یادداشت تدبیرشرق– خشایار امیری// دور جدیدی از مذاکرات میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در حال انجام است؛ مذاکراتی که شاید در ظاهر تکراری بهنظر برسد، اما اگر با نگاهی تازه و استراتژی دقیق پیش برود، میتواند شروع یک مسیر متفاوت باشد. نه صرفاً برای کاستن از فشارها، بلکه برای بازتعریف جایگاه ایران در نظم اقتصادی جهان.
سالهاست که تحریمها نه تنها اقتصاد کشور را تحت فشار قرار دادهاند، بلکه نوعی بیاعتمادی ساختاری میان ایران و بسیاری از بازیگران جهانی ایجاد کرده است . در چنین فضایی، باز کردن مسیر گفتوگو نیاز به شجاعت، تدبیر و مهمتر از همه، طراحی دقیق دارد. این مذاکرات باید از حالت واکنشی خارج شود و تبدیل به ابزاری برای پیگیری منافع ملی در ابعاد مختلف، از انرژی گرفته تا سرمایهگذاری خارجی.
گفتمان داخلی درباره مذاکره نیز باید بهروزرسانی شود. مذاکره نه عقبنشینی است و نه باجدادن. بلکه اگر هوشمندانه انجام شود، میتواند به اهرمی برای مطالبهگری تبدیل شود. همانطور که طرف مقابل از ابزارهای مالی، رسانهای و دیپلماتیکش بهره میبرد، ایران هم باید با زبان منافع و منطق وارد میدان شود.
تکیه بر توان داخلی ضروریست، اما کافی نیست. کشورهایی که امروز قدرت اقتصادی دارند، حتی در دوران تحریم و بحران، بهدنبال تعامل هوشمندانه با جهان بودهاند. ایران هم اگر بخواهد در معادلات آینده سهم داشته باشد، باید زیرساختهای لازم برای پیوند مجدد با اقتصاد جهانی را آماده کند: شفافیت مالی، ثبات سیاستگذاری، تصویب لوایح مرتبط با FATF و البته اراده جدی برای مقابله با فساد.
از سوی دیگر، نباید همه تخممرغها را در سبد یک مذاکره گذاشت. مسیر تعامل با جهان باید متنوع و چندلایه باشد. اروپا، شرق آسیا، آمریکای لاتین و کشورهای منطقه، همگی میتوانند در راهبرد اقتصادی ایران جایگاهی داشته باشند.
زمان آن رسیده که بهجای نگاه امنیتی صرف، به مذاکره بهعنوان یک ابزار اقتصادی نگاه کنیم. نه برای التماس، بلکه برای بازیگری. اگر زبان دنیا امروز اقتصاد است، ایران باید بتواند این زبان را با لهجهی خودش، اما در چهارچوب قواعد جهانی، صحبت کند.
در نهایت، آنچه حائز اهمیت است، این است که ایران باید آمادگی داشته باشد تا وارد بازی بزرگ اقتصادی جهانی شود، بازیای که در آن، مردم ایران شایسته رشد، رفاه و ارتباط آزادانه با دنیاست.