آخرین خبرهایادداشت

اصلاح از درون

اصلاح از درون

به گزارش تدبیرشرق، به قلم محمد پورخوش سعادت: «این در کنار هم ایستادن برای دفاع از یک حقیقت است؛ دفاع از کشور است، دفاع از نظام است، دفاع از ایران عزیز است… این با اختلاف سلیقه سیاسی و وزن مذهبی منافاتی ندارد.»
ـ رهبر انقلاب، تیرماه ۱۴۰۳

در نگاه نخست، سخنان اخیر رهبر انقلاب در جمع مسئولان، پاسخی به تحولات منطقه‌ای و چالش‌های بیرونی تلقی شد. اما آن‌چه در لایه‌های عمیق‌تر این بیانات نهفته بود، دعوتی آرام و در عین‌ حال روشن به بازشناسی “وحدت در عین کثرت” و ترسیم الگویی از انسجام اجتماعی مبتنی بر تفاوت بود. آن‌جا که از چهره‌های متفاوت، سلیقه‌های سیاسی متنوع، و لباس‌های گوناگون در میدان دفاع سخن رفت، در واقع یکی از خطوط بنیادین اصلاح درونی جامعه ایرانی برجسته شد: به رسمیت شناختن تنوع به عنوان بستر بقاء، نه تهدید انسجام.

جامعه ایرانی، به مثابه نظامی پیچیده، در حال تجربه‌ی نوعی بازتعریف هویت اجتماعی است. اگر در دهه‌های نخست انقلاب، مشروعیت عمدتاً بر پایه‌ی «یکدستی» و «هم‌صدایی» بازتولید می‌شد، اکنون زیست‌جهان ایرانی بر محور «تفاوت‌های مشروع» در حال سازماندهی است. در چنین شرایطی، هرگونه اصرار بر حذف تفاوت، نه تنها به انسداد سیاسی می‌انجامد، بلکه سرمایه اجتماعی را نیز مستهلک می‌سازد.

از منظر جامعه‌شناسی، هیچ نظام پایداری نمی‌تواند به‌مدت طولانی بر مبنای طرد گروه‌های درون‌سیستمی استمرار یابد. آن‌چه سبب بازتولید مشروعیت می‌شود، نه یکنواخت‌سازی، بلکه پذیرش تفاوت‌های درون‌زا، هدایت‌شده و هم‌افزا در دل نظم اجتماعی است. در بیانی دیگر، اصلاح از درون زمانی معنا می‌یابد که نظام سیاسی، به جای مقاومت در برابر تغییر، خود مبدأ و مفسر تغییر گردد.

بیانات اخیر رهبری، به‌ویژه آنجا که بر هماهنگی میان میدان و دیپلماسی تأکید شد، نشان از نوعی عقلانیت متوازن دارد؛ نوعی هوشمندی که نه در انفعال، بلکه در ترکیب قدرت و تدبیر جلوه می‌یابد. این نگاه، اگر به لایه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز سرایت یابد، می‌تواند آغازگر فصلی نو در تعامل دولت ـ ملت باشد.

اما در مسیر این اصلاح درونی، چالش‌های پرشماری پیش روی ماست. نخست، مقاومت‌هایی که از دل ساختارهای رسمی برمی‌خیزند و هرگونه تنوع فکری، مذهبی یا زیستی را به‌مثابه تهدیدی برای اقتدار تلقی می‌کنند. دوم، افراط‌گرایانی که مرز نقد و خیانت را مخدوش کرده و گاه با پوشش دینی، زبان وحدت را به انحصار درمی‌آورند. و سوم، روشنفکرانی که از درک پیچیدگی‌های تاریخی جمهوری اسلامی ناتوان‌اند و خواهان تغییر از بیرون، و نه اصلاح از درون‌اند.

بر این باورم که سخنان اخیر رهبری را، اگر با حسن نیت و در بستر تاریخی مناسب تفسیر کنیم، می‌توان مقدمه‌ای بر گفت‌وگویی ملی دانست؛ گفت‌وگویی که در آن، «ایران» ـ با همه تفاوت‌های درونی‌اش ـ محور وحدت قرار گیرد و نهادهای رسمی، با هوشمندی و اعتدال، به استقبال اصلاحاتی بروند که نه تهدید، بلکه تضمین بقاء و اقتدارند.

جامعه ایرانی امروز نیازمند بازآفرینی اعتماد متقابل میان مردم و حاکمیت است. این مهم تنها از مسیر اصلاح درونی، و نه فشار بیرونی حاصل می‌شود. و شاید این‌بار، نشانه‌هایی از این عزم، از درون همین نظام برخاسته است؛ نشانه‌هایی که باید دید، باید شنید، و باید پاس داشت.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا