آخرین خبرهااسلایدرخبر داغسیاسی

نگاه ویژه /آیا ماییم که به پیشواز جنگ می رویم ؟

جنگ

 

اختصاصی تدبیر شرق – احمد میراحسان // اول: تردیدی نیست که پروژه ی شیطان بزرگ برای خاورمیانه اسلامی ، تداوم جنگها نیابتی برای نابودی سرزمین های اسلامی به کمک اذناب خود در حکومتهای آمریکایی،غارت نفت، فروش سلاح ، کشتار نسل و به جانهادن زمین سوخته و کشورهای ویران است .

 دوم : شکی نیست که ما نباید به بازی آنها  تن دهیم و باید راه خود را به سود اسلام راستین و آزادگی پیدا کنیم. یعنی اگر هدف جنگ بین عربستان و قطر و ایران و ترکیه است ، با اولین شلیک باید ما اسرائیل را از روی زمین محو کنیم ، زیرا این تقابل همان است که آن ها نمی خواهند .

این روزها ، روزهای پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم ، روزهای پیداشدن سر و کله داعش در تهران، و جواب آرامش بخش و اطمینان آفرین سپاه به اذناب شیطان ، پرسشی، اذهان بخشی از مردم را به خود مشغول کرده است . آیا این اقدام پیشواز جنگ و کشاندن جنگ به داخل ایران نیست ؟

بدیهی است ، خط قرمز هر انسان آزاده ، هر جامعه و مردم و کشوری که برآزادگی خود پای می فشردند،  نفی ذلّت است . یعنی منهای موقعیتی که وضعیتی جبری است و هر راه بر ما بسته است و ناگزیر به سکوت و تقیه . صلح مجبورانه برای نجات نفوس مسلمین هستیم ، در همه موارد دیگر،عقل و حقیقت انسانی انسان و دین و قرآن و معصوم علیهم السلام ، حکم می کند از کرامت انسانی خود دفاع کنیم ، در آن شرایط خاص هم صلح و تقیه ، به سبب ناممکنی ایستادگی ومبارزه مستقیم ، خود جهت حفظ کرامت انسانی و مقاومتی بس هوشمندانه و معقول است که از ذلّت جلوگیری می کند . وقتی ما ضعیف و دشمن غولی وحشی است ، وقتی عدد ما بس قلیل و نیرو و امکان تداوم مبارزه نداریم ، صلح و سکوت در این وضع ، خود در حقیت دفاعی عاقلانه از کرامت ماست . ما بر حق و حقانیت خود پای می فشریم ، اما ، میدان را مناسب ادامه ی درگیری نمی دانیم و آن را امری بیهوده و به زیان حیات و کرامت انسانی خود و به سود ذلّت خود و مقاصد خصم می یابیم . این صلح از روی ترس و جبن نیست. از روی  عقل است. از سر اعتماد به دشمن نیست که کناره می گیریم ، برای قوی شدن است و تعیین زمان مناسب درگیری با ظلم !این صلح مجبورانه امام حسن (ع) است !

امّا اگر چنین وضعی صحت عینی نداشته ، باشد . یعنی چنانچه الف: ما دچار آن ضعف و قلّت نفر و عده و عدم امکان مقاومت شرافتمندانه نباشیم یا چنانچه این سازش و کوتاه آمدن ؛ به حفظ کرامت انسانی ما ختم نشود ، و دشمن به صلح و رفتن مان به راه خود، و واگذاشتن مان به حال خود رضا ندهد ، بلکه ذلّت ما را بخواهد در آن صورت همیشه وضع فتح مکّه ، منطقاً به جنگ جمل و جنگ جمل حتی اگر به صفین بدل شود تهاته ی آن در بسته شدن هر راه صلح آمیز  برای حفظ کرامت و آزادگی و تن ندادن به ذلّت و تایید منکر و ظلم و امضای فساد و ضد حق به اسم حق ، به جایی ختم نمی شود جز به عاشورا . و این رویای هر آزاده است است و نه تنها هر شیعه ای ! چه در مقیاس یک نظام ، چه مردم و جامعه ای معین چه فرد، وقتی کفر و ظلم و طاغوت ، دو راه پیش پای شما  می نهد : یا شهادت یا ذلّت پذیری چه چاره که یکی از این دو را باید انتخاب کنیم؟

فرد و جامعه تهی شده از روح انسانی ، زندگی ذلت بار ، را می پذیرد ، و مردمی که یقین دارند عبودیت و  شهادت شان بالاخره بر قدرت ستمگرانه ی سلطه جویان درّنده خوی پیروز می شود ، راه حفظ کرامت انسانی خود را بی لحظه ای تردید ترجیح می دهند . و این پیشو از جنگ نیست ، عین خردمندی و شرافت و آدمیّت است. در مرحله ی تنها انتخاب،راه پیروزی حقیقت انسانی ماست ! آنان که شیاطین و تباهی و چاکری ظلم و لذات و شهوات به هر قیمت در قلوب شان لانه کرده و حاضرند همه چیز خود را دو دستی تقدیم متجاوزان کنند که بمانند بخورند و مورد تجاوز قرار گیرند و خوش باشند و روح بردگی در آنها جانشین روح آزادگی شود و عقل ، نگاه، حس ، عواطف ، اخلاقیات ، فهم ، خواست و شعورشان در سیطره ی ظلمات قرار گرفته است و زندگی بی هویت و بدتر از بهایم را در نظام قدرت ظالمانه سلطه جهانی کفر و وحشیگری جاهلی را ترجیح می دهند ، البته اینان هرگز رزمندگان راه آزادگی نبوده و نخواهند بود ، اما مردمی که فطرت آنان به پستی و بهیمیت و تاریکی نگراییده ، تردیدی ندارند که مقاومت در موقعیتی که عقل حکم می کند ، تا آدمیت آدم حفظ شود ، تنها راه است . ما چاره ای جز رجوع به قرآن حکیم و اهل بیت (ع) نداریم که بهترین راه هدایت ماست .

ببینیم ایران در چه وضعیتی است؟

امروزه در مقیاس جهان ؛ ایران نه در موقعیت فتح مکّه است که میلیارد ها انسان به ظهور حقیقت اسلام و رهایی از سیطره ی سلطه جهانی طاغوت و استکبار شیطان بزرگ خوشامد گویند و بدون دفاع مسلحانه بتوانیم ، آزادی خود را برای زندگی به شیوه مستقل اسلامی خود حفظ کنیم .(و جنگ ایران با صدام و کل کفر جهانی نشان ضرورت اهمیت همین نوع دفاع بود  )

و نه ما در موقعیت جدا از قدرت حکومت و وضع عاشورا روز و دهم هستیم که راه ها بر ما بسته باشد، و تعداد  قلیلی برابر انبوهی از خون خواران تنها مانده باشیم و برای تن ندادن به ذلّت ، ناگزیر به جهادی شهادت باشیم که همه ما و زخم ها و اجساد تکه تکه ما با حقیقت انسانی انسان به آسمان لبخند زند که مایه فخر و مباهات خدا بودندعاشوراییان و سربلندی و سیمای خلیفه الهی و حسرت فرشتگان! و سند آدمیت آدم!

امّا ما در وضعیتی هستیم که روح عمل الهی در هر دو موقعیت را باید به یاد داشته باشیم ، دفاع از حق! امروز،به طورعینی، در خاورمیانه و جهان ، ما موقعیت و امکان های مقاومت بزرگی داریم . اگر اعتقاد به حقانیت خدای یگانه و اسلام  باشد و حقانیت شعار استقلال آزادی ، جمهوری اسلامی ، و حقانیت ما برای زندگی به شیوه مستقل مان و رفتن به راهی که کل اکثریت  مردم پذیرفته اند ، در آن صورت شکّی نخواهیم داشت که با این امکانات ، عدم مقاومت و ذلّت پذیری و تسلیم شدن به مطامع وحشیانه مادی و معنوی شیاطین و شیطان بزرگ گناه کبیره و بزرگ ترین گناه و مایه خشم الهی و سرنوشتی شوم خواهد بود.

چرا برابر نظام ددمنش و آنهم پروژه های وحشیانه آمریکا و آن هم با رفتار خوکانه ی رهبرانی وجدان پریش مثل ترامپ و تنانیاهو و ملک سلطان و شاهزاده نوکر شیطان  تسلیم شویم ؟ در حالی که تصاویر واقعی رفتار مستکبران با زنان و کودکان بی گناه که کشورهایی که هرگز بهانه ای به دست این بهایم درنده نداده بودند پیش روی ماست . نه! مطلقاً بزدلی و زبونی و ذلّت توجیه پذیر نیست می خواهیم  اصلاح  طلب باشیم ، یا اصول گرا یا فردی مستقل ، تردیدی در این نیست که اگر دنیاپرستی توهم زده ، کورکرمان ، و ترس و جبن ذاتی و شهوات دنیوی و یا دوستی با شیاطین و چاکری آنها ، زمین گیرمان نکرده، شکی نخواهیم  کرد که راهی جز ایستادگی برابر دیوانگی وحشیان جهانی و آمریکا و نوکران نفرت انگیزشان نداریم . این اعتقاد سر منشاء درک استراتژیک صحیح در وضعیت حاضر است .آنهم برای غارت پروژه خود را گام به گام  دنبال می کنند و ما حق نداریم  تا عبور مرز ذلت پذیری با آنها همراهی با هر گام پیشرونده شان ، گامی به عقب بنشینیم تا نابوید اسلام و ایران و نابودی حیثیت انسانی خود !

 

***

می ماند تاکتیکهای درست در خدمت استراتژی عاقلانه که خود در خدمت ایمان الهی باید باشد : و البته در اینجا تا حد ممکن ممانعت از جنگ و کاربرد عقل و زیرکی و تاکتیک های درست ضروری است !

امّا در این جا اجتهادی متفاوت مرتبط سخن فوق الذکر در میان ما وجود دارد ! البته نباید صاحبان عقاید متفاوت را در معرض توهین سرکوب تهمت ، و افترا تا حد همدستی با دشمن  قرار داد .که این خواست دشمن است . زیرا آنها بدون نفی حقایق قرآن و اهلیت (ع) در تحلیل اوضاع کنونی کار درست در خدمت اهداف اسلام را ممکن است متفاوت درک کنند یا به تاکتیکهای دیگری باور داشته باشند . اما هر تاکتیک علمی، واقعگرایانه و صحیح باید درک بنیادینی از قدرتهای درگیر در خاورمیانه ، حقیقت و اهداف ، رهبردها و اقدامات و عمل کنونی و برنامه هایشان برای ما داشته باشند و دچار سوبژکتیویسم و خیال پردازی نباشند . پس این دوستان چه می گویند ؟ باید دقیق و امانت دارانه سخن آنان را شنید و جواب داد حرف آنهاگزینش تاکتیک گریز از درگیری با آمریکا و تن ندادن به جنگ با اذناب آنهاست و این جنگ را به سود ایران اسلامی نمی دانند و ناخودآگاهانه تبدیل شدن به ابزار همان سلطه جویان جنگ طلب اعلام می کنند آنها می گویند :

1-جنگ بین عربستان و ایران ، دقیقاٌ دنبال کردن همان پروژه ی خاورمیانه ای کنونی است که فواید متعدد برای دشمنان ایران و اسلام دارد و طراحی آن از سوی شیطان بزرگ و خواست اوست و به سود او : اولاً خون مسلمانان را با دست خودشان بر خاک می ریزد . نسل جوان شان را به دیار نیستی می کشاند،کشورهاشان را ویران می کند، هزاران میلیارد اسلحه انباشته در خاورمیانه را مصرف می کند تا مجدداٌ اسلحه بفروشند، نفت کشورهای اسلامی تا قطره آخر غارت می کند و دلارهای حاصل از خرید نفت را با فروش اسلحه به خود برمی گرداند و اسلحه های تازه ای به جای اسلحه های از بین رفته در جنگ خواهد و چگونه مسلمانان خاورمیانه را به روز سیاه و فقر و بدبختی دچار کند ، بکشد ،ویران کند و اسلام را مهار نماید و بخواهد نابود کند؟ این طرح شیطان بزرگ ضمناً در خدمت اسرائیل است ، ما نباید به آن تن دهیم . ثانیاً ، فایده بزرگ جنگی که طراحی کرده اند بین عربستان و ایران رخ دهد ، با احاطه ی گاز انبری ناتوی عربی و ناتوی غربی، دست یافتن به خواستهای اساسی خود در ارتباط با ایران و اسلام است .

در این جنگ با همراه کردن همه اذناب مرتجع و لیبرال آمریکا که گرداگرد ما را گرفته اند ،ایران را به طعمه ای برای گرگان بدل می سازد و آن را تکه تکه می کند . نتیجه آن که فکر هر استقلال طلبی و امکان رشد مستقل را در مردم مسلمان جهان می کشد و نابود می کند و ایران را به مورد عبرت آموز بدل              می سازد . راه حیات پویای اسلام و تجربه آموزی اش در کشور داری و عدالت پروری و پیشرفت اسلامی را نابود می کند . را و آنچه از ایران ویران می ماند ، ایران تسلیم شده و با حکومت مجددا وابسته به غرب است و بر باد رفتن دستامدهای انقلاب اسلامی و نابودی جمهوری اسلامی است .

2-استقبال ایران از جنگ ، به معنی گرفتار شدن در بازی همیشگی قدرتهای بزرگ شرق و غرب است . در حقیقت در این بازی رقابت شوروی و چین از یک سو و آمریکا و همدستان جان بال شیطان بزرگ ، کشورها و مردم مسلمان و سرزمین آنها ویران می گردد . و همچنان ایران به بازیچه و ابزار سیاست های سلطه خواهان جهانی بدل می شود این در حقیقت جنگ اسلام و کفر نیست ، جنگ تقسیم مجدد منافع جهانی است بر اساس تحولات سه دهه اخیر و اغراض آمریکا و سرمایه داری بین المللی و منافع آنها از یک سو و سهم خواهی روسیه و چین که نمی خواهند همه کشور های تحت سیطره شان را نظام  یکجانبه گرای شیطان بزرگ از دست شان خارج  کند پس هر جنگی به زیان ماست و با هر شرایطی ما باید تن به جنگ ندهیم و تن دادن به جنگ یک ماجراجویی است . زیرا در حقیقت این جنگ ما نیست ، جنگ قدرتهاست . ما باید با تقویت بنیه اقتصادی و تولید ؛ به قدرتی نمونه وار برای مسلمانان بدل شویم و فریب فتنه شیطان بزرگ را نخوریم . این است اساسی ترین براهین این دوستان در دوری از جنگ !

***

آیا این استدلال درست است ؟ آیا ما می توانیم خود را دور از دفاع نگه داریم و اجازه دهیم آنها هر کاری بکنند ؟

بایدگفت ، حقیقت تا جایی که به مقاصد آمریکا ، طراحی های منطقه ای و پروژه خاورمیانه ای آنها ، تقسیم نقش ها و در اتاق فکر پنتاگون و پشت پرده از سوی قدرتهای گرداننده ی آمریکا و سرمایه جهانی و به پروژه جهانی سازی و .. بستگی دارد ، سخن این دوستان بخشی از حقیقت است و نیز تا جایی که به مهره چینی اذناب شیطان ، پرورش دویست ساله ی وهابیت برای ایفای نقش مزدوری بستگی دارد و سیطره بر منابع مادی و معنوی اسلام و تحریف اسلام به سود منافع آمریکا ، نیز،پرورش اسلام لیبرال از سوی دیگر که در خدمت منافع سلطه جهانی سرمایه داری بین المللی است و استفاده از امراض مثل پان عربیسم و خلیفه گری جعلی ی آمریکایی و گرد آوردن کشورهای گرداگر ما در اتحاد با اسرائیل باز سخن شان درست است و باز دوستان مدافع صلح به هر قیمت ، حرف نادرستی نمی زنند وقتی از کار طولانی مدت آمریکا برای وابسته کردن کشور آذربایجان و کردستان با رزانی به اسرائیل و مهار ارتش پاکستان و افغانستان را به دست گرفتن و ترکیه را به ابزار ناتو بدل کردن و سرزمین های اسلامی با سلطه و ستیز خلیج فارس را به نوکر  و پایگاه خود بدل کردن و بوجود آوردن وضعیت گاز انبری علیه اسلام ناب محمدی و ایران ، سخن می گویند. من معتقدم پای ایران به این اتحاد یک بازی آمریکایی برای تهیه و مدارک زمینه های جنگل و فریب ایران برای افتادن به دام و مهلکه ای است که خودشان طراحی کرده اند ،پس چرا صلح طلبی و مخالفت آنان با واکنش قدرتمندانه ما ، غلط است؟ به این دلیل ساده که یک نکته اصلی لحاظ نشده است ، از دیدگاه قرآن و اسلام به ماجرا نگریسته نشده ، بلکه با عقل مدرن موضوع تحلیل شده است . انحلال طلبان روش قرآنی ، نمی دانند که هرگز آمریکا ، با صدخواهی ها یناتوان از دفاع هیچ جا صلح را محترم نشمرده و تا انتها راه ذلّت دیگران را پس گرفت است .

از منظر قرآن در اسلام ، جهاد و قتال با کافر که مسجل است قصدش محاربه با اسلام و کشور اسلامی است، و جز ذلت جامعه اسلامی و پایبندی ایمان اسلامی به هیچ چیز دیگر رضایت نمی دهد ، قطعی است. صلح طلبان ناآگاه و غربگرای ایران در شناخت سرمایه ها و بین المللی و اهداف  و خشونت و سلطه جویی آنان دچار توهم اند !

***

در برداشت غربگرایانه و لیبرال ، دوستان دچار توهّم ، ناگزیرند همه آگاهی خود را از واقعیت نظام جهانی سرمایه داری بین المللی و نقش آمریکا به مثابه شیطان بزرگ و پروژه کنونی خاورمیانه ای آمریکا و اسرائیل و نقشه های آنان علیه اسلام و ایران و برنامه آنها را علیه استقلال کشورهایی که تن به ذلت و چاکری و سازش مطلق نمی دهند ، بر باد دهند ، زیر هر پژوهش علمی ، همه اطلاعات تجربه شده ، از عمل آزمندانه و فساد مستکبرانه دلیری ناپذیر نظم شیطانی آمریکا را ندیده انگارند . چشم بر بحران های فروپاشی نظام سرمایه داری جهانی و نیاز آنان به خشونت هر چه بیشتر و بی رحمی  و دوشیدن شیر کشورهای اسلامی ببندند ، و صرفاً رویاهای سازشکارانه خود را به نحو ذهنی و انتزاعی برای کاغذ مطرح کنند .

اما شیطان بزرگ به هیچ حقیقت پایبند نیست ، به هیچ قرارداد و اصل اخلاقی پاینبد نیست ، تنها و تنها مقاومت برابر حرص و زیاده خواهی اش او را به نابودی می کشاند ، و مردمی که امکان دفاع از شرافت و کرامت خود را دارند چنانچه سستی نگیرند ،بی تردید ، همه نقشه های آنها را برای بهره برداری از جنگ به ضد خود بدل می کنند به مایه فروپاشی و بیداری جهانی علیه نظام استکباری و نظمی عادلانه می کنند . میلیارد ها انسان در کره زمین از ظلم و زورگویی نظام شیطانی و آزمند و مستکبر سرمایه داری بین المللی به تنگ آمده اند . وانموده های آنها افشاء شده ، دیگر آنان علناً از وحشیگری داعشی دفاع می کنند ، و مقاومت عادلانه و شجاعانه علیه این فساد  در ارض حتماً امداد الهی و رویکرد میلیاردها انسان را در پی دارد.

پس تنها مشکل تحلیل دوسان سازش طلب ما ، حذف خداوند و تکالیف اسلامی و نگاه قرآنی ی ظلم  ستیزی و حفظ استقلال اسلام در برابر همه قدرتها و رساندن صدای دین خاتم و قرآن مجید و اهل بیت (ع) به گوش جهانیان با عمل و اقدام مبتنی بر رسالت عقل محمدی ، ولایت علوی و ذلت ناپذیری حسنی و حسینی است .حال که موقعیت ایران موقعیت تن ندادن به کفر و ظلم است و عده و عده آمادگی دفاع دارد،چرا باید به مطالبات پایان ناپذیر شیطان بزرگ برای ذلت تن دهد ؟

ایران جنگ با عربستان را نمی خواهد ،حتی جنگ با آمریکا و اسراییل را نمی آغازد،اما هر حرکت برای ذلیل کردن ایران چنان پاسخی باید دریافت کند که توطئه در نطفه خفه شود و هر پاسخ باید متناسب با اقدام جبهه کفر و نفاق و ستم باشد . ترقه بازی، پاسخش سجیل است . و اگر جرئت دارن بیازمایند که ماجراجویی احمقانه ترشان ، چه پاسخی برای عربستان و اسراییل و اذناب آمریکا و خود آمریکا و همراهانش تدارک دیده است . آنها باید خواب ذلیل  کردن ایران اسلامی و مردم را به گور ببرند زیرا وقتی خدا هست ، تسلیم به شیطان بی معنی است . این نکته را باید دوستانی که با مغز مدرن جهان را درک می کنند به خاطر بسپارند .

البته پانچ ما ایفای نقش مهره کور در بازی آمریکا نیست ، پاسخی غیر مترقبه است که زیانکاری اش ورای بازی آمریکایی باشد . اسرائیل گروگان هر ماجراجویی در این جنگ باید باشد !

و البته فروپاشی حکومت های مزدور آمریکا نظیر عربستان و شیوخ شکمباره !

***

اینکه ایران کدام تاکتیکهای هوشمندانه را در کوبیدن تنفسگاه های حیاتی شیطان بزرگ و اذنابش باید به کار گیرد که نقشه آنها را در جنگ نیابتی به سود قدرتهای سلطه جو، بر هم ریزد و نتیجه را به سود اسلام و ایران به پایان برساندالبته نکته مهمی است . اگر جنگ ما با دوستان خاورمیانه ای آمریکا جنگی برای تضعیف اسلام ،کشتار مسلمانان نابودی منابع اسلام باشد و بهره اش را آمریکا و شوروی ببرند که بدون هیچ زیانی سود برنده ی و تقسیم کننده منافع حاصله باشند . البته ما به ابزار سیاست های جهانی بدل خواهیم شد . آنان بدون درگیرشدن ،بدون دادن ولو یک کشته ، با محفوظ نگه داشتن سرزمین خود را ویرانی و بلایای جنگ استفاده خواهند کرد .ویرانی عربستان و ایران و نابودی سلاح ها و منابع بسود آنان خواهد بود، اما اگر در این آتش افروزی استکباری ، آن گلوگاه ها و مکان ها و نیروهایی که برای دشمن حفظش حیاتی است آسیب ببیند و بهای بس گران برای توطئه و وحشیگری خود بپردازن ، در آن صورت از کرده خود پشیمان  شده و دیگر به فکر چنین غلط کاری پر آسیبی نخواهند افتاد ، اسراییل، نور چشمی امریکا، باید ایمان بیاورد که اثری از آن باقی نخواهد ماند ، اگر دوستانش پا را از گلیم خود بیرون بگذارند . ما بایدهدف های اصلی را با قدرت کامل مد نظر داشته باشیم .

مطالب پیشنهادی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا