یادداشت تدبیرشرق– علی انجم روز// یکی از شفاف ترین وعده های وزیر ورزش و جوانان برگزاری انتخابات در فدراسیون ها و قانونمند شدن امور در تشکیلات ورزش کشور بوده است. با توجه به کشدار شدن ثبت نام ، ارایه برنامه کاندیداها، بررسی صلاحیت نامزدها و در نهایت برگزاری انتخاباتی سالم بدون حرف و حدیث، جهت انتخاب روسای فدراسیون ها در ادوار گذشته، سبب شد “وعده” احمد دنیامالی با استقبال جامعه ورزش به ویژه در رشته های ورزشی که در بازی های آسیایی و المپیک حضور دارند مواجه شود.
البته وزرای سابق و اسبق ورزش و جوانان نیز چنین وعده هایی می دادند از همین رو برخی از صاحب نظران با توجه به مسبوق به سابقه بودن چنین وعده هایی، برگزاری انتخابات فدراسیون ها در کوتاهترین زمان و بدون حواشی مترتب را جدی نگرفتند اما بسیاری دیگر نیز بر این باور بودند که سیستم جای سلیقه را گرفته و تحولات ساختاری در انتظار ورزش کشور خواهد بود.
از قدیم گفته اند پیروزی هزار پدر و مادر دارد اما شکست یتیم است. این مَثَل درباره برخی فدراسیون ها هم می تواند مصداق داشته باشد. فدراسیون هایی که از فقدان رییس “انتخابی” رنج می برند و وزیر برای این فدراسیون ها سرپرست منصوب کرده است، تا مهمترین ماموریت شان، یعنی برگزاری انتخابات را به انجام برسانند. بی تردید در دوره سرپرستی، اگر موفقیتی حاصل شود به حساب “مقام انتصابی” گذاشته شده و هر اعوجاج، کمی و کاستی و خبط و خطایی متوجه منصوب کننده می شود. مهمترین وظیفه سرپرست های “انتصابی” برگزاری انتخاباتی بدون حرف و حدیث است. اما برخی از مدیران انتصابی در نقش خود فرو رفته و چنان “حس گرفته اند” که انگار انتصاب شان یک رانت از درِ غیب برای خودنمایی ست.
آنان که به تمام امور در حیطه صلاحیت روسای انتخابی، ورود و برای سفرهای خارجی با عباس عراقچی مسابقه گذاشته اند. برخی ها اگر به بَرِ خودشان گذاشته شوند کرسی انتصابی، چنان به دل شان نشسته که انگار سال ها بدون وجاهت و مشروعیت اکتسابی ناشی از آرای نمایندگان جامعه ورزشی رشته مورد نظر، قصد حکمرانی دارند.
این وضعیت می تواند جامعه ورزشی و بعضی از فدراسیون ها را بیش از پیش با مخاطرات جدی روبه رو سازد. از لابیگری، اهدای هدایا، پل زدن ها و مسابقه مورد اشاره با عراقچی و البته از شوآف این دسته از انتصابی ها، چه برداشت و تحلیلی باید داشته باشیم؟ جز نگاه رانتی به ماموریتی که قرار بود “موقتی” و برای ماموریت مشخصی باشد؟
برخی همه کار می کنند جز انجام مهمترین ماموریت محوله ی نماینده عالی دولت در حوزه ورزش، یعنی برگزاری انتخابات در کوتاهترین زمان ممکن، انتخاباتی که در برخی فدراسیون ها شاید ، باید تا پایان سال گذشته برگزار و وعده وزیر محترم در این حوزه تحقق می یافت. اما هر چه بیشتر می گذرد گویی برخی از این پوزیشن خوش شان آمده است و نه جامعه ورزش کشور و نه اصحاب رسانه قادر نیستند آنان را متوجه ماموریت اصلی کرده و مورد خطاب قرارشان دهند که شما برای دوره کوتاهی مورد اعتماد، برای ماموریتی مشخص، قرار گرفتی تا انتخاباتی سالم برگزار کنی سپس برنامه ریزی، مدیریت و تعیین خط و مشی فدراسیون تحت سرپرستی را به روسای انتخابی بسپاری، از اینرو به نظر می رسد کسی هم جز شخص وزیرمحترم، در عمل، قادر نیست به این وضعیت نابسامان، سامان دهد. تنها راهش هم تغییر سرپرست هایی ست که در انجام مهمترین ماموریت محوله شان به عمد کوتاهی می ورزند همچنین واداشتن سرپرست ها و روسایی که دوره شان خاتمه یافته اما بهردلیل و به سهو از برگزاری انتخابات سرباز زده حتا مقدمات عینی و عملی را هم فراهم نکرده اند اینان هم باید مورد عتاب و خطاب قرار گرفته و از آنان یک تقویم با تاریخ مشخص برای فرایند ثبت نام تا برگزاری انتخابات فدراسیون ها مطالبه شود آنهم در کوتاهترین زمان ممکن، برای کاهش التهابات موجود در جامعه ورزش به مسوولینی نیازمندیم که پایه مدیریت شان بر مشروعیت ناشی از اعتماد جامعه ورزشی استوار باشد.
بنابراین کمترین انتظار از وزیر ورزش و جوانان، پیگیری مُجدانه جهت برگزاری انتخابات فدراسیون ها و ملزم کردن سرپرست ها و روسایی که دوره شان خاتمه یافته به برگزاری انتخابات “با قید فوریت” است. حضور مدیران انتصابی، بی قید زمان مشخص، بیشترین آسیب را به خود وزارتخانه متبوع، وارد می کند. زیرا با ترفندِ به نام یکی و به کام دیگری، کاری پیش نخواهد رفت بلکه موجب وهن دستورات مدیریت عالیه دولت در این حوزه خواهد شد. وزرا هم تعهداتی دارند، نسبت به رییس خود و مجلسی که به آنان اعتماد کرده است. اعتمادی که نباید پای برخی “خوش سفر” سر به هو،ا ذبح شود.