جامعه کاراته پس از سالها سردرگمی و افت، بار دیگر به یک چهره ریشهدار در این رشته اعتماد کرد. کسی که خودش از دل تاتامی آمده و سردو گرم این رشته را چشیده است، مسعود رهنما پرافتخارترین مربی تاریخ کاراته میهن مان.
اختصاصی تدبیرشرق، با انتخاب مسعود رهنما بهعنوان رییس جدید فدراسیون کاراته، بسیاری از اهالی این رشته شاید نفس راحتی کشیدند، نه فقط بهخاطر سابقه و کارنامه فنی و مدیریتی او بلکه به این دلیل که اینبار، کاراته به کسی سپرده شد که سالها با گوشت و پوست خودش فضای واقعی این رشته را لمس کرده و شخصیتی از جنس ورزش به ویژه فرزند هم خون جامعه کاراته ایران است.
رهنما مربی سازندهای بود، که سالها در ردههای مختلف فعالیت کرد و حتی با عناوین مخنلف در میدان های بزرگ جهانی و آسیایی نیز حضور داشته است. او کاراته را نه صرفاً از پشت میز مدیریت، بلکه از دل تاتامی تجربه کرده و شناخت خوبی نیز از ساختار این رشته دارد.
اما باید بپذیرم که همه چیز در تجربه فنی خلاصه نمیشود. در سالهای گذشته، کاراته ایران با فراز و فرودهای زیادی روبهرو شده است از افت انگیزشی و فنی گرفته تا ناهماهنگی ساختاری و فرسودگی سرمایه انسانی. خطاهای اجتناب پذیری به وقوع پیوسته که هر تحلیل گری متحیر می ماند این اشتباهات فاحش بواقع سهوی بودند یا خدای ناخواسته عمدی!؟
دکتر رهنما باید بداند که تنها به پشتوانه تجربه و رزومه نمیتوان مدیریت کرد. جامعه کاراته، از او توقع دارد پاسخ سالها فرصتسوزی و ضعف مدیریتی را بدهد. او باید با نگاهی فراگیر و دور از شتابزدگی، از ظرفیت تمام چهرههای مؤثر این رشته استفاده کند این انتظار به حقی ست که جامعه شریف کاراته از ایشان دارد ، با بهره از توان مدیران خوش نام و باسابقه گرفته تا مربیان متعهد و کارشناسانی که سالها برای کاراته زحمت کشیدهاند. بلکه اینگونه سفینه در حال غرق شدن با رهنما به ساحل آرامش و افتخار رهنمون شود.
قطعا بیتوجهی به این پتانسیل ها نهتنها نادیده گرفتن سرمایه انسانی کاراته است، بلکه ممکن است انسجام فنی و مدیریتی این رشته را نیز حتی بیشتر از گذشته تضعیف کند. او باید مسیر تعامل و همافزایی را با دقت انتخاب کند و اختلافنظرهای احتمالی را در مسیر منافع کلان فدراسیون نادیده بگیرد و فدراسیون را به مخرج مشترک دیدگاه ها و سلایق سازنده تبدیل کند تا از این پس فدراسیون به مامن و پناهگاه همه اهالی جامعه کاراته تبدیل شده و این رشته قهرمانی به جایگاهی که شایسته آنست دست یابد.
رهنما به پشتوانه جایگاه فنی و تجربهای که دارد، میتواند اقتدار مدیریتی خود را تثبیت کند. او باید بداند که مدیریت امروز فدراسیون، نیازمند تصمیمهای مدبرانه و البته بهرهگیری از ابزارها و داشته های امروز است. داشته هایی که سال های برای بدست آمدن آنها هزینه شده است.
در سالهای اخیر، کاراته ایران در میادین مختلف بینالمللی نتایج قابل قبولی به دست آورده، اما این موفقیتها نمیتواند مانع از بازنگری در ساختارها باشد. امروز این فدراسیون نیازمند نوسازیست و صد البته، این پوستاندازی باید آگاهانه و تدریجی، اما با جسارت صورت گیرد.
بر هیچکس پوشیده نیست که در بخش فنی و به طور مثال در تیمهای بزرگسالان عطش دیدن چهرههای جدید موج میزند. تزریق خون تازه در این سطوح میتواند هم انگیزه جوانترها را دوچندان کند و هم رقابت را پویاتر سازد تا به این ترتیب کاراته ای با طراوت تر پدید آید.
در نهایت، جامعه کاراته با اعتماد دوباره به یک چهره خودی، پیام روشنی صادر کرده است: کاراته نیاز به بازسازی دارد، نه با شعار، بلکه با برنامه های عملیاتی. اگر مسعود رهنما بتواند این مسیر را با تعامل، تدبیر و دقت طی کند، شاید بتوان از او بهعنوان یکی از موفقترین مدیران تاریخ این رشته یاد کرد و در غیر این صورت شاید آخرین مدیر کاراته ای این فدراسیون لقب بگیرد. به صراحت می توان گفت که به اعتقاد بسیاری همچون نگارنده شاید این آخرین شانس این رشته برای داشتن مدیری بومی باشد و به احتمال زیاد در صورت عدم موفقیت رهنما جامعه کاراته و شاید وزارت ورزش دیگر تمایلی به اعتماد به مدیران کاراته ای نشان ندهند. همین امر مسئولیت مدیر جدید این رشته با پتانسیل را سخت تر کرده و انتظارات را از او بالاتر برده است.
در همین روزهای ابتدایی هم شاید برخی تصمیمات گرفته شده از سوی رهنما قابل تامل و بررسی باشد ولی جامعه کاراته با صبر در انتظار نتایج این اقدامات خواهد بود.!
به هر حال امیدواریم رهنما همانطور که از او انتظار می رود باعث سرفرازی خانواده فهیم کاراته باشد و به اعتماد مجمع به شایستگی پاسخ دهد با نگاه به سوابق و شیوه عمل دکتر رهنما، حصول بدین کامیابی دور از ذهن نیست.