آخرین خبرهااجتماعیاسلایدرملی

روایتی از نیمه پر یک لیوان؛ ابعاد تاریک و پشت پردۀ بلاگرها !

چند سالی است که زنگ خطر تاثیر بلاگرهای نمایشی و تولیدکننده محتوای زرد در فضای مجازی به صدا درآمده و حسرت‌زدگی و ترویج تجمل‌گرایی در بین جوانان، تنها بخشی از اثرات منفی دنبال کردن زندگی‌های غیرواقعی بلاگرها است.

روایتی از نیمه پر یک لیوان؛ ابعاد تاریک و پشت پردۀ بلاگرها!

به گزارش تدبیرشرق، این روزها شبکه‌های اجتماعی بصورت چشمگیری جایگاه خود را در میان خانواده‌ها باز کرده‌اند و برخی با صحنه گردانی در این فضا و استفاده از این فرصت و موقعیت به وجود آمده با نفوذ بر افکار کاربران، توانسته‌اند در مدت زمان کوتاهی از آن به ثروت رسیده و راه درآمدی بیابند.

اینستاگرام در چند سال اخیر به ویژه بعد از فراگیری کرونا که باعث حضور حداکثری جوانان و نوجونان در فضای سایبری شد، علیرغم شرایط فیلترینگ مانند دیگر شبکه‌های اجتماعی از جمله فیس بوک و توییتر مورد توجه و استفاده بسیاری از کاربران قرار گرفت و در این شبکه اجتماعی، چهره‌های شهرت طلبی تحت عنوان «بلاگر یا اینفلوئنسر» خلق شد.

این چهره‌ها برای القاء نوعی از سبک زندگی و یا انتقال مفاهیم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی مد نظر خود از شیوه های گوناگون تولید محتوا بهره می برند.

در این میان برخی نیز از فرصت استفاده کردند و با افزایش فعالیت خود در زمینه انتشار محتوا و جذب دنبال کننده بیشتر، نام خود را بلاگر گذاشته‌اند و  با استفاده از این نام و نشان برای خود شهرتی دست و پاکردند؛ معروفیتی که برای این افراد درآمدهای میلیونی و یا چند صدمیلیونی به صورت روزانه و ماهانه به همراه دارد.

بلاگرها و ابعاد تاریک حضورشان!

«بهروز زارع بیدکی» بازپرس جرایم رایانه‌ای دادسرای عمومی و انقلاب یزد در گفت‌وگو با ایسنا، در این زمینه، اظهار کرد: محتواهای تولید شده توسط بعضی از فعالین فضای مجازی منجر به بروز آسیب های فرهنگی و اختلالات روانی در سطح جامعه می‌شود که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم منجر به تشکیل پرونده های قضایی و یا ایراد آسیب های جبران ناپذیری در شاکله خانواده می‌شود.

وی افزود: فعالین مجازی به دسته های مختلفی همانند بلاگرها، ولاگرها، پادکسترها، فود بلاگرها، زوج بلاگرها و امثال این موارد تقسیم می‌شوند که هر کدام تعریف خاص خود را دارند، اما آن دسته‌ای که عملا در سطح جامعه از تاثیرگذاری بیشتری برخوردارند بلاگرها هستند.

این مقام قضایی افزود: «بلاگر» به فردی گفته می‌شود که در زمینه‌ای مشخص با انگیزه جذب دنبال کننده، اقدام به فعالیت و انتشار محتوا می نماید تا از این طریق به درآمد برسد. گاهی این افراد را با نام «اینفلوئنسر» نیز می‌شناسند و مشخصه بارز آنها جذب فالوئر و گسترش دامنه دنبال کنندگان خود از طریق تولید محتوا و بازنشر آن در فضای مجازی و در نهایت رسیدن به درآمد بیشتر از این طریق است.

وی تصریح کرد: یک دسته از بلاگرها در رسته طنزپردازی فعالیت می کنند که اگر محتوای منتشر شده از سوی این افراد را مورد بررسی و آنالیز قرار دهیم و سبک محتوا منتشر شده را با لحاظ سوژه و موضوعات استفاده شده برای تولید محتوا دسته بندی کنیم، تمامی مطالب به اشتراک گذاشته شده ذیل مقوله های مشروبات الکلی، مواد مخدر و رابطه‌های دوستی بین دختر و پسر جای می‌گیرد که اکثر این موارد مطابق قوانین مرتبط جرم انگاری شده و می‌تواند منجر به تشکیل پرونده‌های قضایی شود.

زارع بیدکی ادامه داد: قابل توجه است که عموم این طنزپزدازان در زمینه تولید محتوای تصویری، فیلم های کوتاه و یا هنر طنزپردازی نه تحصیلات مرتبطی دارند و نه آموزشی دیده‌اند در نتیجه برای خنداندن مردم شوخی و تمسخر با هنجارهای اجتماعی و اخلاقی را دسته مایه فعالیت های خود قرار داده‌اند.

بازپرس جرایم سرایبری دادسرا عمومی و انقلاب یزد ادامه داد: در مرحله اول برای اینکه متوجه تاثیر آسیب‌های این سبک از محتواها بر ذهن جوانان و نوجوانان که از مخاطبین اصلی این بلاگرها هستند، بشویم بیان چند نکته ضرورت دارد، در مرحله اول نباید فراموش کنیم که ذهن نوجوانان و جوانان در این بازه سنی همانند یک زمین آماده کشت است؛ بدین معنا که در این دوران ذهن آنها از پذیرندگی بسیاری بالایی برخوردار است و به سرعت پدیده های اطراف را دریافت و محتوا را پرداخت می‌کند و از تمام افکار و برداشت های بیرونی شروع به الگوبرداری و شخصیت پردازی می‌کند و این گونه شخصیت و ذهنیت اوشکل می‌گیرد و در نهایت تاثیرات محتوای دریافت شده در شخصیت آنها بروز پیدا کرده و در گفتار، کردار و افکار فرد تجلی می کند که این ذهن‌های متاثر از شبکه های اجتماعی در کنار یکدیگر، جامعه ای آسیب پذیر و ضعیف را شکل می دهد.

وی در رابطه با فرآیند عادی سازی ضد هنجارها خاطرنشان کرد: یکی دیگر از تبعات ساخت و بازنشر این سبک از محتواها به ظاهر طنز، عادی سازی ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی است، مانند قبح زدایی از مصرف مشروبات و استفاده از مواد مخدر یا روانگردان در جامعه، برای روشن تر شدن مقوله عادی سازی به این مثال توجه کنید که در استخرهای شنا حوضچه های آب گرمی وجود دارد که بدن انسان در برخورد ابتدایی به جهت حرارت بالای آن نمی‌تواند با آن کنار بیاید اما به مرور و پس برخوردهای مستمر با آن، دمای بدن انسان با دمای آب وفق پیدا کرده و باعث می‌شود تا به این شرایط عادت کند.

زارع ادامه داد: سیستم روانی انسان ها نیز در موضوع عادی سازی از همین الگو پیروی می‌کند، یعنی اکثر نوجوانان و جوانان جامعه بر اساس تربیت های خانوادگی، آموزش های دوران تحصیل، اعتقاد های مذهبی و فرهنگ اجتماعی به یکسری از هنجارها و ارزش ها پایبند هستند. به عنوان مثال مصرف مشروبات الکلی و یا مواد مخدر در ابتدا در ذهن تمام این نوجوانان و جوانان ناپسند و مذموم است اما زمانی که همین بلاگرهای طنزپرداز با محوریت مصرف مواد مخدر دست به تولید محتوا در قالب طنز می زنند و به طور گسترده با تولید کلیپ‌های طنز، این رفتار های ناپسند و ضد ارزش را عادی سازی کرده و خط قرمز های شکل گرفته در ذهن نوجوان را کم رنگ می کنند.

این مقام قضایی تصریح کرد: این درحالیست که در بیشتر موارد این بلاگرها حتی خودشان متوجه تاثیر فعالیت خود نیستند و نمی دانند تا چه اندازه به سلامت روان و اخلاق اعضای جامعه آسیب وارد کرده‌اند و تمام این ویرانی اخلاقی صرفا با هدف جذب مخاطب بیشتر برای رسیدن به درآمد بیشتر رقم خورده است، یعنی قربانی کردن اخلاق انسانی برای پول!

وی در خصوص انحراف فکری ایجاد شده در رابطه با مصرف مشروبات الکلی افزود: اگر بخواهیم آسیب هایی که از سوی طنز بلاگرها به جامعه وارد می‌شود را دسته بندی کنیم، یکی از این موارد تشویق به شرابخواری است، در حالی که به مصرف مشروبات الکلی حتی در جوامع غربی نیز نگاه مثبتی وجود ندارد، اما رسانه ها جور دیگری به ما تلقین کرده‌اند و تصور می شود مصرف الکل در کشورهای اروپایی رفتاری مرسوم و همسو با شاکله های اخلاقی است در حالیکه با نگاهی به قوانین و محدودیت های وضع شده در آن جوامع می توان فهمید که در برخورد با این پدیده شوم مقررات سخت گیرانه‌ای وجود دارد که از جمله آن می توان به مجازات های درنظر گرفته شده برای رانندگی در حالت مستی اشاره کرد.

روایتی از نیمه پر یک لیوان؛ ابعاد تاریک و پشت پردۀ بلاگرها!

زارع بیدکی ادامه داد: یکی دیگر از موضوعاتی که در نسل نوجوانان و جوانان ما از طریق بلاگرها در حال عادی سازی و حتی ترویج است موضوع روابط ناسالم دوستی بین دختر و پسر و انحرافات جنسی است که بسیاری از پرونده های قضایی که با موضوع اخاذی از طریق تهدید به انتشار عکس و فیلم خصوصی در فضای مجازی تشکیل می‌شود از همین رابطه های دوستی و اعتماد متقابل به وجود آمده است؛ مطابق آنچه که در پرونده ها مشاهده می کنیم این روابط ابتدا با آشناییتی که در فضای حقیقی یا مجازی رقم می خورد و در ادامه در قالب مکالمه های روز مره، تبادل اسرار شخصی و خانوادگی، تبادل تصویر و فیلم، ملاقات های حضوری در مکان های عمومی و بعد در مکان های خصوصی تر ادامه می یابد و در نهایت با توجه به تنوع طلبی یک طرف از رابطه و افزایش توقعات و خواسته ها، چالش هایی به وجود خواهد آمد که در این کشاکش عکس ها و فیلم های ارسالی به عنوان ابزاری برای تهدید و اخاذی مورد استفاده قرار می گیرد.

بازپرس شعبه ویژه جرایم رایانه‌ای دادسرای عمومی و انقلاب یزد در پایان خاطرنشان کرد: این یک بخش از ابعاد تاریک و پشت پرده فعالیت بلاگرها است و بخش دیگر آن فروپاشی فرهنگی و استعمار فکری جامعه است، باید کوتاهی های صورت گرفته در فرهنگ سازی را بپذیریم و اقرار کنیم که نتوانسته ایم فرهنگ دیرینه و غنی کشور خود را در سطح جامعه امروز ارائه و گسترش دهیم و الگوی های صحیح فکری را به درستی در جامعه معرفی نکرده ایم و امروز همین بلاگرها هرچند که در ظاهر در راستای کسب درآمد در فضای مجازی فعالیت می‌کنند، اما عملا به سکوی فرهنگی و فکری تبدیل شده‌اند و سبک زندگی و عقاید خود را در سطح جامعه منتشر می‌کنند؛ با دقت نظر به همین امر می‌توانیم تغییر سبک زندگی را در جامعه با استفاده از شناسایی آسیب های فضای مجازی مشاهده کنیم که لازم است تا قشر تاثیرگذار و فرهیخته جامعه ضمن احساس تکلیف، در عرصه فرهنگ اجتماعی، ترویج اندیشه های متعالی اقدام به آگاه سازی و  ایجاد مطالبه گری در مقیاس جامعه نمایند.

مدرسه و خانواده سکویی برای نجات از آسیب های فضای مجازی

در دنیای امروز، فضای مجازی به عنوان یکی از اصلی ترین بخش های زندگی ما شناخته می‌شود و کنترل آن نیز اجتناب ناپذیر است، اما می‌توان با الگودهی مثبت و ارائه جایگزین و استفاده مؤثر از اینترنت و افزایش سواد رسانه‌، از بسیاری از آسیب های اجتماعی این فضا جلوگیری کرد.

از جمله راه‌های پیشگیری از آسیب‌های فضای مجازی در خانواده‌ها، ایجاد فضای صمیمی در خانواده، ایجاد رابطه اعتماد بین والدین وفرزندان است، همچنین بعد از خانواده، مدرسه و دانشگاه دومین محیطی است که سرنوشت و آینده کودکان را رقم می‌زند و در شکل‌ دهی شخصیت دانش ‌آموزان نقش بسزایی دارد و بخشی از سرنوشت و آینده دانش‌ آموزان در مدرسه رقم می‌خورد.

این نهاد، می‌تواند در افزایش سواد رسانه و زندگی در عصر دیجیتال وشناخت آسیب‌ها در بین نوجوانان  و جوانان تاثیرات بسیار مؤثری داشتهباشد.

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا