آخرین خبرهااستان هااسلایدرفوریکافه تدبیرشرق

چرا تحول مدیریتی در گیلان مغفول ماند؟/ یادداشت تدبیرشرق

چرا تحول مدیریتی در گیلان مغفول ماند؟

یادداشت تدبیرشرق– سیدمحمد(عادل) علوی// مقدمه: وعده تغییر و واقعیت ایستایی
یک سال از پیروزی نگاه تحول خواه مردم با انتخاب دکتر پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ می‌گذرد. دولتی که با شعار “وفاق ملی برای تحول” روی کار آمد و وعده داد تا با تغییر مدیران ناکارآمد، نسیم تازه‌ای در بدنه اجرایی کشور بدمد. اما امروز در استان گیلان – به عنوان نمونه‌ای از کل کشور – شاهد تداوم مدیریت بسیاری از همان چهره‌هایی هستیم که مردم به امید تغییرشان، نگاه و رویکرد دولت قبل را کنار گذاشتند.بعضا تغییرات سیاسی هم در قالب این معاون و آن بخشدار به این شهرستان و آن شهرستان بوده است.

*۱) گیلان؛ الگوی کوچکی از یک مشکل بزرگ*
در استان گیلان، انتظار می‌رفت با انتصاب دکتر حق‌شناس به استانداری که فردی توانمند دلسوز و دارای تجربه گرانبهای ملی و کشوری در دو قوه می‌باشد ، شاهد تحولی اساسی در مدیریت کلان استان باشیم. اما واقعیت این است:
*اداره کل صنعت، معدن و تجارت*: همچنان در اختیار مدیرانی است که در دولت قبل، گیلان را به رکورددار بیکاری جوانان تبدیل کردند.
– *میراث فرهنگی و گردشگری*: مدیریتی که نتوانست از ظرفیت‌های بی‌نظیر گردشگری گیلان بهره ببرد، همچنان پابرجاست.
*جهاد کشاورزی*: با وجود بحران‌های پی در پی در بخش کشاورزی، هیچ تغییر ساختاری مشاهده نمی‌شود.
*ورزش و جوانان*: در حالی که گیلان استعدادهای درخشانی در ورزش دارد، مدیریت ناکارآمد همچنان ادامه دارد.

۲) چرا تغییر اتفاق نیفتاد؟ سه تحلیل کلیدی*
*الف) لابی‌های پنهان قدرت*
شبکه‌های قدرت در دولت قبل، با استفاده از روابط خود در مرکز و استان، مانع از تغییرات شده‌اند. بسیاری از این مدیران با رایزنی با مشاوران ارشد و مدیران ستادی وزارتخانه‌ها، موقعیت خود را حفظ کرده‌اند.

*ب) تفسیر نادرست از “وفاق ملی”*
وفاق به معنای حفظ وضع موجود نیست. وفاق واقعی زمانی است که مدیران کارآمد از تمام جناح‌ها گرد هم آیند، نه اینکه مدیران ناکارآمد دولت قبل به بهانه وفاق حفظ شوند.

*ج) ضعف در نظارت ستادی*
ستاد مرکزی نظارت بر عملکرد مدیران دولت باید پاسخگو باشد که چرا پس از این مدت، همچنان مدیران منتسب به دولت قبل در پست‌های حساس باقی مانده‌اند.

۳) مقایسه با رفتار دولت سیزدهم: درس‌هایی که باید آموخت
دولت سیزدهم در همان ماه‌های اولیه، تقریباً تمام مدیران دولت تدبیر و امید را برکنار کرد. این اقدام اگرچه افراطی بود، اما حداقل نشان می‌داد که دولت جدید ابراهیم رئیسی عزمی برای تغییر دارد. امروز اما برخی از همان مدیرانی دولت قبل که بعضا شایستگی نداشتند ، در پست‌های مشابه در دولت جدید فعالند!

*۴) پیامدهای این ایستایی*
– *سرخوردگی نیروهای همراه دولت پزشکیان*: بسیاری از حامیان دکتر پزشکیان که امید به تغییر داشتند، دچار یأس شده‌اند.
*تضعیف اعتماد عمومی*: وقتی مردم نمی‌بینند که رایشان منجر به تغییر عینی شده، اعتمادشان را از دست می‌دهند.
*تداوم مشکلات اقتصادی*: هر چند بسیاری از مشکلات به شرایط سیاسی و اقتصادی بین الملی کشور و تحریم ها باز می گردد اما قطعا بدون تغییر مدیران، همان سیاست‌های ناکارآمد قبلی ادامه می‌یابد.

*۵) راهکارهای پیشنهادی
به عنوان کسی که در کمیته مدیران راهبردی ستاد انتخاباتی دکتر پزشکیان فعالیت داشتم، پیشنهاد می‌کنم:
۱. *تشکیل کارگروه ویژه ارزیابی مدیران* در استان‌ها با حضور نمایندگان ستاد های مرکزی و احزاب
۲. *تهیه فهرست مدیران ناکارآمد* و پیشنهاد جایگزینی فوری آنان با نیروهای توانمند همراه و متخصص
۳. *برگزاری جلسات مردمی* برای شنیدن صدای معترضان به مدیریت‌های استانی
۴. *شفاف‌سازی در انتصابات* و اعلام عمومی معیارهای انتخاب مدیران جدید

*سخن پایانی: وقت تنفس به پایان رسیده است*
دولت دکتر پزشکیان برای تحقق وعده‌هایش فقط ۹ ماه فرصت طلایی دیگر دارد. اگر تا پایان سال ۱۴۰۴ تغییرات محسوسی در مدیریت استان‌ها – به ویژه در استان‌های مهمی مانند گیلان – ایجاد نشود، فرصت تاریخی برای تحول از دست خواهد رفت. مردم گیلان که با امید به تغییر، پای صندوق‌های رای آمدند، امروز حق دارند بپرسند: “پس تغییر کی می‌آید؟”

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا