آقای رسایی ! گریه برای وضع مملکت ولو از روی استیصال شرف دارد به «پوکرفیس» بودن و نمایش مقاومت
شنیدهاید «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» رسایی نیز شد سبب خیر که پیام اشک ریختن های پزشکیان از یک موضوع شخصی به یک مسأله اجتماعی و سیاسی مبدل شود و ضریب بخورد به اشکهایی که فقط شخص پزشکیان میداند برای چه او، مراسم و امثال رسایی را برهم ریخت
به گزارش تدبیرشرق، سامان صابریان نوشت: عالم سیاست این روزها از قداست و دیانت کمبهره میبرد و بیشتر به باتلاقی مبدل شده است که اقشار مختلف برای رسیدن به منفعت، جایگاه محترم انسانیت را به کثافت میکشند و از آن پروژههایی از جنس نجاست میسازند که با هیچ یک از احکام طهارت، استحالهای شکل نمیگیرد!
وضعیتی که امروز بیشک با توجه به دور تند بودن وقایع و رویدادهای کشور، منطقه و جهان بیشتر از پیش خلقالله را به خود دچار کرده است؛ روزگاری که با توجه به پیچیدگیهای پروژهها،تشخیص رنج حقیقی انسان از رنگ پاشیده بر صحنه سخت شدهاست.
در همین حال روز گذشته رویدادی در کشور رخ داد که ابتدا حاشیه بود ولی گویا به متن آن توجه خاصی نشد؛ ماجرا از این قرار بود که مسعود پزشکیان، رییس دولت جمهوری اسلامی در اجلاس خانواده پس از دیدن عکس همسر مرحومش با ترکیدن بغضش نتوانست به سخنرانی خود ادامه دهد.
بیشک هر فرد حقوقی یک شخصیت حقیقی دارد و در عالم شخصیگری عواطف و احساسات بر او غلبه میکند ولی اینکه رییس یک دولت مقابل مهمانان داخلی و خارجی به این صورت سخنرانی را تعطیل کند جای نقد دارد البته گذشته از این موضوع سوالی مطرح است که دستاندرکاران مراسم که گویی همسر قالیباف هم از بانیان بوده و از وابستگی پزشکیان به خانواده با خبر بودند چرا همین برنامهای را پیاده کردند؟! چه خیر یا شری در این میان نهفته است؟!
به عنوان منتقد عملکرد آقای پزشکیان البته به نظر اینجا باید به آیه مبارک«وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُوَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ» اشاره کنم که چگونه با حمله امثال حمیدرسایی و پیادهنظام اقلیت پایداری بازی به گونهای دیگر رقم خورد. بازی که حمیدرسایی نماینده معمم مجلس شروع کرد و در توییتی برای ضربه زدن به پزشکیان بخاطر گریه به بهانه دیدن تصویری خانوادگی نوشت:«گریه گاهی نشانه استیصال به دلیل ضعف و نابلدی در پذیرش کاری است که توانایی انجامش را نداشته».
بله آقای رسایی ! گریه برای وضع مملکت ولو از روی استیصال شرف دارد به «پوکرفیس» بودن و نمایش مقاومت؛مگر بارها هم لباسهای شما از منبر نگفتند که حضرت امیرالمومنین(ع) هم بخاطر مصائب و فشار خناس سر در چاه میکردند و اشک میریختند، مگر در همین مملکت بارها مسئولان به گریه پناه نبردند؟! اگر شما فراموش کردید ما خبرنگاران به خوبی خاطرمان هست که مرحوم مغفور علیاصغر زارعی از همپیمانان شما در مجلس چگونه برای برجام شیون میکرد و شما آن اشکها را به نماد ایستادگی بدل کردید، حال چه شد؟!
مسعود پزشکیان با وجود اینکه نقدهای فراوانی به او وارد است ولی اگر واقعاً بخاطر این طعنه شما به گریه افتاده باشد هزاران پیام را مخابره میکند؛ هرچند که از ابتدا نیز میدانست وضعیت چگونه است ولی مامور شد یا تخیل میکرد که میتواند ریل عوض کند و رویه درست شدنی است.
طی گزارش انطباق؛ شنیدهاید «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» رسایی نیز شد سبب خیر که پیام اشک ریختن های پزشکیان از یک موضوع شخصی به یک مسأله اجتماعی و سیاسی مبدل شود و ضریب بخورد به اشکهایی که فقط شخص پزشکیان میداند برای چه او، مراسم و امثال رسایی را برهم ریخت.
آری وضع امروز مردم و مملکت گریه هم دارد و اگر انسان شرافت و صداقت داشته باشد باید بر آن گریه کند نه اینکه با ژست «اصلا هم درد نداشت» با تناول از سفره بیتالمال، به دست و پا زدن ملت برای سیر کردن شکم نگاه کرد و بادگلوی فندقی زد.