بازیگران سایه در معماری آینده جمهوری اسلامی؛ نگاهی به چالشهای پنهان قدرت و منافع خارجی
به گزارش تدبیرشرق، محسن بوذری سراوانی نوشت: در گذار ایران به دوران پسااتشبس، تهدید اصلی نه از بیرون که از داخل ساختارهای تصمیمسازی کشور سر برمیآورد؛ جایی که بازیگرانی با ظاهر ارزشی اما عملکردی متصلب و گاه همسو با منافع بازیگران فرامنطقهای، راه توسعه و استقلال را به بنبست میکشند.
۱. دشمن در لباس خودی؟
سیاستورزان انقلابینما با رفتارهای محافظهکارانه و غیرشفاف، در گلوگاههای قدرت نفوذ کردهاند؛ چهرههایی که کمتر تحریم میشوند و برخی شواهد نشان میدهد همراستاییهایی با منافع خارجی دارند.
۲. ساختارهای پنهان و نفوذ اقتصادی
این جریانها کنترل نهادهای مالی و اقتصادی مهم را در دست دارند و با شبکهسازی پیچیده، مانع اصلاحات بنیادین میشوند. چنین نفوذی انرژی گفتمان مقاومت را تخلیه و فضای سیاسی را به سمت بستهتر شدن سوق میدهد.
۳. وابستگی اقتصادی و همپوشانی با منافع روسیه
گرچه تجارت با روسیه و چین افزایش یافته، اما این همکاریها بیشتر کالامحور و محدود به پروژههای استراتژیک خاص است و فناوری پیشرفتهای به کشور منتقل نمیشود. این وضعیت مانع توسعه متوازن و کاهش نفوذ ایران در عرصه جهانی شده است.
۴. نفوذ تدریجی و خنثیسازی ظرفیتهای انقلاب
ساختار چند بلوکهای قدرت به جریانهای نفوذی اجازه داده تا به شکل تدریجی، نهادهای تصمیمساز را در اختیار بگیرند و پروژه عدالت و توسعه را به حاشیه ببرند.
۵. بازسازی گفتمان استقلال و سیاست خارجی متوازن
استقلال واقعی یعنی بهرهگیری هوشمندانه از فرصتهای جهانی همراه با حفظ اراده ملی. انزوای یکجانبه و نزدیکی صرف به شرق، فرصتهای دیپلماتیک و اقتصادی را محدود میکند و باید با سیاست خارجی متوازنی جایگزین شود.
۶. پیامدها و راهکارها
نفوذ جریانهای بسته به کاهش اعتماد عمومی، انسداد سیاسی و افت اعتبار بینالمللی منجر شده است. برای عبور از این بحران باید شفافیت، مشارکت مردمی و توانمندسازی نهادهای مستقل در اولویت قرار گیرد.