پلهایی برای عبور، اما نه از بحران مدیریت شهری
یادداشت اختصاصی تدبیرشرق-محمد اسکندری نوده، کارشناس مسائل شهری و عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور استان گیلان// در ماههای اخیر، شهرداری رشت با اجرای پروژه احداث پنج پل جدید در سطح شهر، بار دیگر رویکرد خود را در توسعهی شهری به نمایش گذاشت؛ رویکردی که بیش از آنکه مسئلهمحور و کارکردی باشد، نمایشی و فرممحور بهنظر میرسد. این پلها که با هزینههای قابلتوجهی احداث شدهاند، در عمل نتوانستهاند نقشی معنادار در حل معضلات ترافیکی یا بهبود زیرساختهای حملونقل ایفا کنند. در واقع، رشت امروز نه به پلهایی بیکارکرد، بلکه به عبور از الگوهای ناکارآمد مدیریت شهری نیاز دارد.
نقد اصلی به این پروژهها، نه صرفاً بهخاطر ناکارآمدی ترافیکی آنها، بلکه بهدلیل نادیدهگرفتن اولویتهای واقعی شهر است. شهری که با چالشهای گستردهای مانند آبگرفتگی معابر، ناکارآمدی شبکه حملونقل عمومی، تخریب فضای سبز، و فرسودگی بافت مرکزی دستوپنجه نرم میکند، نمیتواند با پروژههایی از این جنس به توسعهی متوازن دست یابد.
جای خالی مطالعات جامع پیش از اجرا، نبود شفافیت در فرایند تصمیمگیری، و عدم مشارکت واقعی شهروندان و متخصصان حوزه شهری، همگی پرسشهایی جدی درباره چرایی و چگونگی اجرای این پلها مطرح میکند. در چنین شرایطی، ساخت پل، اگر فاقد پیوستهای اجتماعی، ترافیکی و محیطزیستی باشد، بهجای تسهیل حرکت، خود تبدیل به مانعی بر سر راه توسعه خواهد بود.
امید است مسئولان شهری، به جای اولویت دادن به پروژههای نمادین، نگاهی واقعبینانهتر به نیازهای شهروندان و ظرفیتهای واقعی شهر داشته باشند؛ چرا که توسعهی شهری، بدون پاسخگویی به نیازهای واقعی، چیزی جز اتلاف منابع و گسترش نارضایتی عمومی به دنبال نخواهد داشت.