههايي که نام آن ها در اسناد و مآخذ دهها قرن پيش آمده است: محله ساربانان و دولاب و دروازه مهران و دروازهغار.
در ري، در آن زمان، مردم با دين و مذهب هاي مختلف زندگي ميکردند و حتي برخي محلههاي مخصوص به خود داشتند. شيخ صدوق خوب ميدانست که پايگاه تشيع در قم استوار است و ميبايد چراغ تشيع را در جايي روشن نگاه داشت که اصحاب نحلههاي گوناگون فکري حضور دارند و از اين نظر مهاجرت او به ري و سکونت در اين شهر، کوشش براي نشر معارف اهل بيت (ع) بود. شيخ صدوق سالياني از عمر خود را به سفرهاي علمي به خصوص در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر گذراند و در شهرهايي چون سمرقند و بخارا و نيشابور در محضر درس و بحث و مجالس املاء حديث عالمان بزرگ زمان، از هر نحلهاي، حاضر شد، که نتايج اين تتبع گسترده در آثار او به نقل از بزرگان و مشايخ فرقههاي گوناگون وجود دارد. اما آن طور که خود آرزو کرده است، هواي وطن داشت و بنابراين در واپسين سالهاي عمر به ري بازگشت و در سال 381 هـ.ق چشم از جهان فروبست.
نقش شيخ صدوق در نگاهداري و نقل تعاليم اهل بيت عصمت و طهارت از طريق تاليف آثار متعدد که تعداد آنها را تا 250 کتاب نوشتهاند و نقل و روايت حديث، بسيار اساسي بوده است تا آنجا که ثقهالمحدثين، مرحوم شيخ عباس قمي صاحب کتاب مشهور مفاتيحالجنان گفته است: اگر آثار شيخ صدوق نبود، چه بسا که آثار اهل بيت با وجود آن همه عداوت و کينهتوزيها به طاق نسيان و فراموشي سپرده ميشد.
در عين حال، به روال معمول حوزههاي علمي نقد آثار و گفتار و نوشتارهاي او در همان دوران نيز قابل توجه است. مانند نقد شيخ مفيد بر رساله الاعتقادات، که در بغداد ميزيست و شأن والاي علمي و ديني و به ويژه کلامي او به حدي است که در مناسبتهاي تقويم ملي، روزي به او اختصاص يافت.
از ميان آثار متنوع شيخ صدوق، کتاب من لا يحضره الفقيه، از جمله چهار کتاب اصلي در استنباط فقه شيعي و احکام شرعي است و ديگر آثار متنوع او نيز به نقل احاديث و تعاليم اهل بيت، اختصاص دارد.
در اين روز بهجاست از محقق بزرگواري ياد کنيم که در نشر و احياي آثار شيخ صدوق نقش بهسزا داشت و اساسا موسسه انتشاراتي خود را به نام آن عالم برجسته مکتبهالصدوق نام نهاده بود: مرحوم استاد علياکبر غفاري که زهد و تقوي و علم و اخلاق را از سلف خود، شيخ صدوق، آموخته بود و براي احيا و نشر علمي آثار اين عالم، رنج بسيار برد.
بنا به نقلي جد اعلاي خاندان صدوق در يزد، همين شخصيت بزرگوار علمي بوده است و مرحوم حجتالاسلام شيخ محمدعلي صدوقي يزدي در پي احياي آثار جد بزرگوارش برآمد و با همکاري برخي محققان، کليه آثار وي را در کتابخانه صدوق که خود پايهگذار آن بود، گردآوري کرد و براي تصحيح مجدد به افرادي شايسته، همچون حسين درگاهي، سپرد که اميد است به زودي نتيجه اين تلاشها به بازار عرضه شود.
روز صدوق هرچند با تلاش همکاران گرانقدر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در تقويم ملي گنجانيده شده اما بر خلاف ساير روزها، چندان حق آن ادا نشد و اين گله از موسسههاي متولي و کساني است که موقوفات ابنبابويه را اداره ميکنند که لابد قدمهاي بعد از نامگذاري را آنها بايستي برميداشتند.