نمایش «سزارین»؛ تلاشی برای شنیده شدن
«سزارین»، تولدِ مرگ در مردهشورخانهای که به سفیدی بیمارستانهای زنان و زایمان شباهت دارد اما نه به همان روشنایی. انسانهای عبورکرده از خطوط نرمال و غیرعادیگرایی چه در ظاهر و چه در نوع نگاه به همان مکانی که هستند. کافهای در کنار مردهشورخانه قرار دارد؛ دو مکان متفاوت از دو نوع نگاه متفاوت. اگر هر کافهای را گوشهنشینی انسان مدرن و مردهشورخانه را ایستگاه پایانی هر انسانی که در هر نوع زندگی و طبقه اجتماعی قرار دارد، بدانیم، گاهی در این نمایش قرارگیری طبقات اجتماعی میان مردهها و زندهها هم به بحث و تبادل نظر گذاشته میشود.
این نمایش برشهای پراکندهای است از آنچه به نام خیانت فقط شنیده میشود. لتّههای پراکنده شبهجزیرههای مختلفی است که گاهی یا باید دیوانه باشی که بخواهی در این جزیرهها باشی که دو نفر دیوانه یافت شد. یا تنفروشانی باشی که دلت بخواهد کمی جگر غاز و گوشت آبپز شده ببلعی که یافت شد! یا صاحب مردهشورخانه و برادر کافهدارش باشی یا مردگانی باشی که میتوانی همهجا حضور داشته باشی و خلاصه جنینهایی یا سقطشده یا سقطنشده که بسته شدن نطفههایشان از خیانت و تجاوز باشد. این شبهجزیرهها ارتباط زیادی با هم ندارند و رابط این لتهها را میتوان سایههایی در ذهن و انتزاع ذهنی خویش دید که میلشان بیشتر به تاریکی است، نه به روشنایی؛ یعنی بیشتر میتوان ارتباط بین این شبهجزیرهها را فقط توجیه و خود را با پارهای از کلمات قانع کرد و راضی شد.
«سزارین» با یک گزارش علمی از خیانت آغاز میشود؛ یعنی با شواهد و دقت نظر در مورد مباحث خیانت از نظر جامعهشناسی در جوامع بشر امروز. بعد از این گزارش علمی با کلماتی دوپهلو ادامه مییابد که تاویل اروتیک دارند، از گلف و سوراخ، زبانبازی میکند و با زنی سخن میگوید که روی پرده نقش بسته است و کارکرد چندگانه پرده قابل توجه است. این زن در حکم یک نشانه مشخص است اما رنگها؛ رنگها سفیدند و اگر رنگی متفاوت است، یا قرمز پررنگ چه در لباس و چه در آرایش یا مشکی است یا زرد. توجه به رنگها میتواند مفاهیم گستردهای را در ذهن ایجاد کند.
دیالوگها به نظر میآید نسبتی با نمایش ندارند و گزارههایی به نظر میآیند که انسان را به فکر وادار میکنند اما چون بهسرعت ادا میشوند، بسیاری از آنها درست شنیده نمیشوند و مفهوم آن، درست منتقل نخواهند شد. تلاش نمایش برای برقراری یک ساختار قوی در اجرا و دیالوگ ستودنی است اما پراکندگیهای بسیاری به چشم میخورند. شاعرانگی در دیالوگها بسیار گوشنواز است. حرکتها تلاش میشود هوشمندانه باشند ولی زیاد ساختمند نیستند. موسیقی و انتخاب آن، به گوش نوازی کار کمک بیشتری میکنند اما کمتر در مفهوم کار است. نورپردازی آن آسیبی به کار نمیزند و نور به مفهوم یا معنا تبدیل نمیشود. گریمهای کار به غیرواقعی بودن شخصیتها کمک بسیاری میکند و گاهی آرایشها انسان را از شخصیتها گریزان کرده بهنوعی تفاوت ما با شخصیتها را نشان میدهد. بازیها یکدست هستند اما یکسان هم هستند. تنوع در بازیها به چشم نمیخورد. این نمایش از نظر ساختمان مثل این نقد است؛ پراکندگی دارد، از همهچیز حرف میزند، همهجا میرود، از همهچیز.
یکسانی ساختمان بر اساس موضوع و مفهوم وجود کمرنگی داردکه با بوی کافور آرامش مخاطب را به هم می ریزد. بر اساس این، حرکتها زیبا هستند و حرکتها از نوع زیباییشناسی بنا شدهاند و ما را به عمق مفهوم هدایت نمیکنند. در یکی از پارتها از کبریتها استفاده شده است و کبریتها در کبریتها باقی میمانند و روشنگری نمیکنند، حتی اگر روی زمین پخش شده باشند، سوخته یا نسوخته. در یکی از پارتها مردی انگشتانش را میبرد چون زنان مصر با دیدن یوسف! اما اینبار برعکس؛ صاحب کافهرستوران با دیدن دختر دستش را میبرد و صاحب مردهشورخانه با شنیدن رایحه زنان که با بوی کافور بسیار متفاوت است آرامش همه مخاطب را میبرد. هم بریدن و هم بوی عطر زنانه فقط شنیده میشود و در کارکرد مفهوم قرار نمیگیرد. این نمایش در بسیاری از زمانها فرصتسوزی میکند. فرصتها را برای بیان حرفهای بزرگ و اجرای بزرگیها میسوزاند ولی در کل این نمایش تلاش بسیار باشکوهی است برای بیان خیلی چیزها، برای شنیده شدن خیلی چیزهای بیشتر.
در انتها باید بگویم تکرار از این دست نمایشها که سرشار از انرژی و روشنی و حیات است حتی اگر از مرگ و خیانت سخن بگوید با هدف گذاریهای حساب شده آینده درخشانی را رقم میزند.
«سزارین» تمرین بزرگی است برای جاودانگی و هرگز نباید این هیجان و انرژی حیاتمند فروکش کند و هیچ کس نباید ذرهای کوتاه بیاید.
این تمرین بزرگ در یک ساختمان قوی و حساب شده بسیار دقیقتر و بیشتر و مهمتر شکی نیست منجر میشود به حسابهای باز شده بسیار گسترده و نمیتوان آینده روشن آن را ندیده گرفت. هنرمندانی که آینده پیشرویشان سبز و جاودان است اگر خسته نشوند و کم نگذارند و کوتاه نیایند. منتظر اتفاقاتی بزرگتر و بهتر از این بزرگواران خواهیم بود.
57243